نقش ارتش در خاورمیانه: تفاوت بین نسخهها
(نهایی شد.) |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
[[Image:32-060.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۰]] | [[Image:32-060.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۶۰]] | ||
− | |||
+ | |||
+ | '''ک. لیدن''' | ||
+ | |||
+ | |||
+ | عامل اصلی اکثر خشونتها در خاورمیانه، ارتش و سازمانهای وابسته بدان است. شاید لازم باشد که ابتدا تفاوت میان نیروهای نظامی و پلیس را مشخص کنیم: | ||
+ | |||
+ | وظیفهٔ پلیس، اجرای قوانین مدنی و جزائی بهمنظور برقراری نظم و ایجاد شرائط لازم برای انجام فعالیتهای اجتماعی است. درست مانند وظائفی که مأموران راهنمائی و رانندگی برعهده دارند. | ||
+ | |||
+ | سازمان پلیس ممکن است مجری مسؤولیتهای مخفی نیز باشد، مانند «ساواک» که فعالیتهای مختلف اجتماعی مردم را در ایران تحت مراقبت شدید قرار میداد، بهعملیات ضدجاسوسی نیز دست میزد، و گاه بهقتل و کشتار «رسمی» نیز اقدام میکرد. نیروی پلیس، چه آشکار چه پنهان، میتواند عامل خشونت{{نشان|۱}} باشد، که در این صورت میتواند تغییرات نظام سیاسی را تسریع کند یا بهتأخیر اندازد. پلیس در خاورمیانه هرگز نتوانسته نقش مشروع خود را ایفا کند؛ چراکه بهشدت ضعیف و از نظر تجهیزات ناقص، و همیشه آلت دست دولتمردان بوده است. افسران پلیس هیچگاه بدان اندازه قدرت نداشتهاند که استقلال سازمان خود را حفظ کنند. اکثر آنها موجوداتی فاسدند و میان مردم کمترین محبوبیتی ندارند. پلیس در خاورمیانه بهشدت ضربهپذیر است و کمتر بهعنوان یک نماد و مرکز قدرت تلقی میشود. و خلاصهٔ مطلب این است که پلیسها «نظامی» نیستند. | ||
+ | |||
+ | اما وظائف ارتش در خاورمیانه چیست؟ - مسؤولیت اصلی ارتش، و از آن جمله نیروی هوائی و دریائی، دفاع از سرزمین و مرزهای کشور است. ولی در خاورمیانه ارتش وظائف دیگری نیز دارد. از جمله حفظ نظم و ثبات داخلی، متجلی شدن بهصورت نمادی از استقلال ملی، پاسداری از افتخارات، و انجام پارهئی امور مربوط بهتوسعه کشور، تعداد ممالک خاورمیانه که از ارتش برای دفع تجاوز خارجی استفاده کنند زیاد نیست؛ چرا که یا دشمن تجهیز شده و قدرتمندی در همسایگی خود ندارند؛ یا اگر دارند، این دشمن آنچنان نیرومند است که هرگونه مقابله یا جنگ با او از توان مجموع ارتشهای موجود خاورمیانه بیرون است. با این حال اکثر کشورهای این ناحیه قسمت اعظم امکانات مالی خود را صرف تقویت ارتشهاشان میکنند. عدهئی بر این اعتقادند که تحمل هزینههائی چنین گزاف تنها بهخاطر وظائف و مسؤولیتهای دیگری است که این ارتشها میباید انجام دهند. | ||
+ | |||
+ | ارتشهای خاورمیانه مشتاق داشتن هواپیماهای جت، تانکهای سنگین، ظواهر چشمگیر، و باشگاههای پرشکوه و جلال برای افسران خویشند و غالباً در پی آنند که قدرت نظامی خود را طریق خریدهای سنگین تجهیزات و جنگافزارها بهنمایش بگذارند. | ||
+ | |||
+ | ارتشهای خاورمیانه برای توجیه حکمت وجودی و تحکیم موقعیت خود وظائفی را تقبل میکنند که مهمترین آنها حفظ رژیمهای موجود است. در ایفای این نقش، ارتش، حافظ حکومت در برابر دشمنانِ بالقوه یا بالفعلِ داخلی است و معمولاً بهمقابله با آشوب و ناامنیها میپردازد و میکوشد ریشهٔ انواع مقاومتها و مخالفتها را نابود کند. ارتشهای ترکیه، پاکستان، مصر، اردن، عراق، سودان، لیبی، سوریه، الجزایر و مراکش عهدهدار چنین وظائفی است. فیالمثل ملک حسین – پادشاه اردن – حفظ تاج و تخت خود را تنها مدیون تداوم وفاداری ارتش است و بدون پشتیبانی ارتش لحظهئی نمیتواند بهسلطنت خود ادامه دهد. همچنان که در دوران حکومت محمدرضا پهلوی، بقای سلطنت تنها با حمایت ارتش ایران امکان میداشت، بهویژه در ماههای آخر و پس از اعلام حکومت نظامی در سپتامبر ۱۹۷۸. | ||
+ | |||
+ | گاهی اوقات ارتش نگهبان حکومت بهعملیات فاجعهآمیزی دست میزند. مانند عملیات ارتش بهسال ۱۹۷۱ در پاکستان شرقی (بنگلادش). در لبنان بهدلیل ضعف و دلسردی ارتش، شورشهای داخلی غیرقابل کنترل شد و در نتیجه جنگ داخلی ۱۹۵۸ و ۱۹۷۵ بهوقوع پیوست، که دومی هنوز هم ادامه دارد. ارتش نگهبان، گاهی اوقات، خود بهکانون مخالفت با حکومت مبدل شده رژیم را مستقیماً مورد تهدید قرار میدهد. مانند سوءقصدهای مکرر بهجان ملک حسن، که نقشهٔ آن توسط فرماندهی ارتش مراکش طراحی شده بود. | ||
+ | |||
+ | نیروهای صلح، در مصر و ایران، وسیلهٔ پارهئی خدمات آموزشی نیز بودهاند. مثلاً استخدام افراد جدید از میان روستائیان و تربیت آنان برای تصدی مشاغل اجتماعی و خدمات فرهنگی، این ارتشها را بهصورت یکی از عوامل توسعه درآورده است. | ||
+ | |||
