سوگحماسه: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۱۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۲: سطر ۲:
 
[[Image:5-066.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶]]
 
[[Image:5-066.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶]]
 
[[Image:5-067.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷]]
 
[[Image:5-067.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷]]
{{در حال ویرایش}}
 
 
  
  
سطر ۱۰: سطر ۸:
 
تا بگذریم
 
تا بگذریم
  
ازقبله
+
از قبله
  
 
::از قیامت عظمای عشق
 
::از قیامت عظمای عشق
  
چرخی زنیم در میدان از خون عاشقان رنگین تر
+
چرخی زنیم در میدانِ از خونِ عاشقان رنگین‌تر
  
 
گو باد
 
گو باد
  
::باد چله
+
::بادِ چله
  
:::به یغما برد
+
:::به‌یغما بَرَد
  
::::دستار‌و سر.
+
:::::دستار‌ و سر.
  
  
 
این موج
 
این موج
  
:[ازعنایت دریای بیکران  
+
::[ازعنایت دریای بیکران  
  
این طاقه ی تنیده زعرفان و خون و  
+
این طاقه‌ی تنیده زعرفان و خون و  
  
::::::بافته از جان}
+
::::::::::::بافته از جان]
  
 
این موج  
 
این موج  
  
پیوسته می رود و می آید
+
پیوسته می‌رود و می‌آید؛
  
دریا به جاست
+
دریا به‌جاست،
  
 
دریای دل بریده ز جانان.
 
دریای دل بریده ز جانان.
سطر ۴۳: سطر ۴۱:
 
موجیم
 
موجیم
  
کاسودگی… {{نشان|۱}}ایا ققنوسیم
+
کاسودگی… {{نشان|۱}} ایا ققنوسیم
  
از ما به جا بماند اگر خاکستر…
+
از ما به‌جا بمانَد اگر خاکستر…
  
  
سطر ۵۴: سطر ۵۲:
 
در امتداد عشق و کرامات
 
در امتداد عشق و کرامات
  
بر بال موج و معجزه رفتند
+
بر یال موج و معجزه رفتند،
  
و انان که برمدار آتش
+
و انان که بر مدارِ آتش
  
 
رقصی بلند
 
رقصی بلند
  
::دیوانه وار
+
:::دیوانه وار
  
::::برافراشتند
+
::::::برافراشتند،
  
آنان همین تویی همین گره مشت سرخ توست
+
آنان همین توئی، همین گرهِ مشتِ سرخ توست
  
آنان همین تویی
+
آنان همین توئی
  
::::همین گل پرپر
+
:::::همین گُلِ پرپر.
  
  
 
آفاق پشت سر بگذاریم
 
آفاق پشت سر بگذاریم
  
اما
+
امّا
  
دیوانه تر بیا
+
دیوانه‌تر بیا
  
 
از قبله
 
از قبله
  
:::ازبلندی گرداب و خون
+
:::از بلندی گرداب و خون
  
 
تا عاشقانه
 
تا عاشقانه
سطر ۸۵: سطر ۸۳:
 
رقصی کنیم
 
رقصی کنیم
  
:::خنجروار
+
:::خنجر وار
  
::::درظهر عشق و جشن جنون
+
::::::در ظهرِ عشق و جشن جنون
  
با چرخشی میانه یاران
+
با چرخشی میانهٔ یاران
  
 
با مرگ
 
با مرگ
سطر ۹۵: سطر ۹۳:
 
::عاشقانه
 
::عاشقانه
  
:::درمیدان
+
::::در میدان
  
درانتظار مرگ دگر.
+
در انتظارِ مرگ دگر.
  
  
 
با اسب سرخ
 
با اسب سرخ
  
:::ازبرابر خورشید و
+
:::از برابر خورشید و
  
::::::ازمقابل من
+
::::::::::از مقابل من
  
هرروز صبح می گذرد عاشق عهد کهن
+
هر روز صبح می‌گذرد عاشق عهد کهن
  
نور از شمایلش به افق جاری ست
+
نور از شمایلش به‌افق جاری‌ست
  
 
این کیست؟
 
این کیست؟
سطر ۱۱۶: سطر ۱۱۴:
 
شمشیرش از نیام
 
شمشیرش از نیام
  
برق بلند ماه وستاره.
+
برق بلند ماه و ستاره.
  
