با خوانندگان ۱۹: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز («با خوانندگان ۱۹» را محافظت کرد: مطابق با متنِ اصلی است. ([edit=sysop] (بیپایان) [move=sysop] (بیپایان))) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
[[Image:19-160.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۱۶۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۱۶۰]] | [[Image:19-160.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۱۶۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۱۶۰]] | ||
− | |||
+ | {{گلوله}} '''آقای محمد فروغیفر (قم) ''' | ||
+ | |||
+ | بازهم مجموعهئی از نقاشی، حکّاکی، کاریکاتور و جز اینها چاپ خواهیم کرد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}}'''آقای فتحالـله همایونفر''' | ||
+ | |||
+ | این گفتهٔ '''ویل دورانت''' که «مردم خود را بهآستانهٔ انهدام میکشانند تا آزادی را بهدست آورند» هرگز نباید این سؤال را پیش آورد که «انهدام لازمهٔ آزادی است یا در بطن آزادی ویرانگری نهفته است؟» - معنی آن سخن این است که آدمی، برای بهدست آوردن آزادی جان خود را نیز فدا میکند، زیرا زندگی بدون آزادی فاقد ارزش است. دیگر این که آزادی «رؤیا و پندار» نیست، تنها شرط واقعیت یافتنش آن است که رسم بهرهکشی و بهرهدهی از جهان برافتد، و این چنین نخواهد شد مگر این که زحمتکشان این حقیقت را دریابند و بهقدرت و موقعیت خود آگاه شوند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}} '''آقای ف. ن. عزیز''' | ||
+ | |||
+ | توضیح مسأله بدون مواجههٔ رودررو اندکی مشکل است. معذلک سعی میکنم حتیالمقدور توضیحاتی عرض شود: | ||
+ | |||
+ | عبارت «عظیم بود» در ابتدای شعر نه فقط حالت تأکیدی ندارد بلکه هیچ احساس دیگری را هم برنمیانگیزد، مگر این که قبلاً گوینده و شنونده با احساس مشترک در مقابل آن چیز قرار گرفته باشند. مثلاً یک تظاهرات بسیار گسترده. آن وقت، در حال بازگشت، اگر شما بگوئید «عظیم بود!» بنده هم که همراهتان در آن تظاهرات شرکت داشتهام بهتصدیق سری تکان خواهم داد. - امّا اصولاً کار شعر بیان سوبژکتیو نیست. شعر نباید بگوید '''عظیم''' یا '''سرد''' یا '''وحشتناک''' است، بلکه باید احساس عظمت یا سرما یا وحشت را در احساس خواننده یا شنوندهٔ شعر برانگیزد. | ||
+ | |||
+ | '''روز''' شدن '''صفت زرد''' یا افتادن حرف آ در کلمهٔ '''رهگذار،''' همچنان که خود گفتهاید بهسادگی '''غلط چاپی''' است. | ||
+ | |||
+ | جابهجا شدن '''خاک''' در پارهٔ دوم نه فقط حالت مفعولی را از آن سلب نمیکند، مانع سکتهئی که پیش از جابهجائی پس از این کلمه وجود داشت نیز میشود. ضمناً با در نظر گرفتن ساختمان صوتی کلمهٔ '''تلخ''' و '''مفهوم''' آن، تکرار حرف '''خ''' در ترکیبِ '''برخاکِ خشکِ تلخِ''' و امتیاز آن بر عبارت '''برزمین تلخ''' قابل پذیرش میشود. | ||
+ | |||
+ | کاش دوستان بهما که اینچنین با وسواس بههر اثر نگاه میکنیم اعتماد بیشتری نشان میدادند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}} '''آقای بابک آذری (تهران) ''' | ||
+ | |||
+ | ۱) آن آقا که نام بردهاید با آن دستگاه هیچگونه همکاری ندارد. یقین داشته باشید. | ||
+ | |||
+ | ۲) پرداختن بهعرفان و عرفای نامی را هم در این فضای حاضر لازم نمیبینیم. معرفی آن چهرهها همیشه میسر است. | ||
+ | |||
+ | ۳) سپاسگزاریم که این اندازه بهکتاب جمعه عنایت دارید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}} '''آقای عبدالـله عطائی (شیراز) ''' | ||
+ | |||
+ | محبت شما ما را بهکارمان دلگرمتر میکند. طرحهایتان برای دو ماه کار خیلی خوب است، اکنون سعی کنید آنها را از گزند خطوط راست و مستقیم (که طرح را بهرسم فنی تبدیل میکند) در امان نگه دارید. بیشتر بهانحناها و خطوط غیرمستقیم بپردازید تا بتوانید حالات و حرکات را هم طراحی کنید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}} '''آقای گارنیک سرکیسیان''' | ||
+ | |||