+ | ارتشهای خاورمیانه از بسیاری جهات شبیه یکدیگرند، هرچند که بعضی کوچکند بعض دیگر بزرگ، و یا از نظر عملکرد، تعدادی حرفهئی هستند و پارهئی مبتدی. در میان این ارتشها، ارتش اسرائیل در مقابله با قدرتهای خارجی منطقه منحصر بهفرد بوده است. اسرائیل در جنگهای سهگانهٔ ۱۹۴۸، ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ پیروز شد و در جنگ ۱۹۷۳ نیز علیرغم عقبنشینی تاکتیکی موفق بود. ارتش اسرائیل بهشدت متکی بر شهروندان این کشور است و تمام اسرائیلیها از زن و مرد ملزم بهخدمت در ارتشند. ویژگیهائی که ارتشهای عربی فاقدند، در جنگ ۱۹۶۷، اعراب و اسرائیل هر دو از تکنولوژی نظامی جدید استفاده کردند. هرچند که مصر و سوریه در کاربرد سلاحهای جدید کاملاً موفق نبودند، در انجام عملیات روی موشکهای زمین بههوا از خود کفایت نشان دادند، تا آنجا که نیروی هوائی اسرائیل خسارات سنگینی متحمل شد. جنگ ۱۹۷۳ در قیاس با جنگ ۱۹۴۸ برای اسرائیلیها مشکلات چشمگیری بههمراه داشت. با اینکه ارتش اسرائیل از نظر تاکتیکی قدرتمندتر بود و ارتفاعات جولان و ناحیه سوئز را هم تصرف کرد، میتوان گفت تفاوت فاحش گذشته میان ارتشهای اسرائیل و اعراب، کاهش یافته بود. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش ترکیه''' نیر قدرتمند است. خوب تجهیز شده و از آموزش نظامی سطح بالائی برخوردار است. البته یک «ارتش خلقی» نیست ولی اساس آن، از لحاظ منابع و نیروی انسانی، متکی بر مردم ترکیه است. ارتش ترکیه در سالهای اخیر بهجز حمله بهقبرس عملاً آزمایش جنگی نداشته است. در جنگ کره رکورد جالبی داشت. همچنین در آغاز تشکیل آن، بههنگام شرکت در جنگ اول جهانی و درگیری با یونان. در حال حاضر برای این ارتش امکان درگیری و جنگ با همسایگان عرب ترکیه وجود ندارد. دشمن تاریخی و نیرومند ترکیه اتحاد جماهیر شوروی است. علیرغم عضویت ترکیه در پیمان ناتو مشکل بتوان گفت که ارتش این کشور، در صورت یک جنگ متعارف، در برابر ارتش سرخ قادر بهدفاع باشد. در شرائط کنونی، ترکها، یونان را خصم خود میدانند. | ||
+ | |||
+ | ارتش ترکیه سالها از ایالات متحد آمریکا کمکهای نظامی و تجهیزات جنگی دریافت میکرد و خود را نماینده و موکل ارتش آمریکا بهحساب میآورد. لیکن از زمان حملهٔ ترکها بهقبرس، بهبهانهٔ حمایت از اقلیت ترک این کشور، روابط سیاسی ترکیه و ایالات متحد رو بهسردی نهاد و کمکهای نظامی آمریکا بهترکیه قطع شد. تهدید ترکها بهتجدیدنظر در روابط خود با اتحاد جماهیر شوروی و عضویت در '''ناتو'''، بهسال ۱۹۷۸، تا حدودی روابط آنها با ایالات متحد را بهبود بخشید تا جائی که مذاکرات دو کشور منجر بهادامهٔ کمکهای نظامی آمریکا و ابقای پایگاههای این کشور، در ترکیه شد. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش ایران''' تا پیش از قیام بهمن ماه ۵۷ بهشدت وابسته بهایالات متحد بود، هرچند که درآمد حاصل از فروش نفت تا حدی بهشاه استقلال عمل میداد. ارتش ایران از نظر قدرت و پرسنل جزو شش ارتش معظم جهان محسوب میشد{{نشان|۲}}. اکثر تجهیزات آن ساخت آمریکاست و تعلیم و تربیت افسران و درجهداران آن نیز بر عهدهٔ ایالات متحد بود. شاه مخلوع ایران همیشه طالب پیشرفتهترین سلاحها و تجهیزات پیچیده بود. علیرغم رشد غولآسای ارتش ایران که غرور سیاسی و توسعهطلبی شاه را برمیانگیخت، قدرت آن در عمل بهاثبات نرسید و جز در '''ظفار''' و چند مورد اختلاف مرزی با عراق کاربردی نداشت. وظیفهٔ اصلی ارتش ایران حفظ سلطنت بود. در مجموع میتوان گفت که در قیاس با ارتشهای ترکیه، عراق، پاکستان، افغانستان و عربستان سعودی، ارتش ایران برتری کامل داشت. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش پاکستان''' برخلاف ارتشهای غیرعرب خاورمیانه، در جنگ با هند آزمایش شده است. علیرغم کمکهای وسیع ایالات متحد آمریکا، ارتش پاکستان همچنان ضعیف است و برای همسایگان خود خطری محسوب نمیشود. | ||
+ | |||
+ | وجه تمایز ارتشهای غیرعربی خاورمیانه، چه قویترین و چه ضعیفترین آنها، با ارتشهای عربی این منطقه در این است که ارتشهای غیرعربی کمتر در زمینههای سیاسی مداخله میکنند. در ایران ارتش مدافع رژیم بود، در ترکیه از عقاید و آموزههای '''آتاتورک''' دفاع میکند. فقط در پاکستان است که ارتش در حیات سیاسی دولت مشارکت دارد. در جنگ ۱۹۷۱ با هند که باعث بیاعتباری نظامیان پاکستان شد، ارتش '''بوتو''' را بهقدرت رساند و در ۱۹۷۷، مجدداً در امور سیاسی مداخله جست و این بار '''بوتو''' را زندانی و سپس اعدام کرد. | ||
+ | |||
+ | کودتای خونین ۱۹۷۸ افغانستان نیز بهوسیلهٔ ارتش تحقق یافت. | ||
+ | |||
+ | ارتشهای عربی خاورمیانه همه یکدست و یکسان نیستند. ممالک بسیار کوچکی مانند '''کویت، لبنان، یمن، تونس و... ''' فاقد نقش بینالمللی هستند حتی اگر همه با هم متحد شوند. در ۱۹۵۸، زمان جنگ داخلی لبنان، ارتش این کشور اعلام بیطرفی کرد و فرمانده آن برای تصدی مقام ریاست جمهوری برگزیده شد. در جنگ داخلی دوم (۱۹۷۵) ارتش حتی نتوانست موجودیت خود را حفظ کند، و در نتیجه مضمحل شد. | ||
+ | |||
+ | در ۱۹۴۸ بهترین فرماندهان ارتشهای عربی افسران انگلیسی بودند. '''لژیون عربی اردن''' از جمله این ارتشها بود که در نخستین جنگ اعراب و اسرائیل نیز تا حدودی بهپیروزی دست یافت، اما همین ارتش در جنگ ۱۹۶۷ شکست خورد. ارتش اردن علیرغم کمبود تجهیزات تا حد قابل قبولی حرفهئی است. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش سوریه''' تا سال ۱۹۷۳ در مقابله با اسرائیل نقش مهمی بر عهده نداشت. در جنگ ۱۹۷۳ عملکرد واحدهای ارتش سوریه یکسان نبود، هرچند که سربازان آن شجاعانه جنگیدند و در مجموع از مهارت حرفهئی برخوردار بودند. | ||
+ | |||
