۲ شعر عامیانهٔ ویتنامی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:32-124.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴]]
 
[[Image:32-124.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴|کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴]]
  
{{در حال ویرایش}}
+
{{بازنگری}}
 +
 
 +
==2 شعر عامیانۀ ویتنامی==
 +
 
 +
شعر ویتنامی، سالیان درازی به‌زبان چینی و نیز در قالب‌های عروضی شعر چینی سروده می شد که خود ما حصلِ هزار سال سلطه و استیلای چین بر ویتنام بود. با اینهمه، شاعران ویتنام، کیفیت‌های ویژه اشعار خود را که نمایشگر ادبیاتی مستقل و ملی و نه همچون زائده‌ای از ادبیات چین است، حفظ کرده‌اند.
 +
 
 +
شعرهای سنّتی عامیانه و ترانه‌های محلی ویتنامی که شاعر شناخته شده‌ای ندارد، عمومأ مربوط به‌امور ملموس زندگی و هجو مسائلی همچون مردسالاری و خرافه‌پرستی است.
 +
 
 +
{{چپ‌چین}}
 +
 
 +
ص.ت
 +
 
 +
{{پایان چپ‌چین}}
 +
 
 +
==حسادت==
 +
 
 +
لک لک به‌سپیدی آهک است،
 +
 
 +
می‌خواهی صیغه پدر من بشوی؟ پس بیا،
 +
 
 +
مادرم نه بد دهنی می‌کند نه کتک می‌زند
 +
 
 +
فقط کارد را تیز می‌کند و قلوه‌هایت را بیرون می‌کشد!
 +
 
 +
==دانۀ فوفل==
 +
 
 +
ریزه میزه مثل دانۀ فوفل
 +
 
 +
خانه خانه مثل پوستش.
 +
 
 +
یک روز در مدرسه‌ئی نزدیک خانه
 +
 
 +
روز دیگر در مدرسه‌ئی فرسنگ‌ها دورتر.
 +
 
 +
سیزده ساله که بودم عروسم کردند
 +
 
 +
آیا حالا هیجده ساله‌ام؟
 +
 
 +
در خیابان، زنی هنوز جوانم
 +
 
 +
و در خانه، مادر پنج فرزند!
 +
 
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۲]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۳۲]]
 
[[رده:شعر]]
 
[[رده:شعر]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۴۹

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ صفحه ۱۲۴

2 شعر عامیانۀ ویتنامی

شعر ویتنامی، سالیان درازی به‌زبان چینی و نیز در قالب‌های عروضی شعر چینی سروده می شد که خود ما حصلِ هزار سال سلطه و استیلای چین بر ویتنام بود. با اینهمه، شاعران ویتنام، کیفیت‌های ویژه اشعار خود را که نمایشگر ادبیاتی مستقل و ملی و نه همچون زائده‌ای از ادبیات چین است، حفظ کرده‌اند.

شعرهای سنّتی عامیانه و ترانه‌های محلی ویتنامی که شاعر شناخته شده‌ای ندارد، عمومأ مربوط به‌امور ملموس زندگی و هجو مسائلی همچون مردسالاری و خرافه‌پرستی است.

ص.ت

حسادت

لک لک به‌سپیدی آهک است،

می‌خواهی صیغه پدر من بشوی؟ پس بیا،

مادرم نه بد دهنی می‌کند نه کتک می‌زند

فقط کارد را تیز می‌کند و قلوه‌هایت را بیرون می‌کشد!

دانۀ فوفل

ریزه میزه مثل دانۀ فوفل

خانه خانه مثل پوستش.

یک روز در مدرسه‌ئی نزدیک خانه

روز دیگر در مدرسه‌ئی فرسنگ‌ها دورتر.

سیزده ساله که بودم عروسم کردند

آیا حالا هیجده ساله‌ام؟

در خیابان، زنی هنوز جوانم

و در خانه، مادر پنج فرزند!