هشتم مارس (هجدهم اسفند) روز جهانی زن: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴۶: | سطر ۴۶: | ||
باید پذیرفت که زنان حقیقتاً مشکلات ویژهای دارند. از سوی دیگر اکثریت مردان این وضع را برحق میدانند و مایل نیستند وضع موجود به نفع زنان تغییر یابد. مردان روشنفکر نیز که با آزادی واقعی زنان موافقاند، مسئله را اغلب در شکل نظری و انتزاعی بررسی میکنند. در حالی که مبارزهٔ زنان با وضع غیرعادلانه فعلی ناشی از منافع عینی، بلاواسطه و قابل لمس آنان است. بنابراین این را هم باید پذیرفت که بطور عمده خود زناناند که باید برای حل مشکلات خود مبارزه کنند. در تاریخ مبارزات بشر هرگز هیچ نوع استثماری بدون مبارزه علیه همان نوع استثمار از بین نرفته است. مبارزه علیه هر نوع ستم طبقاتی، نژادی، ملی، مذهبی، جنسی بطور عمده از طریقه خود آن طبقه، نژاد، ملت، جنس پیش برده میشود. | باید پذیرفت که زنان حقیقتاً مشکلات ویژهای دارند. از سوی دیگر اکثریت مردان این وضع را برحق میدانند و مایل نیستند وضع موجود به نفع زنان تغییر یابد. مردان روشنفکر نیز که با آزادی واقعی زنان موافقاند، مسئله را اغلب در شکل نظری و انتزاعی بررسی میکنند. در حالی که مبارزهٔ زنان با وضع غیرعادلانه فعلی ناشی از منافع عینی، بلاواسطه و قابل لمس آنان است. بنابراین این را هم باید پذیرفت که بطور عمده خود زناناند که باید برای حل مشکلات خود مبارزه کنند. در تاریخ مبارزات بشر هرگز هیچ نوع استثماری بدون مبارزه علیه همان نوع استثمار از بین نرفته است. مبارزه علیه هر نوع ستم طبقاتی، نژادی، ملی، مذهبی، جنسی بطور عمده از طریقه خود آن طبقه، نژاد، ملت، جنس پیش برده میشود. | ||
− | به این ترتیب لازم است زنان ایران در | + | به این ترتیب لازم است زنان ایران در سازمانهای زنان که از منافع آنان سخن میگوید متشکل شوند، گروههای سیاسی و افراد جامعه را به اهمیت تشکل خویش آگاه سازند و پشتیبانی آنان را برای مبارزات آیندهساز خود جلب کنند و در عمل نشان دهند که مبارزهٔ طبقاتی، مبارزهٔ دموکراتیک و مبارزه علیه سلطهٔ مرد مکمل یکدیگرند و شرکت فعال در پیشبرد هر یک از این مبارزات کمک به پیشبرد دیگر اشکال مبارزه است. |
− | '''«همانگونه که آزادی طبقه کارگر | + | |
+ | ---- | ||
+ | '''«همانگونه که آزادی طبقه کارگر به توسط خود آنان تحقق مییابد، آزادی زنان زحمتکش نیز به دست زنان زحمتکش انجام میپذیرد»''' | ||
+ | ---- | ||
==شرحی کوتاه پیرامون روز هشتم مارس== | ==شرحی کوتاه پیرامون روز هشتم مارس== | ||
− | |||
− | '''۱۹۱۰:''' در دومین کنفرانس بینالمللی زنان، بنا | + | '''۱۹۰۷:''' مبارزات زنان آمریکا در هشتم مارس ۱۹۰۷ به دلیل گسترش آن در سراسر آمریکا و نیز به سبب طرح شعارهای مناسب با همان مرحلهٔ رشد اجتماعی، اهمیت تاریخی ویژهای دارد. در آن زمان، مبارزه برای تساوی حقوق اقتصادی و اجتماعی (و در راس آن مبارزه برای داشتن حق رای در پارلمان) در عین حال مبارزه بر ضد برابری تشریفاتی و ظاهری زن و مرد، چهرهٔ درخشانی به مبارزات زنان آمریکا بخشید و در سراسر جهان انعکاس یافت. |
+ | |||
+ | '''۱۹۱۰:''' در دومین کنفرانس بینالمللی زنان، بنا به پیشنهاد ''کلارا زتکین'' زن مبارز آلمانی تصمیم گرفته شد که همه ساله، روز هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن جشن گرفته شود و مشکلات زنان در سخنرانیها و جلسهها به بحث گذارده شود. | ||