+ | ارتش سوریه در طول سالها منشاء کودتاهای بسیار بوده است. از سال ۱۹۷۰، ژنرال '''حافظ اسد''' که بعداً بهریاست جمهوری رسید بهعنوان یک علوی در ثبات سوریه نقش اساسی داشته است. سوریها در خطر تجاوز اسرائیل و تهدیدات عراق قرار دارند، و علیرغم چنین خطراتی سوریه در جنگ داخلی لبنان مداخله جست و با اعزام سی هزار سرباز بهاین کشور مانع ادامه و گسترش درگیریها شد. ارتش سوریه با توجه بهوسعت و امکانات این کشور ارتشی باتجربه و مجهز است. | ||
+ | |||
+ | اظهار نظر دربارهٔ '''ارتش عراق''' مشکل است. واحدهائی از این ارتش که در مواقع لازم بهمرزهای اسرائیل اعزام شده موفقیتی نداشته است. قیام مکرر کردها و حمایت رژیم پیشین ایران از آنها باعث شده است که عراق نتواند مسألهٔ کردها را از پیش پای خود بردارد. با این حال عراق صاحب ارتشی مجهز است و هر نوع تهدیدی از سوی این کشور در خاورمیانه باید جدی گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش عربستان سعودی''' مانند دیگر بخشها و نهادهای این کشور تا اواخر دههٔ اخیر بهسرعت و شتاب تحول یافته دیگرگون شده است. ارتشی است متکی بهایالات متحد، و در مجموع کوچک و غیر حرفهئی، در واقع حکومت عربستان نسبت بهحرفهئی کردن ارتش و بالا بردن سطح آموزش عمومی افراد نظامی خود، بهاین دلیل که ممکن است باعث دخالت آنان در مسائل سیاسی شود روی خوش نشان نمیدهد. وحشت اسرائیل از عربستان نیز بیشتر بهخاطر تحویل سلاحهای پیشرفته از طرف ایالات متحد است، سلاحهائی که بهراحتی میتواند در اختیار سایر ممالک عربیِ دارای ارتش حرفهئی قرار گیرد؛ همچنین اسرائیل متوهّم این نکته است که پایگاههای مدرن عربستان سعودی از طرف دشمنان اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار گیرد. مذاکره و بحث کنگرهٔ آمریکا در سال ۱۹۷۸ در موضوع فروش اولین سری از جنگندههای اف–۱۵ نیز بیشتر ناظر بهاین مسأله بود، نه مخالفت اصولی با تحویل سلاحهای مدرن بهعربستان سعودی. بههر حال بعید بهنظر میرسد که ارتش عربستان برای همسایگان این کشور تهدیدی جدی تلقی شود. | ||
+ | |||
+ | ارتش عربستان سعودی از یک نظر بهنیروهای تحت سلاح '''ملک ادریس''' (سلطان '''لیبی''' تا قبل از کودتای ۱۹۶۹) شباهت دارد. افسران کودتاچی لیبی همگی جوان بودند و از ردههای پائین. ارتش لیبی در حال حاضر علیرغم امکانات مالی بیحساب، نیرومند و سازمانیافته نیست. جنگ کوتاه لیبی و مصر در حدود '''طُبرُق''' در تابستان ۱۹۷۷، حاکی از ضعف شدید و ناتوانی این ارتش در برابر مصر بود. میتوان گفت که قذافی با ارسال کمکهای مالی برای مقاصد سیاسی خود، بیش از ارتش لیبی در خاورمیانه ایجاد وحشت میکند. | ||
+ | |||
+ | '''تونس''' که بین الجزایر و لیبی قرار دارد، درگیر ماجراجوئیهای نظامی دیگران است. مراکش از تونس قویتر است و رژیم آن ناگزیر متجاوزتر. بارها بین مراکش و همسایگان این کشور آتش جنگ شعلهور شده است. | ||
+ | |||
+ | کوشش برای کودتا در سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، حاکی از وجود نوعی اختلاف میان فرماندهان '''ارتش مراکش''' بوده است. | ||
+ | |||
+ | اختلافی که رژیم، بقای خود را از طریق دامن زدن بهآن حفظ کرده است. ارتش مراکش در رقابت با الجزایر میکوشد قدرت ضربتی خود را افزایش دهد. | ||
+ | |||
+ | مبارزه طولانی علیه فرانسه، '''ارتش الجزایر''' را کارآزموده کرد. ضمن اینکه منابع و امکانات الجزایر برای افزایش قدرت نیروهای مسلح خود بیش از همسایگان این کشور است. از طرف دیگر سیاست خارجی الجزایر مشوق فعالیتهای نظامی–سیاسی در سایر نقاط خاورمیانه بوده است. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش مصر''' با تمام نواقص خود یکی از جالبترین ارتشهای خاورمیانه است. از همهٔ ارتشهای منطقه بیشتر تجربهٔ جنگی دارد. در چهار جنگ تمامعیار در ناحیهٔ فلسطین شرکت جسته و در فاصلهٔ جنگهای۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ در یمن نیز حضور داشته است. ارتش مصر مجهز بهانواع گوناگون سلاحهای ساخت غرب و شوروی است. تسلیحات روسی برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ بهمصر ارسال شد و در سالهای بعد ادامه یافت. در نتیجه علیرغم تغییرات و تحولات سالهای اخیر ارتش مصر از نظر وسائل یدکی هنوز وابسته بهاتحاد جماهیر شوروی است. | ||
+ | |||
+ | ارتش کنونی مصر برای نخستین بار در سالهای ۱۹۴۰ تا اوائل ۱۹۵۰ بهوسیلهٔ افسران قدیمی آلمان که بهاین کشور پناهنده شده بودند آموزش یافت. در ۱۹۵۲ ارتش مصر بر علیه رژیم سلطنتی کودتا کرد و متعاقب کودتا، بازسازی و تجهیز آن آغاز شد. پس از شکست ۱۹۶۷ از اسرائیل، اتحاد شوروی تعلیم افراد ردهٔ میانی ارتش مصر را بر عهده گرفت و هماهنگ با آن بهتأسیس و نصب شبکههای پیچیدهٔ موشکی زمین بههوا اقدام کرد؛ یعنی پایگاههائی که یکی از علل پیروزی نسبی مصر در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ با اسرائیل بود. | ||
+ | |||
+ | ارتش مصر میتواند در منطقه نقش فعالی داشته باشد. جمعیت مصر زیاد و درصد افزایش آن بالاست، و در نتیجه، این کشور از نیروی انسانی قابل توجهی برخوردار است. دشمن اصلی و بالقوهٔ مصر اسرائیل است ولی لیبی و سودان ـ که رودخانه نیل از داخل خاک آن سرچشمه میگیرد نیز میتواند مشکلاتی برای او بهوجود آورند. | ||
