ژوستین دیول: تفاوت بین نسخهها
(افزودنِ رده.) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:KHN002P003.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۳|کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۳]] | [[Image:KHN002P003.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۳|کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۳]] | ||
[[Image:KHN002P004.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۴|کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۴]] | [[Image:KHN002P004.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۴|کتاب هفته شماره ۲ صفحه ۴]] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''اثر: هانری تولوز لوترک''' | ||
+ | |||
+ | (۱۹۰۱ - ۱۸۶۴) | ||
+ | |||
+ | تابلو ژوستین دیول در فاصله ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۰ تهیه شده و یکی از تابلوهای معدود '''لوترک''' است که نقاش آن را برخلاف شیوهٔ معمولش امضاء کرده است، این تابلو در حال حاضر متعلق بهپرنس '''ماتسوکاتا'''ی ژاپنی است. | ||
+ | |||
+ | {{ستاره}} | ||
+ | |||
+ | '''تولوز لوترک''' در هیجده سالگی نزد استاد «بونا» بهکار نقاشی پرداخت اما پیوسته مورد سرزنش و بیمهری استاد بود. پس از آن نیز بهشاگردی نزد '''کورمون''' رفت، لیکن از تعلیمات او هم بهرهای نگرفت و سرانجام، چون هیچیک از استادان نمیتوانستند عطش تازهجوئی و نبوغ او را سیراب سازند، شخصاً بهکار پرداخت و با الهام از استادانی چون '''فورن، مانه، برتموریسو''' و بخصوص '''ادگاردگا''' هنر خود را نیروئی لایزال بخشید. | ||
+ | |||
+ | '''دگا''' میل بهابداع را در او پرورش داد و افزون ساخت و او را دلباختهٔ هنر ژاپون کرد. | ||
+ | |||
+ | '''تولوز لوترک''' سرانجام بهسال ۱۸۸۶ میلادی توانست در '''مونمارتر''' محیطی را که با روح عجیب او سازگار بود بیابد. از آن پس پنج سال تمام بهآزمایش پرداخت و تابلو '''ژوستین دیول''' از آثار همین دورهٔ آزمایش است. | ||
+ | |||
+ | پدر '''ژوستیندیول''' در ناحیهٔ '''مونمارتر''' خانه و باغی داشت که در آن درختان وحشی و بینظمی درهموبرهم روئیده بود. | ||
+ | |||
+ | '''تولوز لوترک''' در همین باغ بود که تابلو '''ژوستین''' و بسیاری از آثار دیگر خود را بهوجود آورد. | ||
+ | |||
+ | ''' لوترک''' فرزند ناقصالعضو '''کنت''' صاحب نفوذی بود ولی سرانجام خود را «نقاش گندابروها» نامید و یکسره عمر خود را وقف نقاشی کرد. | ||
+ | |||
+ | در آثار او بیشتر، رقاصگان کازینوی '''مولنروژ''' بهعنوان موضوع انتخاب شدهاند. و حرکات تند و تیز این رقاصگان در واقع گویای رنجی است که نقاش، از بیچارگی جسمی خود میبرده است. | ||
+ | |||
+ | در آثار او نکتهٔ شایان توجه این است که نحوهٔ کارش، چه در هوای آزاد و چه در فضای سربستهٔ آتلیه، کاملاً یکسان است و تابش نور و بازیهای آن، در سرنوشت آفریدههای نقاش هیچگونه نقشی را بازی نمیکنند. | ||
+ | |||
+ | |||
[[رده:کتاب هفته]] | [[رده:کتاب هفته]] | ||
[[رده:کتاب هفته ۲]] | [[رده:کتاب هفته ۲]] | ||
+ | [[رده:تابلو ضمیمه]] | ||
[[رده:هانری تولوز لوترک]] | [[رده:هانری تولوز لوترک]] | ||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
− | {{ | + | {{لایک}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۵۰
اثر: هانری تولوز لوترک
(۱۹۰۱ - ۱۸۶۴)
تابلو ژوستین دیول در فاصله ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۰ تهیه شده و یکی از تابلوهای معدود لوترک است که نقاش آن را برخلاف شیوهٔ معمولش امضاء کرده است، این تابلو در حال حاضر متعلق بهپرنس ماتسوکاتای ژاپنی است.
***
تولوز لوترک در هیجده سالگی نزد استاد «بونا» بهکار نقاشی پرداخت اما پیوسته مورد سرزنش و بیمهری استاد بود. پس از آن نیز بهشاگردی نزد کورمون رفت، لیکن از تعلیمات او هم بهرهای نگرفت و سرانجام، چون هیچیک از استادان نمیتوانستند عطش تازهجوئی و نبوغ او را سیراب سازند، شخصاً بهکار پرداخت و با الهام از استادانی چون فورن، مانه، برتموریسو و بخصوص ادگاردگا هنر خود را نیروئی لایزال بخشید.
دگا میل بهابداع را در او پرورش داد و افزون ساخت و او را دلباختهٔ هنر ژاپون کرد.
تولوز لوترک سرانجام بهسال ۱۸۸۶ میلادی توانست در مونمارتر محیطی را که با روح عجیب او سازگار بود بیابد. از آن پس پنج سال تمام بهآزمایش پرداخت و تابلو ژوستین دیول از آثار همین دورهٔ آزمایش است.
پدر ژوستیندیول در ناحیهٔ مونمارتر خانه و باغی داشت که در آن درختان وحشی و بینظمی درهموبرهم روئیده بود.
تولوز لوترک در همین باغ بود که تابلو ژوستین و بسیاری از آثار دیگر خود را بهوجود آورد.
لوترک فرزند ناقصالعضو کنت صاحب نفوذی بود ولی سرانجام خود را «نقاش گندابروها» نامید و یکسره عمر خود را وقف نقاشی کرد.
در آثار او بیشتر، رقاصگان کازینوی مولنروژ بهعنوان موضوع انتخاب شدهاند. و حرکات تند و تیز این رقاصگان در واقع گویای رنجی است که نقاش، از بیچارگی جسمی خود میبرده است.
در آثار او نکتهٔ شایان توجه این است که نحوهٔ کارش، چه در هوای آزاد و چه در فضای سربستهٔ آتلیه، کاملاً یکسان است و تابش نور و بازیهای آن، در سرنوشت آفریدههای نقاش هیچگونه نقشی را بازی نمیکنند.