آری چنین که می گذرد
+
آری، چنین که می‌گذرد
  
:::::این تویی
+
:::::این توئی
  
وین اسب توست در قلمرو بادسحر.
+
وین اسب توست در قلمرو و بادسحر.
  
  
 
اما
 
اما
  
وقتی که تکیه بر افق سبز می زدی
+
وقتی که تکیه بر افق سبز می‌زدی
 +
 
 +
وقتی که خنجرت گل نیلوفر بود،
 +
 
 +
در چهار راه ظهر و مناجات
 +
 
 +
در چهار راه عشق
  
وقتی که خنجرت گل نیلوفر بود
+
:::::گلی می‌شکفت
  
در چهارراه ظهر و مناجات
+
از خونِ عاشقانِ جهان سرخ‌تر…
  
درچهار راه عشق
 
  
:::گلی می شکفت
+
{{وسط‌چین}}
 +
'''علی باباچاهی'''
 +
 
 +
'''شهریور ۵۷'''
 +
{{پایان وسط‌چین}}
  
از خون عاشقان جهان سرخ تر…
 
  
 
==پاورقی==
 
==پاورقی==
#{{پاورقی|۱}} موجیم که آسودگی ما، عدم ماست.[حافظ]
+
 
 +
#{{پاورقی|۱}} موجیم که آسودگی ما، عدم ماست [حافظ]
 +
 
 +
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۵]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۵]]
 +
[[رده:شعر]]
 +
[[رده:علی باباچاهی]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
 +
{{لایک}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۴۲

کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۵ صفحه ۶۷


آفاق پشت سر بگذاریم

تا بگذریم

از قبله

از قیامت عظمای عشق

چرخی زنیم در میدانِ از خونِ عاشقان رنگین‌تر

گو باد

بادِ چله
به‌یغما بَرَد
دستار‌ و سر.


این موج

[ازعنایت دریای بیکران

این طاقه‌ی تنیده زعرفان و خون و

بافته از جان]

این موج

پیوسته می‌رود و می‌آید؛

دریا به‌جاست،

دریای دل بریده ز جانان.

موجیم

کاسودگی… [۱] ایا ققنوسیم

از ما به‌جا بمانَد اگر خاکستر…


اما

آنان که پیش از این

در امتداد عشق و کرامات

بر یال موج و معجزه رفتند،

و انان که بر مدارِ آتش

رقصی بلند

دیوانه وار
برافراشتند،

آنان همین توئی، همین گرهِ مشتِ سرخ توست

آنان همین توئی

همین گُلِ پرپر.


آفاق پشت سر بگذاریم

امّا

دیوانه‌تر بیا

از قبله

از بلندی گرداب و خون

تا عاشقانه

رقصی کنیم

خنجر وار
در ظهرِ عشق و جشن جنون

با چرخشی میانهٔ یاران

با مرگ

عاشقانه
در میدان

در انتظارِ مرگ دگر.


با اسب سرخ

از برابر خورشید و
از مقابل من

هر روز صبح می‌گذرد عاشق عهد کهن

نور از شمایلش به‌افق جاری‌ست

این کیست؟

دستش شفای عاجل دارد

شمشیرش از نیام

برق بلند ماه و ستاره.

آری، چنین که می‌گذرد

این توئی

وین اسب توست در قلمرو و بادسحر.


اما

وقتی که تکیه بر افق سبز می‌زدی

وقتی که خنجرت گل نیلوفر بود،

در چهار راه ظهر و مناجات

در چهار راه عشق

گلی می‌شکفت

از خونِ عاشقانِ جهان سرخ‌تر…


علی باباچاهی

شهریور ۵۷


پاورقی

  1. ^  موجیم که آسودگی ما، عدم ماست [حافظ]