در غزل حضور تو

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۸ صفحه ۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۸ صفحه ۱۶


تنها در غزل حضور توست

که قلب جهان در پردهٔ عشاق می‌زند


تنها در صبح دیدار توست

که شب رنگ می‌بازد


تنها سِحر وجودِ توست

که طلسم‌ها را می‌شکند

و زندان هزارتوی حماقت را

در هیجان بی‌کران رهائی‌ها

آب می‌کند


تنها در آواز توست که گیاهان

نوای رویش سر می‌دهند

و پرندگان

منقار به‌مضراب بهار می‌زنند


تنها در پناه توست

که خط‌های وجود

به‌حیات می‌پیوندد

و رود عظیم زندگی جریان می‌یابد.


۵۸/۸/۲۸