+ | |||
+ | '''ارتش سودان''' قابل قیاس با ارتش مصر نیست. این کشور دشمنان بسیار دارد و هر آن احتمال میرود با یکی از همسایگان خود درگیر شود. اتباع سیاهپوست جنوب سودان با اتیوپی روابط نزدیکی دارند و تاکنون چندین بار بر حکومت مرکزی شوریدهاند. مصر بیشتر بهخاطر سرچشمههای رود نیل روابط حسنهٔ خود را با این کشور حفظ کرده است. ارتش سودان در مجموع ضعیف است و غالباً در جنگ با سایر ارتشهای عربی متحمل شکست شده است. | ||
+ | |||
+ | {{ستاره}} | ||
+ | |||
+ | تا قبل از سال ۱۹۵۵، غرب بزرگترین صادرکنندهٔ اسلحه بهخاورمیانه بود. از سال ۱۹۵۵ و پس از امضای موافقتنامهٔ نظامی مصر و اتحاد شوروی، ممالک این منطقه جایگزینی برای غرب یافتند. سال بعد، ارتش مصر قسمت اعظم تجهیزات نظامی خود را در جنگ با اسرائیل از دست داد و اتحاد شوروی بهجبران سلاحهای بهیغما رفته تجهیزات و وسائل جنگی جدیدی بهمصر فرستاد و متعهد شد که افسران مصری را آموزش دهد. در نتیجه مستشاران شوروی در معیّت کارشناسان آلمانشرقی در ۱۹۶۱ وارد مصر شدند و در همان حال، کمکهای نظامی شوروی و از جمله بمبافکنهای '''میگ ۲۱''' مافوق صوت، انواع تانکها و موشکهای '''سام ۲''' زمین بههوا تحویل مصر شد. اکثر تجهیزات جدید نیز در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ از میان رفت و شوروی بار دیگر ارسال اسلحه بهمصر را از سر گرفت و چندین اسکادران از هواپیماهای شوروی، و از آن جمله آخرین نوع جنگندههای پیشرفتهٔ ساخت این کشور در مصر استقرار یافت. انواع تانک، خمپارهانداز سنگین، موشکهای زمین بههوا و موشکهای دیگر راهی مصر شد و بههمراه آن، پانزده هزار تن از افسران و متخصصان نظامی شوروی در این کشور حضور یافتند. | ||
+ | |||
+ | حضور نظامی ارتش شوروی در مصر رو بهافزایش بود که، در ژوئیهٔ ۱۹۷۲ سادات تصمیم بهاخراج آنها گرفت. علت این سیاست سادات را باید در مداخلهٔ مستشاران و کارشناسان شوروی در امور داخلی مصر جستوجو کرد. اخراج روسها طبعاً سبب انبساط خاطر ایالات متحد شد و در نتیجه، سادات برای حصول بهیک راه حل نظامی–سیاسی متمایل بهامریکا گردید. | ||
+ | |||
+ | در اوائل ۱۹۷۴، مصر دارای ارتشی بود با روحیهٔ خوب. در نتیجه، سادات با همکاری کشورهای عربیِ تولیدکنندهٔ نفت توانست اسرائیل را بهتجدیدنظر دربارهٔ تخلیهٔ گام بهگام ناحیهٔ '''سینا''' ناگزیر کند. سادات بهبیتالمقدس سفر کرد و با اسرائیلیها بهمذاکره پرداخت. و همین گفتوگو بود که سرانجام بهامضای موافقتنامهٔ '''کمپ دیوید''' انجامید. | ||
+ | |||
+ | مصر تنها کشور خاورمیانه نبود که از اتحاد شوروی اسلحه دریافت میکرد، هرچند که او بزرگترین مشتری این کالای روسی بود. ممالک دیگر خاورمیانه، از جمله سوریه، عراق، سودان، لیبی، الجزایر، یمن شمالی و یمن جنوبی نیز از شوروی اسلحه و تجهیزات نظامی دریافت میکنند. | ||
+ | |||
+ | ویژگیهای ارتشهای خاورمیانه را میتوان بهصورت زیر جمعبندی کرد: | ||
+ | |||
+ | ۱. ارتشهای خاورمیانه از نظر تعداد افراد زیر پرچم، تجهیزات، آموزش و عملکرد با یکدیگر متفاوتند. | ||
+ | |||
+ | ۲. معدودی از آنها مجهز و بهانجام وظایف ابتدائی خود در حفظ سرحدات کشور خود قادرند؛ و پارهئی دیگر میتوانند بهعملیات نظامی دفاعی و تهاجمی نیز اقدام کنند. | ||
+ | |||
+ | ۳. وظیفه اکثر آنها دفاع از رژیم موجود و ابقاء قدرت حاکم است. | ||
+ | |||
+ | ۴. ارتشهای خاورمیانه از حمایت مردم کمتر برخوردارند. | ||
+ | |||
+ | ۵. بهاستثنای عربستان و اسرائیل و تا حدودی مصر، میزان بودجهٔ نظامی کشورهای خاورمیانه نسبت بهتولید ناخالص ملی آنها زیاد نیست. | ||
+ | |||
+ | ۶. تضادهای درونی و اختلافات قومی امکان یکپارچگی را از اکثر ارتشهای خاورمیانه سلب کرده است. این، مشکلی است که ارتشهای سوریه و عراق بهشدت با آن درگیرند. | ||
+ | |||
+ | ۷. افسران ارتشهای جدید خاورمیانه مایل بهایفای نقشهایی هستند که با وظائف افسران سنّتی تفاوت دارد. این افسران غالباً از طبقهٔ متوسط هستند، بیشتر آنها در خارج آموزش دیدهاند و گرایشهای شدید ناسیونالیستی دارند. | ||
+ | |||
+ | {{چپچین}} | ||
+ | '''ترجمهٔ غلامحسین – میرزا صالح''' | ||
+ | {{پایان چپچین}} | ||
+ | |||
+ | ==پاورقیها== | ||
+ | #{{پاورقی|۱}} نگاه کنید بهشماره ۱۱ مجله ایران، بههمین قلم. | ||
+ | #{{پاورقی|۲}} بیشتر از نظر نوع سلاحها. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
[[رده:کتاب جمعه ۳۲]] | [[رده:کتاب جمعه ۳۲]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] | ||
+ | |||
+ | {{لایک}} | ||
+ | [[رده:ک. لیدن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۵۰
ک. لیدن
عامل اصلی اکثر خشونتها در خاورمیانه، ارتش و سازمانهای وابسته بدان است. شاید لازم باشد که ابتدا تفاوت میان نیروهای نظامی و پلیس را مشخص کنیم:
وظیفهٔ پلیس، اجرای قوانین مدنی و جزائی بهمنظور برقراری نظم و ایجاد شرائط لازم برای انجام فعالیتهای اجتماعی است. درست مانند وظائفی که مأموران راهنمائی و رانندگی برعهده دارند.
