خدمت وظیفه: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
  
 
ترجمه سروژ استپانیان
 
ترجمه سروژ استپانیان
 +
 +
از انسان فقط دوبار اندازه‌گیری به عمل می‌آورند: یکبار هنگامی که روانه‌ی ارتش می‌شود بار دوم هنگامی که راه آن دنیا را در پیش می‌گیرد. فلسفه‌ی اندازه‌گیری از یک مرده، به سبب ضرورت عملی این کار، کاملا قابل فهم است اما حکمت اندازه‌گیری یک سرباز تازه خدمت را هنوز هم نتوانسته‌ام بفهمم. می‌گویند که از تازه خدمتها و به عبارت دیگر از جدیدها باید اندازه‌گیری بشود، زیرا آدم‌های سینه باریک را به خدمت نمی‌برند. اما اگر از من قبول کنید ارتش بیش از هر جای دیگری آدم‌های سینه باریک دارد.
 +
خود تشریفات اندازه‌گیری از یک "جدیدی" را "کمیسیون پزشکی" می‌نامند. انسان در چنین کمیسیونی هم دوبار حضور پیدا می‌کند: یک‌بار هنگامی که با بیمه کردن خود حیاتش را تامین می‌کند، و بار دوم هنگامی که با ورود به ارتش مرگش را. همان‌طوری که یک دلال سرزبان دار شرکت بیمه به شما اطمینان می‌دهد که "عمرتان را بیمه کنید تا با آرامش خاطر بمیرید؟" ! فرمانده‌ی دسته هم تشویقتان می‌کند که "با آرامش خاطر بمیرید تا حیات جاودان پیدا کنید!"
 +
بدیهی است که با استدلالی از این دست قصد ندارم بگویم که شما با پیوستن به صفوف ارتش خودتان را پیشاپیش محکوم به مرگ می‌کنید. چنین محکومیتی، اگر واقعیت پیدا می‌کرد، به‌راستی غیرانسانی می‌بود. ارتش، به نوعی بخت آزمائی می‌ماند که به ندرت ممکن است کسی موفق به کشیدن برگ برنده شود. داوطلبانه به ارتش پیوستن هم در حکم خرید یک تاکستان متروک است: اگر هم درآمدی داشته باشد آن قدر نخواهد بود که کور بگوید شفا!

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۳۰

کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره اول صفحه ۳۱

خدمت وظیفه

برانیسلا و نوشیج

ترجمه سروژ استپانیان

از انسان فقط دوبار اندازه‌گیری به عمل می‌آورند: یکبار هنگامی که روانه‌ی ارتش می‌شود بار دوم هنگامی که راه آن دنیا را در پیش می‌گیرد. فلسفه‌ی اندازه‌گیری از یک مرده، به سبب ضرورت عملی این کار، کاملا قابل فهم است اما حکمت اندازه‌گیری یک سرباز تازه خدمت را هنوز هم نتوانسته‌ام بفهمم. می‌گویند که از تازه خدمتها و به عبارت دیگر از جدیدها باید اندازه‌گیری بشود، زیرا آدم‌های سینه باریک را به خدمت نمی‌برند. اما اگر از من قبول کنید ارتش بیش از هر جای دیگری آدم‌های سینه باریک دارد. خود تشریفات اندازه‌گیری از یک "جدیدی" را "کمیسیون پزشکی" می‌نامند. انسان در چنین کمیسیونی هم دوبار حضور پیدا می‌کند: یک‌بار هنگامی که با بیمه کردن خود حیاتش را تامین می‌کند، و بار دوم هنگامی که با ورود به ارتش مرگش را. همان‌طوری که یک دلال سرزبان دار شرکت بیمه به شما اطمینان می‌دهد که "عمرتان را بیمه کنید تا با آرامش خاطر بمیرید؟" ! فرمانده‌ی دسته هم تشویقتان می‌کند که "با آرامش خاطر بمیرید تا حیات جاودان پیدا کنید!" بدیهی است که با استدلالی از این دست قصد ندارم بگویم که شما با پیوستن به صفوف ارتش خودتان را پیشاپیش محکوم به مرگ می‌کنید. چنین محکومیتی، اگر واقعیت پیدا می‌کرد، به‌راستی غیرانسانی می‌بود. ارتش، به نوعی بخت آزمائی می‌ماند که به ندرت ممکن است کسی موفق به کشیدن برگ برنده شود. داوطلبانه به ارتش پیوستن هم در حکم خرید یک تاکستان متروک است: اگر هم درآمدی داشته باشد آن قدر نخواهد بود که کور بگوید شفا!