+ | |||
+ | '''۱۹۱۱:''' در این سال روز جهانی زن از طرف ''انترناسیونال دوم'' رسماً پذیرفته شد. | ||
− | '''۱۹۱۱:''' | + | '''۱۹۱۱:''' ۱۹ مارس نخستین مراسم روز جهانی زن در ۱۹ مارس ۱۹۱۱ برگزار شد. انتخاب این روز به علت اهمیت تاریخی آن در مبارزات پرولتاریای آلمان بود. |
− | + | ۱۹ مارس ۱۸۴۸ [در جریان انقلاب ۱۸۴۸] امپراتور پروس که دیگر قادر نبود در برابر نیروی عظیم خلق همچون گذشته خصمانه ایستادگی کند، و از شورش کارگران وحشت داشت، ظاهراً در مقابل آنان سرفرودآورد و تعهد کرد که خواستههای آنها را برآورد. از جمله تعهداتی – که البته بدان عمل نکرد - دادن حق رای به زنان بود. | |
− | |||
− | |||
برای برگزاری نخستین مراسم روز زن، کوشش بسیار شده بود. یک هفته پیش از روز یاد شده مجلهٔ «رای برای زنان» در آلمان و مجلهٔ «روز زن» در اطریش منتشر شد و در مورد: «زنان و پارلمان»، «رابطه زن خانهدار و سیاست» و ... مطالب مفیدی درج شد. این روز که اولین بزرگداشت روز زن در آلمان، اطریش، سویس، دانمارک بود موفقیتی بیرون از انتظار بهدست آورد. | برای برگزاری نخستین مراسم روز زن، کوشش بسیار شده بود. یک هفته پیش از روز یاد شده مجلهٔ «رای برای زنان» در آلمان و مجلهٔ «روز زن» در اطریش منتشر شد و در مورد: «زنان و پارلمان»، «رابطه زن خانهدار و سیاست» و ... مطالب مفیدی درج شد. این روز که اولین بزرگداشت روز زن در آلمان، اطریش، سویس، دانمارک بود موفقیتی بیرون از انتظار بهدست آورد. | ||
− | در آلمان و اطریش حتی در شهرهای کوچک و روستاها تالارهای سخنرانی پر از شنوندگان مشتاق بود. در اطریش | + | در آلمان و اطریش حتی در شهرهای کوچک و روستاها تالارهای سخنرانی پر از شنوندگان مشتاق بود. در اطریش ۳۰٬۰۰۰ نفر در تظاهرات خیابانی شرکت کردند. پلیس به تظاهرکنندگان با خشونت حمله کرد تا شعارهای آنان را پاره کند اما زنان مقاومت کردند. پایداری زنان در این ماجرا نخستین قدرتنمائی مبارزهجویانه و متشکل آنان برای بزرگداشت روز جهانی زن بود. |
+ | |||
+ | '''۱۹۱۳:''' روز جهانی زن دوباره به روز هشتم مارس انتقال یافت و از آن پس این روز به عنوان «روز جهانی زن» در تاریخ ملتها ثبت شد. | ||
− | + | زنان مبارز روسی برای اولین بار «روز زن» را در هشتم مارس ۱۹۱۳ جشن گرفتند. در آن زمان علیرغم اختناق شدید حکومت تزاری، زنان در سنپترزبورگ و مسکو جلسههای بحث و سخنرانی تشکیل دادند. رهبران جنبش زنان پیشنهاد کردند و در پی آن تصمیم گرفته شد مجلهای بنام «زن کارگر» منتشر شود. پس از چندی شورای نویسندگان مجله را به استثنای یک نفر پلیس تزاری دستگیر کردند. | |
− | زنان مبارز روسی برای اولین بار «روز زن» را در هشتم مارس ۱۹۱۳ جشن گرفتند. در آن زمان علیرغم اختناق شدید حکومت تزاری، زنان در سنپترزبورگ و مسکو جلسههای بحث و سخنرانی تشکیل دادند. رهبران جنبش زنان پیشنهاد کردند و در پی آن تصمیم گرفته شد مجلهای بنام «زن کارگر» منتشر شود. پس از چندی شورای نویسندگان مجله را | ||
− | '''۱۹۱۴:''' تنها عضو آزاد شورای نویسندگان مجله «زن کارگر»، آنا | + | '''۱۹۱۴:''' تنها عضو آزاد شورای نویسندگان مجله «زن کارگر»، آنا الیزارووا، در روز هشتم مارس ۱۹۱۴ نخستین شمارهٔ مجله را به تنهائی انتشار داد و زنان را گرد محور شعار «حق رای برای زنان کارگر» بسیج کرد. در حقیقت این شعار به مفهوم دعوت برای سرنگونی حکومت استبداد تزار بود. |