سازمان پلیس ممکن است مجری مسؤولیتهای مخفی نیز باشد، مانند «ساواک» که فعالیتهای مختلف اجتماعی مردم را در ایران تحت مراقبت شدید قرار میداد، بهعملیات ضدجاسوسی نیز دست میزد، و گاه بهقتل و کشتار «رسمی» نیز اقدام میکرد. نیروی پلیس، چه آشکار چه پنهان، میتواند عامل خشونت[۱] باشد، که در این صورت میتواند تغییرات نظام سیاسی را تسریع کند یا بهتأخیر اندازد. پلیس در خاورمیانه هرگز نتوانسته نقش مشروع خود را ایفا کند؛ چراکه بهشدت ضعیف و از نظر تجهیزات ناقص، و همیشه آلت دست دولتمردان بوده است. افسران پلیس هیچگاه بدان اندازه قدرت نداشتهاند که استقلال سازمان خود را حفظ کنند. اکثر آنها موجوداتی فاسدند و میان مردم کمترین محبوبیتی ندارند. پلیس در خاورمیانه بهشدت ضربهپذیر است و کمتر بهعنوان یک نماد و مرکز قدرت تلقی میشود. و خلاصهٔ مطلب این است که پلیسها «نظامی» نیستند.
اما وظائف ارتش در خاورمیانه چیست؟ - مسؤولیت اصلی ارتش، و از آن جمله نیروی هوائی و دریائی، دفاع از سرزمین و مرزهای کشور است. ولی در خاورمیانه ارتش وظائف دیگری نیز دارد. از جمله حفظ نظم و ثبات داخلی، متجلی شدن بهصورت نمادی از استقلال ملی، پاسداری از افتخارات، و انجام پارهئی امور مربوط بهتوسعه کشور، تعداد ممالک خاورمیانه که از ارتش برای دفع تجاوز خارجی استفاده کنند زیاد نیست؛ چرا که یا دشمن تجهیز شده و قدرتمندی در همسایگی خود ندارند؛ یا اگر دارند، این دشمن آنچنان نیرومند است که هرگونه مقابله یا جنگ با او از توان مجموع ارتشهای موجود خاورمیانه بیرون است. با این حال اکثر کشورهای این ناحیه قسمت اعظم امکانات مالی خود را صرف تقویت ارتشهاشان میکنند. عدهئی بر این اعتقادند که تحمل هزینههائی چنین گزاف تنها بهخاطر وظائف و مسؤولیتهای دیگری است که این ارتشها میباید انجام دهند.
ارتشهای خاورمیانه مشتاق داشتن هواپیماهای جت، تانکهای سنگین، ظواهر چشمگیر، و باشگاههای پرشکوه و جلال برای افسران خویشند و غالباً در پی آنند که قدرت نظامی خود را طریق خریدهای سنگین تجهیزات و جنگافزارها بهنمایش بگذارند.
ارتشهای خاورمیانه برای توجیه حکمت وجودی و تحکیم موقعیت خود وظائفی را تقبل میکنند که مهمترین آنها حفظ رژیمهای موجود است. در ایفای این نقش، ارتش، حافظ حکومت در برابر دشمنانِ بالقوه یا بالفعلِ داخلی است و معمولاً بهمقابله با آشوب و ناامنیها میپردازد و میکوشد ریشهٔ انواع مقاومتها و مخالفتها را نابود کند. ارتشهای ترکیه، پاکستان، مصر، اردن، عراق، سودان، لیبی، سوریه، الجزایر و مراکش عهدهدار چنین وظائفی است. فیالمثل ملک حسین – پادشاه اردن – حفظ تاج و تخت خود را تنها مدیون تداوم وفاداری ارتش است و بدون پشتیبانی ارتش لحظهئی نمیتواند بهسلطنت خود ادامه دهد. همچنان که در دوران حکومت محمدرضا پهلوی، بقای سلطنت تنها با حمایت ارتش ایران امکان میداشت، بهویژه در ماههای آخر و پس از اعلام حکومت نظامی در سپتامبر ۱۹۷۸.
گاهی اوقات ارتش نگهبان حکومت بهعملیات فاجعهآمیزی دست میزند. مانند عملیات ارتش بهسال ۱۹۷۱ در پاکستان شرقی (بنگلادش). در لبنان بهدلیل ضعف و دلسردی ارتش، شورشهای داخلی غیرقابل کنترل شد و در نتیجه جنگ داخلی ۱۹۵۸ و ۱۹۷۵ بهوقوع پیوست، که دومی هنوز هم ادامه دارد. ارتش نگهبان، گاهی اوقات، خود بهکانون مخالفت با حکومت مبدل شده رژیم را مستقیماً مورد تهدید قرار میدهد. مانند سوءقصدهای مکرر بهجان ملک حسن، که نقشهٔ آن توسط فرماندهی ارتش مراکش طراحی شده بود.
