در سوگ آن پرندهٔ خونین...: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز |
(بازنگری شد.) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:13-062.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۲]] | [[Image:13-062.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۲]] | ||
[[Image:13-063.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۳]] | [[Image:13-063.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۳ صفحه ۶۳]] | ||
− | |||
− | |||
سطر ۸۰: | سطر ۷۸: | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
[[رده:م. ساغر]] | [[رده:م. ساغر]] | ||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] |
نسخهٔ ۲۵ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۰۳
وقتی پرنده مرد
باران تمام پنجرهها را
شوق گریستن بخشید،
آغوش سرخ جنگل
دیگر بهار را نپذیرفت،
حتـّی نهال خـُرد غمین شد
چون شاخه طرح قاب و قفس داشت.
وقتی پرنده مرد
مردان حادثه گفتند:
«باری
تمام حادثه این است...»
وقتی که نردههای قفس
- باز
با خون آن پرندهی معصوم
تطهیر شد
مردان حادثه گفتند:
«شاید
تمام حادثه این بود...»
وقتی پرنده مرد
از صاعقه غریو برآمد،
مرگ هزارسالهی خود را
دیوار
- صیحه زد.
و آنگاه با غریو هزاران موج
مردان صاعقه غریدند:
«شاید تمام حادثه مرگ پرنده نیست
شب حایل است
- وگرنه
خورشید در برابر میسوزد.»
باری
تمام حادثه این است.
- م - ساغر
- زمستان / ۵۳