قضیهٔ بچه خوک...: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
جز
سطر ۶: سطر ۶:
 
[[Image:KHN001P108.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸|کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸]]
 
[[Image:KHN001P108.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸|کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸]]
 
[[رده:کتاب هفته ۱]]
 
[[رده:کتاب هفته ۱]]
 +
 +
بدون شک همه ی شما شب کریسمس بچه خوک خورده اید. اما می دانید من چه خوردم؟ روز کریسمس سوپ و گوشت گاو خوردم، روز دوم کریسمس نیز خوراکم سوپ و گوشت گاو بود، فقط روز سوم گوشت خوک سرخ کرده خوردم تا لااقل بوی گوشت خوک سر سفره بپیچد.
 +
 +
من بچه خوک را از دست دادم و فکرش را بکنید، این واقعه پس از آن که با چشم خودم بچه خوک را دیدم و با دست خودم لمسش کردم، رخ داد.
 +
 +
روز جمعه یعنی موقعی که قیمت خوک ارزان بود، مانند هر رئیس خانواده ی خیرخواه و مهربانی، بچه خوک خوبی خریدم و به خانه آوردم. همه ی ما به نوبت دستش زدیم و گفتیم: "هورا!". ابتدا

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۲۸

کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۰۸

بدون شک همه ی شما شب کریسمس بچه خوک خورده اید. اما می دانید من چه خوردم؟ روز کریسمس سوپ و گوشت گاو خوردم، روز دوم کریسمس نیز خوراکم سوپ و گوشت گاو بود، فقط روز سوم گوشت خوک سرخ کرده خوردم تا لااقل بوی گوشت خوک سر سفره بپیچد.

من بچه خوک را از دست دادم و فکرش را بکنید، این واقعه پس از آن که با چشم خودم بچه خوک را دیدم و با دست خودم لمسش کردم، رخ داد.

روز جمعه یعنی موقعی که قیمت خوک ارزان بود، مانند هر رئیس خانواده ی خیرخواه و مهربانی، بچه خوک خوبی خریدم و به خانه آوردم. همه ی ما به نوبت دستش زدیم و گفتیم: "هورا!". ابتدا