+ | تا هنگامی که مبارزهٔ شطرنج بازان ادامه دارد نمیتوان و نباید گفت سیاه پیروز شده است یا سپید آنچه باعث شکست میشود احساس شکست است. این احساس را از خود دور باید کرد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | {{گلوله}} '''خانم گلی خ. ''' (کرمان) | ||
+ | |||
+ | ۱) راست است. «درک پارهئی از مطالب مجله - بهقول خودتان - خیلی سخت است». امّا چارهئی نیست. نهایت کوشش را میکنیم که مطالب حتیالمقدور ساده نوشته شود. آنچه مشکل است خود موضوع پارهئی از آنهاست. تصور میکنم راهِ درک این نوع مطالب آن است که چند نفری خوانده شود و آنگاه بهبحث گذاشته شود. برای دریافتن و چیز آموختن زحمت باید کشید. | ||
+ | |||
+ | ۲) این کار را آغاز کردهایم. اصطلاحات رایج سیاسی و اقتصادی و فلسفی را برای بهگفتهٔ شما «مبتدیان» تشریح میکنیم. امّا خود شما هم میتوانید اشکالاتتان را با ما در میان بگذارید. | ||
+ | |||
+ | ۳) در باب بهای مجله دو سه بار توضیح دادهایم. متأسفانه بیشترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که اشتراکهای پنج شمارهئی برای دانشجویان بپذیریم با سی درصد تخفیف، یعنی سی و پنج تومان برای پنج شماره، مشروط بهاین که با تقاضای اشتراک خود فتوکپی کارت دانشجوئی خود را نیز بفرستند. | ||
+ | |||
+ | ۴) مجموعهٔ کاری که انجام میدهیم از احساس بشردوستی مایه میگیرد. انگیزهٔ کسی که بهراستی در قبال لقمهٔ نانی روزانه چهارده ساعت مداوم کار کند چه میتواند باشد؟ | ||
+ | |||
+ | ۵) '''بهاءالـله''' را نمیشناسم، ولی در این که افکار او عمیقتر از افکار '''مارکس''' و '''کافکا''' باشد تردید دارم. آیا شما این دو تن اخیر را میشناسید؟ حتماً نه. وگرنه چنین قیاس معالفارقی نمیکردید. وانگهی، خودتان چند سطر بالاتر توصیه کردهاید «از آلودگیهای سیاسی و تعصبات نژادی و مذهبی» دور بمانیم. قیاس شما ناشی از تعصب مذهبی نیست؟ | ||
+ | |||
+ | ۶) حق با شماست خانم. خلقها بهیک مُنجیِ [و نه '''ناجی''' که بهمعنی '''نجاتیافته''' است] واقعی نیازمندند. اما راهی که شما پیشنهاد کردهاید رمانتیک و رؤیائی است. آنچه شما راه نجات تلقی کردهاید خودفریبی است. فقط دانش و آگاهی بشر را نجات میدهد. | ||
+ | |||
+ | ۷) مرا بهصراحتم ببخشید. بازهم برایم بنویسید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:کتاب جمعه]] | ||
[[رده:کتاب جمعه ۱۹]] | [[رده:کتاب جمعه ۱۹]] | ||
[[رده:با خوانندگان]] | [[رده:با خوانندگان]] | ||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۳
• آقای محمد فروغیفر (قم)
بازهم مجموعهئی از نقاشی، حکّاکی، کاریکاتور و جز اینها چاپ خواهیم کرد.
• آقای فتحالـله همایونفر
این گفتهٔ ویل دورانت که «مردم خود را بهآستانهٔ انهدام میکشانند تا آزادی را بهدست آورند» هرگز نباید این سؤال را پیش آورد که «انهدام لازمهٔ آزادی است یا در بطن آزادی ویرانگری نهفته است؟» - معنی آن سخن این است که آدمی، برای بهدست آوردن آزادی جان خود را نیز فدا میکند، زیرا زندگی بدون آزادی فاقد ارزش است. دیگر این که آزادی «رؤیا و پندار» نیست، تنها شرط واقعیت یافتنش آن است که رسم بهرهکشی و بهرهدهی از جهان برافتد، و این چنین نخواهد شد مگر این که زحمتکشان این حقیقت را دریابند و بهقدرت و موقعیت خود آگاه شوند.
• آقای ف. ن. عزیز
توضیح مسأله بدون مواجههٔ رودررو اندکی مشکل است. معذلک سعی میکنم حتیالمقدور توضیحاتی عرض شود:
عبارت «عظیم بود» در ابتدای شعر نه فقط حالت تأکیدی ندارد بلکه هیچ احساس دیگری را هم برنمیانگیزد، مگر این که قبلاً گوینده و شنونده با احساس مشترک در مقابل آن چیز قرار گرفته باشند. مثلاً یک تظاهرات بسیار گسترده. آن وقت، در حال بازگشت، اگر شما بگوئید «عظیم بود!» بنده هم که همراهتان در آن تظاهرات شرکت داشتهام بهتصدیق سری تکان خواهم داد. - امّا اصولاً کار شعر بیان سوبژکتیو نیست. شعر نباید بگوید عظیم یا سرد یا وحشتناک است، بلکه باید احساس عظمت یا سرما یا وحشت را در احساس خواننده یا شنوندهٔ شعر برانگیزد.
