مرا اگر خواهی بشناسی: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز («مرا اگر خواهی بشناسی» را محافظت کرد: مطابق با متنِ اصلی است. ([edit=sysop] (بیپایان) [move=sysop] (بیپایان))) |
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۱۱
نوئمیا دوسوزا
شاعر معاصر موزامبیک
مرا اگر خواهی بشناسی
با دیدگان تیزبین
این قطعه چوب سیاه را
که برادری ناشناس با دستان معجزهگر
در دوردستهای شمال
بریده است و تراشیده
- نظاره کن!
*
این منم
حدقهئی نومید و از شور زندگی تهی،
دهانی شکافته از زخمی هولناک،
دستانی بزرگ و گسترده
که بهنفرین و تهدید بالا رفته،
بدنی پوشیده از زخمهای پیدا و ناپیدا
یادآور ضربههای مهلک شلاق بردگی،
تنی شکنجه دیده و شکوهمند
مغرور و اسرارآمیز،
این منم
تمامی افریقا.
مرا اگر خواهی بشناسی
بیا و در برابر روح افریقا بهکُرنش سر فرودآر
در نالههای چاووشان سیاه
در رقصهای دیوانهوار «شوپ»
در غوغای «چانگاناپا»
در اندوهی غریب
که شبانگاهان در ترانههای افریقائی جریان مییابد.
*
و دیگر برای شناختن من
تلاش مکن!
چرا که من هیچ نیستم
جز کالبدی گوشتین
که افریقا
فریاد خود را - که آبستن امید بود -
در آن خفه کرد.
- ترجمهٔ عبدالمحمد دلخواه