سرود: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز («سرود» را محافظت کرد ([edit=sysop] (بیپایان) [move=sysop] (بیپایان))) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
[[Image:KHN009P133.JPG|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۹ صفحه ۱۳۳|کتاب هفته شماره ۹ صفحه ۱۳۳]] | [[Image:KHN009P133.JPG|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۹ صفحه ۱۳۳|کتاب هفته شماره ۹ صفحه ۱۳۳]] | ||
− | |||
− | {{ | + | {{وسطچین}} |
− | به پرویز شاپور | + | '''به پرویز شاپور''' |
ا. بامداد | ا. بامداد | ||
− | + | {{پایان وسطچین}} | |
+ | |||
برو، مرد بیدار! اگر نیست کس | برو، مرد بیدار! اگر نیست کس | ||
− | که دل با تو دارد، | + | که دل با تو دارد، ممان یک نفس! |
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
− | {{ | + | :::{{تک ستاره}} |
− | |||
− | |||
− | |||
همه پایم از خستگی ریشریش | همه پایم از خستگی ریشریش | ||
− | نه راهی، نه | + | نه راهی، نه ذیروحی، از پشت و پیش |
− | نه وقتی که واگردم از | + | نه وقتی که واگردم از رفتهراه |
نه بختی که با سر در افتم به چاه | نه بختی که با سر در افتم به چاه | ||
سطر ۵۱: | سطر ۴۸: | ||
بیابان و خار بیابان و... بس! | بیابان و خار بیابان و... بس! | ||
+ | |||
+ | |||
+ | چه سودی اگر خامشی بشکنم | ||
+ | |||
+ | که «یاران! در این دشت، تنها منم»؟ | ||
+ | |||
+ | |||
+ | گرفتم به بانگی گلو بردرم | ||
+ | |||
+ | که در دم بسوزد چو خاکسترم، | ||
+ | |||
+ | |||
+ | گرفتم که تندر فشاندم، چه سود | ||
+ | |||
+ | کز این هیمه، نی شعله خیزد، نه دود. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | گرفتم که فریاد برداشتم | ||
+ | |||
+ | یکی تیغ در جان شب کاشتم، - | ||
+ | |||
+ | |||
+ | مرا تیغ فریاد برنده نیست | ||
+ | |||
+ | در آن مردهآباد کش زنده نیست | ||
+ | |||
+ | |||
+ | :::{{تک ستاره}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | برو، مرد بیدار! اگر نیست کس | ||
+ | |||
+ | که دل با تو دارد، ممان یک نفس! | ||
+ | |||
+ | |||
+ | بنه - خواب اگر خوشتر افتادشان - | ||
+ | |||
+ | که آخر دهد، رنج، ره یادشان. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | بهل شب شود چیره، تا بنگری | ||
+ | |||
+ | هم از اشکشان سر زند اختری... | ||
+ | |||
+ | |||
+ | چو پوسید چون لاش گندیده - شب - | ||
+ | |||
+ | کویر نفسمرده، در گور تب | ||
+ | |||
+ | |||
+ | و امیدی به جا مانده - گر نیز هست - | ||
+ | |||
+ | به سودای عزلت در خانه بست، | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ببینی که از هول شب، اشک آب | ||
+ | |||
+ | بتوفد چنان کورهٔ آفتاب. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | :::{{تک ستاره}} | ||
+ | |||
+ | |||
+ | برو، مرد بیدار! اگر نیست کس | ||
+ | |||
+ | که دل با تو دارد، ممان یک نفس! | ||
+ | |||
+ | |||
+ | تو گلجوئی ای مرد و ره پر خس است، | ||
+ | |||
+ | شکرخواه را حرف تلخی بس است | ||
سطر ۵۶: | سطر ۱۲۴: | ||
[[رده:کتاب هفته ۹]] | [[رده:کتاب هفته ۹]] | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
− | [[رده: | + | [[رده:احمد شاملو]] |
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۵
به پرویز شاپور
ا. بامداد
برو، مرد بیدار! اگر نیست کس
که دل با تو دارد، ممان یک نفس!
همه روزگارت به تلخی گذشت
شکر چند جوئی در این تلخدشت؟
به بیهوده جستن فروکاستی
قبا خستگی بر تن آراستی
قبائی همه وصلهبروصله بر،
قبائی ز نفرت بر او آستر
- *
همه پایم از خستگی ریشریش
نه راهی، نه ذیروحی، از پشت و پیش
نه وقتی که واگردم از رفتهراه
نه بختی که با سر در افتم به چاه
نه بیم و نه امید... از پیش و پس
بیابان و خار بیابان و... بس!
چه سودی اگر خامشی بشکنم
که «یاران! در این دشت، تنها منم»؟
گرفتم به بانگی گلو بردرم
که در دم بسوزد چو خاکسترم،
گرفتم که تندر فشاندم، چه سود
کز این هیمه، نی شعله خیزد، نه دود.
گرفتم که فریاد برداشتم
یکی تیغ در جان شب کاشتم، -
مرا تیغ فریاد برنده نیست
در آن مردهآباد کش زنده نیست
- *
برو، مرد بیدار! اگر نیست کس
که دل با تو دارد، ممان یک نفس!
بنه - خواب اگر خوشتر افتادشان -
که آخر دهد، رنج، ره یادشان.
بهل شب شود چیره، تا بنگری
هم از اشکشان سر زند اختری...
چو پوسید چون لاش گندیده - شب -
کویر نفسمرده، در گور تب
و امیدی به جا مانده - گر نیز هست -
به سودای عزلت در خانه بست،
ببینی که از هول شب، اشک آب
بتوفد چنان کورهٔ آفتاب.
- *
برو، مرد بیدار! اگر نیست کس
که دل با تو دارد، ممان یک نفس!
تو گلجوئی ای مرد و ره پر خس است،
شکرخواه را حرف تلخی بس است