روز شدن صفت زرد یا افتادن حرف آ در کلمهٔ رهگذار، همچنان که خود گفتهاید بهسادگی غلط چاپی است.
جابهجا شدن خاک در پارهٔ دوم نه فقط حالت مفعولی را از آن سلب نمیکند، مانع سکتهئی که پیش از جابهجائی پس از این کلمه وجود داشت نیز میشود. ضمناً با در نظر گرفتن ساختمان صوتی کلمهٔ تلخ و مفهوم آن، تکرار حرف خ در ترکیبِ برخاکِ خشکِ تلخِ و امتیاز آن بر عبارت برزمین تلخ قابل پذیرش میشود.
کاش دوستان بهما که اینچنین با وسواس بههر اثر نگاه میکنیم اعتماد بیشتری نشان میدادند.
• آقای بابک آذری (تهران)
۱) آن آقا که نام بردهاید با آن دستگاه هیچگونه همکاری ندارد. یقین داشته باشید.
۲) پرداختن بهعرفان و عرفای نامی را هم در این فضای حاضر لازم نمیبینیم. معرفی آن چهرهها همیشه میسر است.
۳) سپاسگزاریم که این اندازه بهکتاب جمعه عنایت دارید.
• آقای عبدالـله عطائی (شیراز)
محبت شما ما را بهکارمان دلگرمتر میکند. طرحهایتان برای دو ماه کار خیلی خوب است، اکنون سعی کنید آنها را از گزند خطوط راست و مستقیم (که طرح را بهرسم فنی تبدیل میکند) در امان نگه دارید. بیشتر بهانحناها و خطوط غیرمستقیم بپردازید تا بتوانید حالات و حرکات را هم طراحی کنید.
• آقای گارنیک سرکیسیان
تا هنگامی که مبارزهٔ شطرنج بازان ادامه دارد نمیتوان و نباید گفت سیاه پیروز شده است یا سپید آنچه باعث شکست میشود احساس شکست است. این احساس را از خود دور باید کرد.
• خانم گلی خ. (کرمان)
۱) راست است. «درک پارهئی از مطالب مجله - بهقول خودتان - خیلی سخت است». امّا چارهئی نیست. نهایت کوشش را میکنیم که مطالب حتیالمقدور ساده نوشته شود. آنچه مشکل است خود موضوع پارهئی از آنهاست. تصور میکنم راهِ درک این نوع مطالب آن است که چند نفری خوانده شود و آنگاه بهبحث گذاشته شود. برای دریافتن و چیز آموختن زحمت باید کشید.
۲) این کار را آغاز کردهایم. اصطلاحات رایج سیاسی و اقتصادی و فلسفی را برای بهگفتهٔ شما «مبتدیان» تشریح میکنیم. امّا خود شما هم میتوانید اشکالاتتان را با ما در میان بگذارید.
۳) در باب بهای مجله دو سه بار توضیح دادهایم. متأسفانه بیشترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که اشتراکهای پنج شمارهئی برای دانشجویان بپذیریم با سی درصد تخفیف، یعنی سی و پنج تومان برای پنج شماره، مشروط بهاین که با تقاضای اشتراک خود فتوکپی کارت دانشجوئی خود را نیز بفرستند.
۴) مجموعهٔ کاری که انجام میدهیم از احساس بشردوستی مایه میگیرد. انگیزهٔ کسی که بهراستی در قبال لقمهٔ نانی روزانه چهارده ساعت مداوم کار کند چه میتواند باشد؟
۵) بهاءالـله را نمیشناسم، ولی در این که افکار او عمیقتر از افکار مارکس و کافکا باشد تردید دارم. آیا شما این دو تن اخیر را میشناسید؟ حتماً نه. وگرنه چنین قیاس معالفارقی نمیکردید. وانگهی، خودتان چند سطر بالاتر توصیه کردهاید «از آلودگیهای سیاسی و تعصبات نژادی و مذهبی» دور بمانیم. قیاس شما ناشی از تعصب مذهبی نیست؟
۶) حق با شماست خانم. خلقها بهیک مُنجیِ [و نه ناجی که بهمعنی نجاتیافته است] واقعی نیازمندند. اما راهی که شما پیشنهاد کردهاید رمانتیک و رؤیائی است. آنچه شما راه نجات تلقی کردهاید خودفریبی است. فقط دانش و آگاهی بشر را نجات میدهد.
۷) مرا بهصراحتم ببخشید. بازهم برایم بنویسید.