«من لوله چراغ میسازم»: تفاوت بین نسخهها
(بازنگری شد.) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[Image:9-032.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۲]] | [[Image:9-032.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۲|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۲]] | ||
[[Image:9-033.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۳]] | [[Image:9-033.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۳|کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۳]] | ||
− | |||
− | |||
نسخهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۳۶
من لولهْ چراغ میسازم
لولهٔ چراغ گردسوز.
لوله چراغهای من
شب را
در بیغولههای تاریک
میشکند.
سرکارگر
سردماغ و خوشخلق است.
اما اگر بیگدار بهآب زدی
برایت دک و پوز سالم باقی نمیگذارد.
سرکارگر، همیشه
ساعتها در اتاق دود گرفتهاش
مینشیند و سیگار میکشد.
و من لوله چراغ میسازم
ده ساعت در روز.
***
رفیقی دارم
که سه تا سه تا
لولهْ چراغها را در تنور میچیند.
دستمزد من روزی ۵۰ تومان است
اما او فقط
۳۰ تومان میگیرد.
من سرم درد میکند
و او پایش رماتیسم دارد.
خانهٔ او خیلی دور است،
او در ده تازهآباد
عاشق «رقیه» است.
او فکر میکند لوله چراغهایش را
«رقیه» هم میخرد
و در تـَلارِ خانهشان، کنار همین لوله چراغهائی که ما میسازیم،
شبها که جیرجیرکها بیامان میخوانند
مینشیند و انتظارش را میکشد.
اما من از حرفهایش روده بُر میشوم
و هر وقت که من رودهبر میشوم
سرکارگر با شکم بزرگش یکدفعه غافلگیرم میکند
و دک و پوز سالم برایم باقی نمیگذارد،
و من نیشم را میبندم
تا چهار ساعت دیگر لولهْ چراغ بسازم.
- لوله چراغسازی شوش
- محمدعلی طالبی