وحدت مادی عالم هستی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
'''د. گریبانف''' | '''د. گریبانف''' | ||
− | مسئله وحدت جهان در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم با اهمیت بیشتری میان دانشمندان مطرح شده بود. در آن زمان با کشف الکترون، رادیواکتیویته و تغییر جرم اجسام متحرک (الکترون و دیگر ذرات درون اتم) غوغائی در محافل علمی بهپا شده و پایههای علوم در حال تغییر بود. مدتها پیش از آن که چنین اکتشافات عظیمی تحقق یابد، ماتریالیستهای متافیزیکی، یعنی ماتریالیستهائی که بهدیالکتیک واقف نبودند، به مادیت جهان پیرامون انسان میاندیشیدند و به وحدت مادی جهان معتقد بودند. آنان اعتقاد داشتند که ماده خاصهئی عام دارد که آن تغییر ناپذیری جرم است، یعنی جهان از اتمها ساخته شده و جرم اتمها ثابت است. اما نظر آنان در مورد «تغییر ناپذیری» ماده نمیتوانست از ایرادات و انتقادهای خرد کننده مصون باشد. اتمی را که به عنوان آخرین جزء تشکیل دهندهٔ ماده | + | مسئله وحدت جهان در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم با اهمیت بیشتری میان دانشمندان مطرح شده بود. در آن زمان با کشف الکترون، رادیواکتیویته و تغییر جرم اجسام متحرک (الکترون و دیگر ذرات درون اتم) غوغائی در محافل علمی بهپا شده و پایههای علوم در حال تغییر بود. مدتها پیش از آن که چنین اکتشافات عظیمی تحقق یابد، ماتریالیستهای متافیزیکی، یعنی ماتریالیستهائی که بهدیالکتیک واقف نبودند، به مادیت جهان پیرامون انسان میاندیشیدند و به وحدت مادی جهان معتقد بودند. آنان اعتقاد داشتند که ماده خاصهئی عام دارد که آن تغییر ناپذیری جرم است، یعنی جهان از اتمها ساخته شده و جرم اتمها ثابت است. اما نظر آنان در مورد «تغییر ناپذیری» ماده نمیتوانست از ایرادات و انتقادهای خرد کننده مصون باشد. اتمی را که به عنوان آخرین جزء تشکیل دهندهٔ ماده میپنداشتند٬ در واقع آخرین جزء نیست. و جرم جسم نیز مشروط به سرعت است و متناسب با آن تغییر میکند. فیزیکدانها و فیلسوفان ایدهآلیست با استناد بهاین واقعیات٬ بهماتریالیسم دیالکتیک و در نتیجه نظریه وحدت مادی جهان میتاختند. |
[[رده:کتاب جمعه ۷]] | [[رده:کتاب جمعه ۷]] |
نسخهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۰:۴۲
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
د. گریبانف
مسئله وحدت جهان در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم با اهمیت بیشتری میان دانشمندان مطرح شده بود. در آن زمان با کشف الکترون، رادیواکتیویته و تغییر جرم اجسام متحرک (الکترون و دیگر ذرات درون اتم) غوغائی در محافل علمی بهپا شده و پایههای علوم در حال تغییر بود. مدتها پیش از آن که چنین اکتشافات عظیمی تحقق یابد، ماتریالیستهای متافیزیکی، یعنی ماتریالیستهائی که بهدیالکتیک واقف نبودند، به مادیت جهان پیرامون انسان میاندیشیدند و به وحدت مادی جهان معتقد بودند. آنان اعتقاد داشتند که ماده خاصهئی عام دارد که آن تغییر ناپذیری جرم است، یعنی جهان از اتمها ساخته شده و جرم اتمها ثابت است. اما نظر آنان در مورد «تغییر ناپذیری» ماده نمیتوانست از ایرادات و انتقادهای خرد کننده مصون باشد. اتمی را که به عنوان آخرین جزء تشکیل دهندهٔ ماده میپنداشتند٬ در واقع آخرین جزء نیست. و جرم جسم نیز مشروط به سرعت است و متناسب با آن تغییر میکند. فیزیکدانها و فیلسوفان ایدهآلیست با استناد بهاین واقعیات٬ بهماتریالیسم دیالکتیک و در نتیجه نظریه وحدت مادی جهان میتاختند.