نیروهای صلح، در مصر و ایران، وسیلهٔ پارهئی خدمات آموزشی نیز بودهاند. مثلاً استخدام افراد جدید از میان روستائیان و تربیت آنان برای تصدی مشاغل اجتماعی و خدمات فرهنگی، این ارتشها را بهصورت یکی از عوامل توسعه درآورده است.
ارتشهای خاورمیانه از بسیاری جهات شبیه یکدیگرند، هرچند که بعضی کوچکند بعض دیگر بزرگ، و یا از نظر عملکرد، تعدادی حرفهئی هستند و پارهئی مبتدی. در میان این ارتشها، ارتش اسرائیل در مقابله با قدرتهای خارجی منطقه منحصر بهفرد بوده است. اسرائیل در جنگهای سهگانهٔ ۱۹۴۸، ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ پیروز شد و در جنگ ۱۹۷۳ نیز علیرغم عقبنشینی تاکتیکی موفق بود. ارتش اسرائیل بهشدت متکی بر شهروندان این کشور است و تمام اسرائیلیها از زن و مرد ملزم بهخدمت در ارتشند. ویژگیهائی که ارتشهای عربی فاقدند، در جنگ ۱۹۶۷، اعراب و اسرائیل هر دو از تکنولوژی نظامی جدید استفاده کردند. هرچند که مصر و سوریه در کاربرد سلاحهای جدید کاملاً موفق نبودند، در انجام عملیات روی موشکهای زمین بههوا از خود کفایت نشان دادند، تا آنجا که نیروی هوائی اسرائیل خسارات سنگینی متحمل شد. جنگ ۱۹۷۳ در قیاس با جنگ ۱۹۴۸ برای اسرائیلیها مشکلات چشمگیری بههمراه داشت. با اینکه ارتش اسرائیل از نظر تاکتیکی قدرتمندتر بود و ارتفاعات جولان و ناحیه سوئز را هم تصرف کرد، میتوان گفت تفاوت فاحش گذشته میان ارتشهای اسرائیل و اعراب، کاهش یافته بود.
ارتش ترکیه نیر قدرتمند است. خوب تجهیز شده و از آموزش نظامی سطح بالائی برخوردار است. البته یک «ارتش خلقی» نیست ولی اساس آن، از لحاظ منابع و نیروی انسانی، متکی بر مردم ترکیه است. ارتش ترکیه در سالهای اخیر بهجز حمله بهقبرس عملاً آزمایش جنگی نداشته است. در جنگ کره رکورد جالبی داشت. همچنین در آغاز تشکیل آن، بههنگام شرکت در جنگ اول جهانی و درگیری با یونان. در حال حاضر برای این ارتش امکان درگیری و جنگ با همسایگان عرب ترکیه وجود ندارد. دشمن تاریخی و نیرومند ترکیه اتحاد جماهیر شوروی است. علیرغم عضویت ترکیه در پیمان ناتو مشکل بتوان گفت که ارتش این کشور، در صورت یک جنگ متعارف، در برابر ارتش سرخ قادر بهدفاع باشد. در شرائط کنونی، ترکها، یونان را خصم خود میدانند.
ارتش ترکیه سالها از ایالات متحد آمریکا کمکهای نظامی و تجهیزات جنگی دریافت میکرد و خود را نماینده و موکل ارتش آمریکا بهحساب میآورد. لیکن از زمان حملهٔ ترکها بهقبرس، بهبهانهٔ حمایت از اقلیت ترک این کشور، روابط سیاسی ترکیه و ایالات متحد رو بهسردی نهاد و کمکهای نظامی آمریکا بهترکیه قطع شد. تهدید ترکها بهتجدیدنظر در روابط خود با اتحاد جماهیر شوروی و عضویت در ناتو، بهسال ۱۹۷۸، تا حدودی روابط آنها با ایالات متحد را بهبود بخشید تا جائی که مذاکرات دو کشور منجر بهادامهٔ کمکهای نظامی آمریکا و ابقای پایگاههای این کشور، در ترکیه شد.
ارتش ایران تا پیش از قیام بهمن ماه ۵۷ بهشدت وابسته بهایالات متحد بود، هرچند که درآمد حاصل از فروش نفت تا حدی بهشاه استقلال عمل میداد. ارتش ایران از نظر قدرت و پرسنل جزو شش ارتش معظم جهان محسوب میشد[۲]. اکثر تجهیزات آن ساخت آمریکاست و تعلیم و تربیت افسران و درجهداران آن نیز بر عهدهٔ ایالات متحد بود. شاه مخلوع ایران همیشه طالب پیشرفتهترین سلاحها و تجهیزات پیچیده بود. علیرغم رشد غولآسای ارتش ایران که غرور سیاسی و توسعهطلبی شاه را برمیانگیخت، قدرت آن در عمل بهاثبات نرسید و جز در ظفار و چند مورد اختلاف مرزی با عراق کاربردی نداشت. وظیفهٔ اصلی ارتش ایران حفظ سلطنت بود. در مجموع میتوان گفت که در قیاس با ارتشهای ترکیه، عراق، پاکستان، افغانستان و عربستان سعودی، ارتش ایران برتری کامل داشت.
ارتش پاکستان برخلاف ارتشهای غیرعرب خاورمیانه، در جنگ با هند آزمایش شده است. علیرغم کمکهای وسیع ایالات متحد آمریکا، ارتش پاکستان همچنان ضعیف است و برای همسایگان خود خطری محسوب نمیشود.
وجه تمایز ارتشهای غیرعربی خاورمیانه، چه قویترین و چه ضعیفترین آنها، با ارتشهای عربی این منطقه در این است که ارتشهای غیرعربی کمتر در زمینههای سیاسی مداخله میکنند. در ایران ارتش مدافع رژیم بود، در ترکیه از عقاید و آموزههای آتاتورک دفاع میکند. فقط در پاکستان است که ارتش در حیات سیاسی دولت مشارکت دارد. در جنگ ۱۹۷۱ با هند که باعث بیاعتباری نظامیان پاکستان شد، ارتش بوتو را بهقدرت رساند و در ۱۹۷۷، مجدداً در امور سیاسی مداخله جست و این بار بوتو را زندانی و سپس اعدام کرد.
کودتای خونین ۱۹۷۸ افغانستان نیز بهوسیلهٔ ارتش تحقق یافت.