− | '''۱۹۱۵ و ۱۹۱۶:''' با آغاز جنگ جهانی اول، زنان پیشرو کوشش بسیار کردند که روز هشتم مارس «روز تظاهرات زنان | + | '''۱۹۱۵ و ۱۹۱۶:''' با آغاز جنگ جهانی اول، زنان پیشرو کوشش بسیار کردند که روز هشتم مارس «روز تظاهرات زنان برضد جنگ» اعلام شود اما به علت آشفتگی اوضاع اجتماعی و عدم درک اهمیت این مسئله و نیز خیانت برخی از گروههای سیاسی به مبارزات مردم، این تظاهرات انجام نشد. در سال ۱۹۱۵ تظاهرات «روز زن» تنها در نروژ برگزار گردید. |
− | '''۱۹۱۷:''' ۸ مارس [۲۳ فوریه] ۱۹۱۷، {{نشان|M1}} تظاهرات زنان برضد جنگ و تزاریسم بود. تودهٔ وسیعی از زنان زحمتکش | + | '''۱۹۱۷:''' ۸ مارس [۲۳ فوریه] ۱۹۱۷،{{نشان|M1}} تظاهرات زنان برضد جنگ و تزاریسم بود. تودهٔ وسیعی از زنان زحمتکش به خیابانها ریختند تا برضد جنگ، گرسنگی، سرما و... اعتراض کنند. |
− | کارگران روسی با اعتصابات یکپارچه در پتروگراد از تظاهرات زنان پشتیبانی کردند. مجموعهٔ این حرکات | + | کارگران روسی با اعتصابات یکپارچه در پتروگراد از تظاهرات زنان پشتیبانی کردند. مجموعهٔ این حرکات به تظاهرات سیاسی پرشوری علیه تزاریسم مبدل شد. این روز در تاریخ روسیه روزی فراموش نشدنی است. انقلاب فوریه در این روز آغاز شد. یک هفته بعد، روزنامهٔ پراودا در مقالهای با عنوان «روز بزرگ» چنین نوشت: «اولین روز انقلاب، روز زنان است، افتخار بر زنان باد، افتخار به این روز جهانی باد، افتخار بر زنانی که در روز خود به خیابانهای پتروگراد گام نهادند.» |
− | از آن سال | + | از آن سال تاکنون در این روز در نقاط مختلف جهان همواره رویدادهای قابل ذکر پیش میآید که حاکی از شرکت زنان در مبارزات طبقاتی دموکراتیک است. |
− | |||
− | |||
+ | [اکنون دیگر در کشورهای پیشرفته جهان، برپاداشتن جشن و جلسههای سخنرانی همچون یک سنّت اجتماعی از جانب توده مردم پذیرفته شده است. در بسیاری از کشورها مردمی که میخواهند همبستگی خویش را با نهضت پای استوار و مبارزات دلیرانه زنان بازگو کنند، در مدرسه و دانشگاه و خیابان به زنان شاخههای کوچکی از گل میموزا تقدیم میکنند.] | ||
+ | {{چپچین}} | ||
منصوره م. | منصوره م. | ||
− | + | {{پایان چپچین}} | |
==پاورقی== | ==پاورقی== | ||
نسخهٔ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۴۹
این مقاله در حال بازنگری است. اگر میخواهید این مقاله را ویرایش کنید لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. اگر میخواهید نکتهای را در مورد پیادهسازی این متن یادآوری کنید لطفاً در صفحهٔ بحث بنویسید. |
از جنبش و تظاهرات دلیرانهٔ زنان ملت، در روز هشتم مارس یک سال میگذرد، جنبشی که از آن همهٔ رسانههای گروهی مترقی جهان به عنوان نخستین حرکت امیدبخش مردم ایران (پس از انقلاب) نام بردند. اما در میهن ما برخی از مطبوعات و نیز مسئولان تلویزیون علیه این حرکت انقلابی زنان خصمانه موضع گرفتند. تلویزیون با بردن دوربین روی چهرهٔ چند زن رنگ و روغن زده، واقعیت را دگرگونه جلوه داد و کوشید تودهٔ وسیع زنان زحمتکش، روشنفکر و انقلابی را همچون گروهکی وابسته به ساواک و ارتجاع قلمداد کند. با این همه، مردم آگاه ایران، این حرکت انقلابی را که از جانب زنان آگاه و پیشرو ایران تدارک دیده شده بود ستودند و از شعارشان پشتیبانی کردند.
