شاعران گواتمالا

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹


اوتو رائول گونزالس Otto Raul Gonzalez ‪(1921)



به «پِئون[۱]»



تندیسش را برپا دارید

آنجا که سنگ و خارا

مو بر پوست سفید هوا راست می‌کند،

آنجا که نوبه [۲]

از باتلاق‌ها غُل می‌زند،

آنجا که مدار رأس‌السرطان عرق فرو می‌ریزد

همچون ترشح ماران بی‌زهر. ـ

در آنجا تندیسش را به‌پا دارید.


آنجا به‌پا دارید تندیس سوزانش را

که تقدیر او

الگویش بوده است روز همه روز

گِل از گِل او

خاک از خاک او.


کلوخ شکنش را در هوا نگه دارید

تا آسمان را بشکافد

تا شیشه‌ها را درهم شکند

تا پرده‌ها را بردرد

تا درختان را برکند،

تا خاک را وادارد که خون سیاه سنگینش را

آرام فرو ریزد،

تا مسلک‌های کهنه را اندک اندک تحلیل برد

تا راه‌های نو را بشکند و بگشاید.

کلوخ‌شکنش را در هوا نگهدارید.

با سری گرد و چهره‌ئی پَخ بسازیدش،

او را چون کهکشانی بسازید

از ستارگانی که می‌آیند،

او را همچون میوه‌ئی بسازید

که خبر از میوه‌چینی می‌دهد.


با بازوان سطبر بسازیدش، با عضلاتی

سخت چون کَلِّگیِ چکش‌ها،

محدب چون شراع کشتی‌ها از نفس باد

و به‌دستانی خوف‌انگیز، پرپینه و پر ترک.

پهنهٔ سینه‌اش را عریان بگذارید

از برایش ساق‌هائی تعبیه کنید نیرومند، همچون تنهٔ عظیم‌ترین درختان

که موی بر آن‌ها به‌خار و خاشاک ماننده باشد.


پای‌ها... آه، چه باک:

آن پای‌ها همیشه غرقه در گل‌ولای بوده و هست.

تنها، کلوخ‌شکنش را برافراشته دارید.



اوتو رِنه کاستی‌یّو Otto Rene Castillo ‪(1936-1967)



روشنفکران اخته [۳]



۱


روزی، انسان ساده‌ئی از ملت من

روشنفکران اختهٔ سرزمین مرا

بازجوئی خواهد کرد.

از آنان خواهند پرسید

چه کرده‌اند

بدان زمان که میهن آرام آرام

همچون بوسهٔ نرمی

کوچک و تنها، خاموش می‌شد.


درباب جامه‌هاشان از آنان چیزی نمی‌پرسند

نه در باب قیلولهٔ درازِ پس از صرف غذاشان

نه حتی درباب مبارزات عمیق‌شان یا عدم

نه در باب شیوهٔ عام به‌سیم و زر دست یافتن‌شان.

درباب اساطیر یونان از ایشان چیزی نمی‌پرسند

نه درباب نفرتی که از خود دارند

به‌هنگامی که تنی از ایشان در محکمهٔ وجدان خویش

آماده می‌شود که به‌بیغیرتی بمیرد.


از حجت نامعقولی که در سایهٔ دروغی عظیم آماده کرده باشند

از ایشان چیزی نخواهد پرسید.


۲


آن روز، مردمی ساده خواهند آمد،

مردمی از آن دست که در کتاب‌ها و در اشعارِ روشنفکران اخته جائی نداشته‌اند

امّا هر روز آمده‌اند.

و برای ایشان شیر و نان آورده‌اند

و تخم مرغ و کلوچهٔ ذرت.

مردمی که جامهٔ ایشان را دوخته‌اند

مردمی که ماشین ایشان را رانده‌اند

سگ‌ها و باغ‌های ایشان را نگهبانی کرده‌اند

و به‌پای ایشان زحمت کشیده‌اند.

و این چنین مردمی از آنان خواهند پرسید:

«چه کرده‌اید به‌هنگامی که بیچیزان رنج می‌برده‌اند

و نوازش و حیات، شعله‌زنان در جاشان خاکستر می شده است؟»


۳


روشنفکران اختهٔ سرزمین محبوب من!

شما را پاسخی نخواهد بود.

کرکس سکوتی احشاء شما را خواهد درید

شوربختی‌تان جان شما را خواهد جوید

و شما، شرمسار از خویش خاموشی خواهید گزید.


پاورقی‌ها

  1. ^ Peon چوپان از نژاد اسپانیائی، که در عین حال در جبال آند (آمریکای جنوبی) راهنمای

کوهنوردان می‌شود.

  1. ^ مالاریا.
  2. ^ در اصل: روشنفکران غیرسیاسی