ارتشهای عربی خاورمیانه همه یکدست و یکسان نیستند. ممالک بسیار کوچکی مانند کویت، لبنان، یمن، تونس و... فاقد نقش بینالمللی هستند حتی اگر همه با هم متحد شوند. در ۱۹۵۸، زمان جنگ داخلی لبنان، ارتش این کشور اعلام بیطرفی کرد و فرمانده آن برای تصدی مقام ریاست جمهوری برگزیده شد. در جنگ داخلی دوم (۱۹۷۵) ارتش حتی نتوانست موجودیت خود را حفظ کند، و در نتیجه مضمحل شد.
در ۱۹۴۸ بهترین فرماندهان ارتشهای عربی افسران انگلیسی بودند. لژیون عربی اردن از جمله این ارتشها بود که در نخستین جنگ اعراب و اسرائیل نیز تا حدودی بهپیروزی دست یافت، اما همین ارتش در جنگ ۱۹۶۷ شکست خورد. ارتش اردن علیرغم کمبود تجهیزات تا حد قابل قبولی حرفهئی است.
ارتش سوریه تا سال ۱۹۷۳ در مقابله با اسرائیل نقش مهمی بر عهده نداشت. در جنگ ۱۹۷۳ عملکرد واحدهای ارتش سوریه یکسان نبود، هرچند که سربازان آن شجاعانه جنگیدند و در مجموع از مهارت حرفهئی برخوردار بودند.
ارتش سوریه در طول سالها منشاء کودتاهای بسیار بوده است. از سال ۱۹۷۰، ژنرال حافظ اسد که بعداً بهریاست جمهوری رسید بهعنوان یک علوی در ثبات سوریه نقش اساسی داشته است. سوریها در خطر تجاوز اسرائیل و تهدیدات عراق قرار دارند، و علیرغم چنین خطراتی سوریه در جنگ داخلی لبنان مداخله جست و با اعزام سی هزار سرباز بهاین کشور مانع ادامه و گسترش درگیریها شد. ارتش سوریه با توجه بهوسعت و امکانات این کشور ارتشی باتجربه و مجهز است.
اظهار نظر دربارهٔ ارتش عراق مشکل است. واحدهائی از این ارتش که در مواقع لازم بهمرزهای اسرائیل اعزام شده موفقیتی نداشته است. قیام مکرر کردها و حمایت رژیم پیشین ایران از آنها باعث شده است که عراق نتواند مسألهٔ کردها را از پیش پای خود بردارد. با این حال عراق صاحب ارتشی مجهز است و هر نوع تهدیدی از سوی این کشور در خاورمیانه باید جدی گرفته شود.
ارتش عربستان سعودی مانند دیگر بخشها و نهادهای این کشور تا اواخر دههٔ اخیر بهسرعت و شتاب تحول یافته دیگرگون شده است. ارتشی است متکی بهایالات متحد، و در مجموع کوچک و غیر حرفهئی، در واقع حکومت عربستان نسبت بهحرفهئی کردن ارتش و بالا بردن سطح آموزش عمومی افراد نظامی خود، بهاین دلیل که ممکن است باعث دخالت آنان در مسائل سیاسی شود روی خوش نشان نمیدهد. وحشت اسرائیل از عربستان نیز بیشتر بهخاطر تحویل سلاحهای پیشرفته از طرف ایالات متحد است، سلاحهائی که بهراحتی میتواند در اختیار سایر ممالک عربیِ دارای ارتش حرفهئی قرار گیرد؛ همچنین اسرائیل متوهّم این نکته است که پایگاههای مدرن عربستان سعودی از طرف دشمنان اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار گیرد. مذاکره و بحث کنگرهٔ آمریکا در سال ۱۹۷۸ در موضوع فروش اولین سری از جنگندههای اف–۱۵ نیز بیشتر ناظر بهاین مسأله بود، نه مخالفت اصولی با تحویل سلاحهای مدرن بهعربستان سعودی. بههر حال بعید بهنظر میرسد که ارتش عربستان برای همسایگان این کشور تهدیدی جدی تلقی شود.
ارتش عربستان سعودی از یک نظر بهنیروهای تحت سلاح ملک ادریس (سلطان لیبی تا قبل از کودتای ۱۹۶۹) شباهت دارد. افسران کودتاچی لیبی همگی جوان بودند و از ردههای پائین. ارتش لیبی در حال حاضر علیرغم امکانات مالی بیحساب، نیرومند و سازمانیافته نیست. جنگ کوتاه لیبی و مصر در حدود طُبرُق در تابستان ۱۹۷۷، حاکی از ضعف شدید و ناتوانی این ارتش در برابر مصر بود. میتوان گفت که قذافی با ارسال کمکهای مالی برای مقاصد سیاسی خود، بیش از ارتش لیبی در خاورمیانه ایجاد وحشت میکند.
تونس که بین الجزایر و لیبی قرار دارد، درگیر ماجراجوئیهای نظامی دیگران است. مراکش از تونس قویتر است و رژیم آن ناگزیر متجاوزتر. بارها بین مراکش و همسایگان این کشور آتش جنگ شعلهور شده است.
کوشش برای کودتا در سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، حاکی از وجود نوعی اختلاف میان فرماندهان ارتش مراکش بوده است.
اختلافی که رژیم، بقای خود را از طریق دامن زدن بهآن حفظ کرده است. ارتش مراکش در رقابت با الجزایر میکوشد قدرت ضربتی خود را افزایش دهد.
مبارزه طولانی علیه فرانسه، ارتش الجزایر را کارآزموده کرد. ضمن اینکه منابع و امکانات الجزایر برای افزایش قدرت نیروهای مسلح خود بیش از همسایگان این کشور است. از طرف دیگر سیاست خارجی الجزایر مشوق فعالیتهای نظامی–سیاسی در سایر نقاط خاورمیانه بوده است.
ارتش مصر با تمام نواقص خود یکی از جالبترین ارتشهای خاورمیانه است. از همهٔ ارتشهای منطقه بیشتر تجربهٔ جنگی دارد. در چهار جنگ تمامعیار در ناحیهٔ فلسطین شرکت جسته و در فاصلهٔ جنگهای۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ در یمن نیز حضور داشته است. ارتش مصر مجهز بهانواع گوناگون سلاحهای ساخت غرب و شوروی است. تسلیحات روسی برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ بهمصر ارسال شد و در سالهای بعد ادامه یافت. در نتیجه علیرغم تغییرات و تحولات سالهای اخیر ارتش مصر از نظر وسائل یدکی هنوز وابسته بهاتحاد جماهیر شوروی است.