هر زمان را شعاری درخور است و هر روز را شأنی. در همهٔ دنیا در روز هشتم مارس، گذشته از مسائل عمومی مربوط به زنان، همواره یک شعار که محور اصلی بسیج زنان است مطرح میشود. همچنانکه زنان امریکا در سال ۱۹۰۷، مسئله حق رای و زنان ایران در سال ۱۹۷۹ مشکل حجاب را مطرح کردند.
چرا روز هشتم مارس را به عنوان روز جهانی زن پذیرفتهایم؟
در مسیر تاریخ، جامعهٔ انسانی همچون یک مجموعهٔ پیوسته به سوی وحدت حرکت میکند. ملتهای رشد نیافته از تجربیات پیشرفته بهره میگیرند، و نه تنها از جوهر علم و صنعت و هنر که از نامگذاریهای یکسان استفاده میکنند. به همین ترتیب هرجا که طبقه، صنف یا نژادی در مبارزهٔ اجتماعی پیشکسوت باشد از تجربهٔ مبارزاتی و حتی مناسبت بزرگداشت روز پیروزی که در تقویم ملتی ثبت میشود، به ملل یا گروههای مبارز ملل دیگر انتقال مییابد. در شوروی، ایتالیا، آلمان و بسیاری از کشورهای دیگر روز اول ماه مه به عنوان روز کارگر تثبیت شدهاست. حتی در حکومت محمد رضاشاه اجباراً روز اول مه روز کارگر و تعطیل رسمی اعلام شُده بود. دولتهای ارتجاعی و واپسگرا اگرچه به دلایلی به اعلام و تعطیل رسمی روزهای تاریخی خاصی تن میدهند اما چگونگی مقابلهٔ آنها با مردم در این روزها ماهیت آنها را آشکار میکند. کنفرانسها و تظاهرات روز کارگر که به بررسی و طرح مسائل و شعارهای آنان اختصاص داده میشود تقریباً هیچ سال در هیچ جا بدون درگیریهای شدید مردم با قوای دولتی به پایان نمیرسد. با این همه، کارگران و روشنفکران مبارز سراسر جهان همه ساله با ترتیب دادن کنفرانسها و تظاهرات، و تآتر و نمایش و فیلم و سرود، در جشن و نبرد اول ماه مه شرکت میکنند.
حکومتهای ارتجاعی خواهند آموخت که با هیچ نیرنگی قادر نخواهند بود از همبستگی خلقها جلوگیری کنند و بزرگداشت این روزها نمادی از همبستگی خلقهای سراسر جهان است.
حکومت پهلوی تلاش میکرد تا روز کارگر را که به نیروی مشت کارگر در جهان شناخته شده است با روز تولد رضاخان گره بزند و روزهائی را که در تاریخ بشر عنوان و جای مشخصی دارد به رویدادهای حقیر و مضحک زندگی خود بچسباند.
اکنون بار دیگر [زنان] ایران برای برگزاری هشتم مارس تدارک میبینند. امید است بتوانیم در این روز مسائل خود را بطور گسترده در جامعه خویش مطرح کنیم. مهمترین این مسائل چنین است:
۱- پذیرفتن این که زنان در تمام جوامع طبقاتی مشکلات ویژهای دارند. (به ویژه در ایران که به سبب پائین بودن سطح فرهنگ، زنان شدیداً زیر سلطهٔ شوهران، پدران و برادران و دیگر مردان خانوادهاند.)
۲- خود زناناند که باید برای حل مشکلات خود مبارزه کنند.
جای تأسف است که حتی بسیاری از سازمانها و افراد مترقی به سبب نداشتن شناخت کافی از مسالهٔ زن در طول تاریخ، با این نکته موافق نیستند و مبارزهای را که باین منظور از جانب خود زنان پیش برده میشود تائید نمیکنند. اینان در بحث، با مقدمات درست حرکت میکنند اما از آن نتایج نادرست میگیرند. مثلاً از این مقدمات که: زن و مرد هردو در جوامع طبقاتی استثمار میشوند و باید دوشبدوش یکدیگر برای برانداختن جامعهٔ طبقاتی مبارزه کنند، یا: از این واقعیت که سرکوبی و استثمار زنان از سوی مردان محصول جامعهٔ طبقاتی است و پس از برقراری جامعهٔ بیطبقه از بین خواهد رفت، به این نتیجهٔ نادرست میرسند که مبارزهٔ ویژهٔ زنان معنی ندارد و هرگونه مبارزه که فقط از جانب زنان پیش برده شود انحرافی و باعث پراکندگی صفوف مبارزه خلق است.
این نتیجه از آن مقدمه بر نمیآید. تاریخ نشان میدهد که مسائل ویژه زنان و مبارزه زنان علیه سلطهٔ مرد مفهومی دقیق دارد زیرا در جامعهٔ طبقاتی، همواره زن در مقام دوم قرار دارد، نخست مرد است، سپس زن.
افلاطون، خدایان را به سبب هشت عمل خیر که جهان را از آن سرشار کرده بودند میستود. نخستین کار، از نظر او این بود که خدایان او را شهروندی آزاد آفریدهاند نه غلام، اما دومین سپاس او از این بود که او را مرد آفریدهاند نه زن.
در نیایش بامدادی مردانِ یهودی اندیشهای همانند، بیان شده است:
«ای خدا، ای پروردگار سراسر هستی، نیایش مر ترا سزاست که مرا زن نیافریدهای.» در مقابل، در نیایش زنان یهودی این عبارت چنین تغییر یافته است: «تو که مرا بنا بر مشیت خویش آفریدهای.»
اختلافْ، در وضع دو جنس موکدتر از آنچه در سخنان افلاطون و نیایش یهودیان [آمده] بیان شدنی نیست. بنابر عبارات متعدد تورات، «مرد» نمودار واقعی «نوع بشر» است و در زبان فرانسه نیز مانند زبان انگلیسی، برای نامیدن «مرد» و «انسان» واژهای واحد به کار میبرند. و نیز هنگامی که از تودهٔ مردم سخن میگویند، معمولاً جز به مردان نمیاندیشند. زن کمیتی اندک بهاست و در هر حال مرد فرمانروای اوست. زنان اولین موجودات انسانی بودند که از آنها بهرهکشی شد و به بیان دیگر، «پیش از آنکه برده وجود داشته باشد زن برده بوده است.» و دهقانان زن بیش از دهقانان مرد زیر فشار ستم و بهرهکشی بودهاند. جامعه سرمایهداری نیز برابری صوری زن و مرد را با نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی درهم میآمیزد.
حتی اشراف زن، فئودالهای زن و سرمایهداران زن نیز با آن که خود ستمگرند از سوی شوهران و پدران سرکوب میشوند (مثلاً نحوه سرکوبی فئودالهای زن در روسیه در کتابهای تولستوی دقیقاً ترسیم شده است). زنان سایر طبقات نیز، به نسبت، استثمار و سرکوبی میشوند. امّا درجهٔ بهرهکشی از آنان بنابر طبقهای که از آنند متفاوت است.
اگرچه دورانهای تکامل تاریخی اجتماعی برای زن و مرد یکسان بوده اما در هر دوره از مراحل تاریخ، زنان دارای تاریخ ویژه خود نیز بودهاند که مربوط به نحوهٔ خاص استثمار و سرکوبی آنان بوده است و اگرچه این ویژگی تاریخی خود معلول وجود جامعه طبقاتی است اما باین دلیل نمیتوان صرفاً با شرکت جستن در مبارزهٔ طبقاتی به حل مشکلات ویژه زنان کمک کرد. زنان کارگر و زحمتکش که اکثریت زنان جامعه را تشکیل میدهند گذشته از این که همچون همهٔ کارگران استثمار میشوند (و سرانجام نیز به مبارزهٔ طبقاتی کشانیده میشوند) در دنیای مالکیت خصوصی از حیث زن بودن نیز سرکوبی میشوند. در هر گام، کوهی از مشکلات که برای مرد ناشناخته است در مقابل زن سر برمیآورد. بسیاری از کارهای مجاز برای مرد، برای زن ممنوع است. بسی حقوق اجتماعی و نژادی که مرد از آن بهرهور است و همین که مورد استفاده زن قرار گیرد گناه و جنایت شمرده میشود. زن هم به عنوان موجودی اجتماعی و هم به عنوان موجودی دارای جنسیت رنج میبرد و مشکل بتوان گفت که در کدام قلمرو رنج او سنگینتر است. به این سبب آرزوی بسیاری از زنان که آرزو میکنند مرد زائیده میشدند درک کردنی است.