ارتش کنونی مصر برای نخستین بار در سالهای ۱۹۴۰ تا اوائل ۱۹۵۰ بهوسیلهٔ افسران قدیمی آلمان که بهاین کشور پناهنده شده بودند آموزش یافت. در ۱۹۵۲ ارتش مصر بر علیه رژیم سلطنتی کودتا کرد و متعاقب کودتا، بازسازی و تجهیز آن آغاز شد. پس از شکست ۱۹۶۷ از اسرائیل، اتحاد شوروی تعلیم افراد ردهٔ میانی ارتش مصر را بر عهده گرفت و هماهنگ با آن بهتأسیس و نصب شبکههای پیچیدهٔ موشکی زمین بههوا اقدام کرد؛ یعنی پایگاههائی که یکی از علل پیروزی نسبی مصر در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ با اسرائیل بود.
ارتش مصر میتواند در منطقه نقش فعالی داشته باشد. جمعیت مصر زیاد و درصد افزایش آن بالاست، و در نتیجه، این کشور از نیروی انسانی قابل توجهی برخوردار است. دشمن اصلی و بالقوهٔ مصر اسرائیل است ولی لیبی و سودان ـ که رودخانه نیل از داخل خاک آن سرچشمه میگیرد نیز میتواند مشکلاتی برای او بهوجود آورند.
ارتش سودان قابل قیاس با ارتش مصر نیست. این کشور دشمنان بسیار دارد و هر آن احتمال میرود با یکی از همسایگان خود درگیر شود. اتباع سیاهپوست جنوب سودان با اتیوپی روابط نزدیکی دارند و تاکنون چندین بار بر حکومت مرکزی شوریدهاند. مصر بیشتر بهخاطر سرچشمههای رود نیل روابط حسنهٔ خود را با این کشور حفظ کرده است. ارتش سودان در مجموع ضعیف است و غالباً در جنگ با سایر ارتشهای عربی متحمل شکست شده است.
***
تا قبل از سال ۱۹۵۵، غرب بزرگترین صادرکنندهٔ اسلحه بهخاورمیانه بود. از سال ۱۹۵۵ و پس از امضای موافقتنامهٔ نظامی مصر و اتحاد شوروی، ممالک این منطقه جایگزینی برای غرب یافتند. سال بعد، ارتش مصر قسمت اعظم تجهیزات نظامی خود را در جنگ با اسرائیل از دست داد و اتحاد شوروی بهجبران سلاحهای بهیغما رفته تجهیزات و وسائل جنگی جدیدی بهمصر فرستاد و متعهد شد که افسران مصری را آموزش دهد. در نتیجه مستشاران شوروی در معیّت کارشناسان آلمانشرقی در ۱۹۶۱ وارد مصر شدند و در همان حال، کمکهای نظامی شوروی و از جمله بمبافکنهای میگ ۲۱ مافوق صوت، انواع تانکها و موشکهای سام ۲ زمین بههوا تحویل مصر شد. اکثر تجهیزات جدید نیز در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ از میان رفت و شوروی بار دیگر ارسال اسلحه بهمصر را از سر گرفت و چندین اسکادران از هواپیماهای شوروی، و از آن جمله آخرین نوع جنگندههای پیشرفتهٔ ساخت این کشور در مصر استقرار یافت. انواع تانک، خمپارهانداز سنگین، موشکهای زمین بههوا و موشکهای دیگر راهی مصر شد و بههمراه آن، پانزده هزار تن از افسران و متخصصان نظامی شوروی در این کشور حضور یافتند.
حضور نظامی ارتش شوروی در مصر رو بهافزایش بود که، در ژوئیهٔ ۱۹۷۲ سادات تصمیم بهاخراج آنها گرفت. علت این سیاست سادات را باید در مداخلهٔ مستشاران و کارشناسان شوروی در امور داخلی مصر جستوجو کرد. اخراج روسها طبعاً سبب انبساط خاطر ایالات متحد شد و در نتیجه، سادات برای حصول بهیک راه حل نظامی–سیاسی متمایل بهامریکا گردید.
در اوائل ۱۹۷۴، مصر دارای ارتشی بود با روحیهٔ خوب. در نتیجه، سادات با همکاری کشورهای عربیِ تولیدکنندهٔ نفت توانست اسرائیل را بهتجدیدنظر دربارهٔ تخلیهٔ گام بهگام ناحیهٔ سینا ناگزیر کند. سادات بهبیتالمقدس سفر کرد و با اسرائیلیها بهمذاکره پرداخت. و همین گفتوگو بود که سرانجام بهامضای موافقتنامهٔ کمپ دیوید انجامید.
مصر تنها کشور خاورمیانه نبود که از اتحاد شوروی اسلحه دریافت میکرد، هرچند که او بزرگترین مشتری این کالای روسی بود. ممالک دیگر خاورمیانه، از جمله سوریه، عراق، سودان، لیبی، الجزایر، یمن شمالی و یمن جنوبی نیز از شوروی اسلحه و تجهیزات نظامی دریافت میکنند.
ویژگیهای ارتشهای خاورمیانه را میتوان بهصورت زیر جمعبندی کرد:
۱. ارتشهای خاورمیانه از نظر تعداد افراد زیر پرچم، تجهیزات، آموزش و عملکرد با یکدیگر متفاوتند.
۲. معدودی از آنها مجهز و بهانجام وظایف ابتدائی خود در حفظ سرحدات کشور خود قادرند؛ و پارهئی دیگر میتوانند بهعملیات نظامی دفاعی و تهاجمی نیز اقدام کنند.
۳. وظیفه اکثر آنها دفاع از رژیم موجود و ابقاء قدرت حاکم است.
۴. ارتشهای خاورمیانه از حمایت مردم کمتر برخوردارند.
۵. بهاستثنای عربستان و اسرائیل و تا حدودی مصر، میزان بودجهٔ نظامی کشورهای خاورمیانه نسبت بهتولید ناخالص ملی آنها زیاد نیست.
۶. تضادهای درونی و اختلافات قومی امکان یکپارچگی را از اکثر ارتشهای خاورمیانه سلب کرده است. این، مشکلی است که ارتشهای سوریه و عراق بهشدت با آن درگیرند.
۷. افسران ارتشهای جدید خاورمیانه مایل بهایفای نقشهایی هستند که با وظائف افسران سنّتی تفاوت دارد. این افسران غالباً از طبقهٔ متوسط هستند، بیشتر آنها در خارج آموزش دیدهاند و گرایشهای شدید ناسیونالیستی دارند.
ترجمهٔ غلامحسین – میرزا صالح