باید پذیرفت که زنان حقیقتاً مشکلات ویژهای دارند. از سوی دیگر اکثریت مردان این وضع را برحق میدانند و مایل نیستند وضع موجود به نفع زنان تغییر یابد. مردان روشنفکر نیز که با آزادی واقعی زنان موافقاند، مسئله را اغلب در شکل نظری و انتزاعی بررسی میکنند. در حالی که مبارزهٔ زنان با وضع غیرعادلانه فعلی ناشی از منافع عینی، بلاواسطه و قابل لمس آنان است. بنابراین این را هم باید پذیرفت که بطور عمده خود زناناند که باید برای حل مشکلات خود مبارزه کنند. در تاریخ مبارزات بشر هرگز هیچ نوع استثماری بدون مبارزه علیه همان نوع استثمار از بین نرفته است. مبارزه علیه هر نوع ستم طبقاتی، نژادی، ملی، مذهبی، جنسی بطور عمده از طریقه خود آن طبقه، نژاد، ملت، جنس پیش برده میشود.
به این ترتیب لازم است زنان ایران در سازمانهای زنان که از منافع آنان سخن میگوید متشکل شوند، گروههای سیاسی و افراد جامعه را به اهمیت تشکل خویش آگاه سازند و پشتیبانی آنان را برای مبارزات آیندهساز خود جلب کنند و در عمل نشان دهند که مبارزهٔ طبقاتی، مبارزهٔ دموکراتیک و مبارزه علیه سلطهٔ مرد مکمل یکدیگرند و شرکت فعال در پیشبرد هر یک از این مبارزات کمک به پیشبرد دیگر اشکال مبارزه است.
«همانگونه که آزادی طبقه کارگر به توسط خود آنان تحقق مییابد، آزادی زنان زحمتکش نیز به دست زنان زحمتکش انجام میپذیرد»
شرحی کوتاه پیرامون روز هشتم مارس
۱۹۰۷: مبارزات زنان آمریکا در هشتم مارس ۱۹۰۷ به دلیل گسترش آن در سراسر آمریکا و نیز به سبب طرح شعارهای مناسب با همان مرحلهٔ رشد اجتماعی، اهمیت تاریخی ویژهای دارد. در آن زمان، مبارزه برای تساوی حقوق اقتصادی و اجتماعی (و در راس آن مبارزه برای داشتن حق رای در پارلمان) در عین حال مبارزه بر ضد برابری تشریفاتی و ظاهری زن و مرد، چهرهٔ درخشانی به مبارزات زنان آمریکا بخشید و در سراسر جهان انعکاس یافت.
۱۹۱۰: در دومین کنفرانس بینالمللی زنان، بنا به پیشنهاد کلارا زتکین زن مبارز آلمانی تصمیم گرفته شد که همه ساله، روز هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن جشن گرفته شود و مشکلات زنان در سخنرانیها و جلسهها به بحث گذارده شود.
۱۹۱۱: در این سال روز جهانی زن از طرف انترناسیونال دوم رسماً پذیرفته شد.
۱۹۱۱: ۱۹ مارس نخستین مراسم روز جهانی زن در ۱۹ مارس ۱۹۱۱ برگزار شد. انتخاب این روز به علت اهمیت تاریخی آن در مبارزات پرولتاریای آلمان بود.
۱۹ مارس ۱۸۴۸ [در جریان انقلاب ۱۸۴۸] امپراتور پروس که دیگر قادر نبود در برابر نیروی عظیم خلق همچون گذشته خصمانه ایستادگی کند، و از شورش کارگران وحشت داشت، ظاهراً در مقابل آنان سرفرودآورد و تعهد کرد که خواستههای آنها را برآورد. از جمله تعهداتی – که البته بدان عمل نکرد - دادن حق رای به زنان بود.
برای برگزاری نخستین مراسم روز زن، کوشش بسیار شده بود. یک هفته پیش از روز یاد شده مجلهٔ «رای برای زنان» در آلمان و مجلهٔ «روز زن» در اطریش منتشر شد و در مورد: «زنان و پارلمان»، «رابطه زن خانهدار و سیاست» و ... مطالب مفیدی درج شد. این روز که اولین بزرگداشت روز زن در آلمان، اطریش، سویس، دانمارک بود موفقیتی بیرون از انتظار بهدست آورد.
در آلمان و اطریش حتی در شهرهای کوچک و روستاها تالارهای سخنرانی پر از شنوندگان مشتاق بود. در اطریش ۳۰٬۰۰۰ نفر در تظاهرات خیابانی شرکت کردند. پلیس به تظاهرکنندگان با خشونت حمله کرد تا شعارهای آنان را پاره کند اما زنان مقاومت کردند. پایداری زنان در این ماجرا نخستین قدرتنمائی مبارزهجویانه و متشکل آنان برای بزرگداشت روز جهانی زن بود.
۱۹۱۳: روز جهانی زن دوباره به روز هشتم مارس انتقال یافت و از آن پس این روز به عنوان «روز جهانی زن» در تاریخ ملتها ثبت شد.
زنان مبارز روسی برای اولین بار «روز زن» را در هشتم مارس ۱۹۱۳ جشن گرفتند. در آن زمان علیرغم اختناق شدید حکومت تزاری، زنان در سنپترزبورگ و مسکو جلسههای بحث و سخنرانی تشکیل دادند. رهبران جنبش زنان پیشنهاد کردند و در پی آن تصمیم گرفته شد مجلهای بنام «زن کارگر» منتشر شود. پس از چندی شورای نویسندگان مجله را به استثنای یک نفر پلیس تزاری دستگیر کردند.
۱۹۱۴: تنها عضو آزاد شورای نویسندگان مجله «زن کارگر»، آنا الیزارووا، در روز هشتم مارس ۱۹۱۴ نخستین شمارهٔ مجله را به تنهائی انتشار داد و زنان را گرد محور شعار «حق رای برای زنان کارگر» بسیج کرد. در حقیقت این شعار به مفهوم دعوت برای سرنگونی حکومت استبداد تزار بود.
۱۹۱۵ و ۱۹۱۶: با آغاز جنگ جهانی اول، زنان پیشرو کوشش بسیار کردند که روز هشتم مارس «روز تظاهرات زنان برضد جنگ» اعلام شود اما به علت آشفتگی اوضاع اجتماعی و عدم درک اهمیت این مسئله و نیز خیانت برخی از گروههای سیاسی به مبارزات مردم، این تظاهرات انجام نشد. در سال ۱۹۱۵ تظاهرات «روز زن» تنها در نروژ برگزار گردید.
۱۹۱۷: ۸ مارس [۲۳ فوریه] ۱۹۱۷،[۱] تظاهرات زنان برضد جنگ و تزاریسم بود. تودهٔ وسیعی از زنان زحمتکش به خیابانها ریختند تا برضد جنگ، گرسنگی، سرما و... اعتراض کنند.
کارگران روسی با اعتصابات یکپارچه در پتروگراد از تظاهرات زنان پشتیبانی کردند. مجموعهٔ این حرکات به تظاهرات سیاسی پرشوری علیه تزاریسم مبدل شد. این روز در تاریخ روسیه روزی فراموش نشدنی است. انقلاب فوریه در این روز آغاز شد. یک هفته بعد، روزنامهٔ پراودا در مقالهای با عنوان «روز بزرگ» چنین نوشت: «اولین روز انقلاب، روز زنان است، افتخار بر زنان باد، افتخار به این روز جهانی باد، افتخار بر زنانی که در روز خود به خیابانهای پتروگراد گام نهادند.»
از آن سال تاکنون در این روز در نقاط مختلف جهان همواره رویدادهای قابل ذکر پیش میآید که حاکی از شرکت زنان در مبارزات طبقاتی دموکراتیک است.
[اکنون دیگر در کشورهای پیشرفته جهان، برپاداشتن جشن و جلسههای سخنرانی همچون یک سنّت اجتماعی از جانب توده مردم پذیرفته شده است. در بسیاری از کشورها مردمی که میخواهند همبستگی خویش را با نهضت پای استوار و مبارزات دلیرانه زنان بازگو کنند، در مدرسه و دانشگاه و خیابان به زنان شاخههای کوچکی از گل میموزا تقدیم میکنند.]
منصوره م.
پاورقی
- ^ بر اساس تقویم ژولیان (رومی قدیم).