کودک قهرمان: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(انتخاب برای تایپ.)
(تایپ تا پایان ص ۱۱.)
سطر ۵۴: سطر ۵۴:
 
[[Image:KHN006P060.JPG|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰|کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰]]
 
[[Image:KHN006P060.JPG|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰|کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰]]
 
{{در حال ویرایش}}
 
{{در حال ویرایش}}
 +
'''فیودور داستایفسکی'''
 +
 +
'''Fyodor Dostoyevsky'''
 +
 +
ترجمه از متن انگلیسی: '''رحیم اصغرزاده'''
 +
 +
 +
::::دربارهٔ '''فیودور داستایفسکی'''
 +
 +
::::'''Fyodor Dostoyevsky'''
 +
 +
 +
::::'''فیودور میخائیلویچ داستایفسکی''' به سال ۱۸۲۱ در مسکو متولد شد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی (ارتش) به پایان رساند ولی هیچ‌گاه این تحصیلات مورد استفاده وی قرار نگرفت.
 +
 +
::::اولین کتاب او: بیچارگان به سال ۱۸۴۸ انتشار یافت. می‌گویند نکراسوف [شاعر بزرگ روس] که نسخه خطی این کتاب را به وسیلهٔ دوستان خود به دست آورده بود، پس از به پایان رسانیدن آن، صبح زود به خانه داستایفسکی دوید، و او را در آغوش گرفت و فریاد زد:
 +
 +
::::« - گوگول جدیدی در روسیه ظهور کرده است!»
 +
 +
::::بلینسکی نقاد بزرگ روس نیز درباره داستایفسکی چنین عقیده‌ای ابراز کرده است.
 +
 +
::::به سال ۱۸۴۹، داستایفسکی به جرم همکاری با آزادی‌خواهان، بعد از اجرای مراسم اعدامی که بعد معلوم شد تنها به خاطر مرعوب ساختن آنان صورت گرفته است، به سیبری تبعید شد.
 +
 +
::::در این‌جا بود که نویسنده بزرگ روس، در اعماق زندان‌های دور افتاده سیبری گناه را باز شناخت، به زوایای تاریک روح انسانی که تا آن موقع هیچ نویسنده‌ای را جرأت نفوذ در آن نبود، درست یافت و بعدها با استادی بی‌نظیری در آثار بی‌همتای خود منعکس کرد.
 +
 +
::::دو کتاب روستای «استپانچیکوف» و «خاطرات خانه مردگان»‌، حاصل این چند سال تبعید است.
 +
 +
::::آثار برجسته او که به حق می‌توان آن‌ها را قاموس تشریح حالات روانی دانست، یکی پس از دیگری بعد از اتمام این دوره تبعید انتشار یافت و جهانیان را مبهوت قلم و اندیشه ساحر او ساخت.
 +
 +
::::در آثار داستایفسکی، آن‌چه زمینه اصلی کارست نبرد میان خدا و اهریمن است. یک بار، تالستوی در پاسخ کسانی که می‌گفتند «داستایفسکی در آثارش روح خود را منعکس می‌کند» گفته بود «اگر این حالات روانی و کیفیات درونی تصویری از باطن خود نویسنده باشد هم، نمی‌تواند مانع آن شود که ما روح خود را در آینه آثار او مرتسم نبینیم.»
 +
 +
::::مهم‌ترین آثار او عبارتند از: «برادران کارامازوف»،‌ «جنایت و مکافات»،‌ «ابله»، «بیچارگان»، و «خاطرات خانه مردگان» ... .
 +
 +
<br>
 +
<br>
 +
<br>
 +
 +
در آن موقع من هنوز یازده سالم تمام نشده بود. پدر و مادرم دعوتی را که آقای ب. - یکی از بستگان ما - از من به عمل آورده بود پذیرفتند و من برای گذراندن ماه ژوئن به منزل ییلاقی آن‌ها در نزدیکی مسکو رفتم. آن‌جا یک گروه پنجاه نفری مهمان با او به سر می‌بردند، پنجاه وشاید هم بیش‌تر ... یادم نیست؛ آن‌ها را نشمردم. هیاهوی نشاطی همه جا را پر کرده بود. به نظر می‌رسید در آن‌جا جشنی برپا کرده‌اند که هرگز پایانی ندارد. هم‌چنین از ظاهر امر این‌طور برمی‌آمد که میزبان ما با خود عهد بسته است که هرچه زودتر ثروت هنگفت خود را بر باد دهد؛ و واقعاً هم چند وقت پیش از این به اجرای این پیمان موفق شد. یعنی آن‌چه را که داشت تمام و کمال، تا آخرین دینار به باد داد. سیل دائمی مهمان به آن‌جا روان بود، زیرا مسکو فقط به فاصلهٔ یک سنگ‌انداز با آن‌جا فاصله داشت و به راحتی دیده می‌شد؛ و بدین ترتیب میهمانانی که آن‌جا را ترک می‌کردند جای خود را به تازه
 +
 +
 +
 +
  
  

نسخهٔ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۳۹

کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۱۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۲۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۳۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۴۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۱
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۲
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۳
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۴
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۵
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۶
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۷
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۸
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۵۹
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰
کتاب هفته شماره ۶ صفحه ۶۰

فیودور داستایفسکی

Fyodor Dostoyevsky

ترجمه از متن انگلیسی: رحیم اصغرزاده


دربارهٔ فیودور داستایفسکی
Fyodor Dostoyevsky


فیودور میخائیلویچ داستایفسکی به سال ۱۸۲۱ در مسکو متولد شد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی (ارتش) به پایان رساند ولی هیچ‌گاه این تحصیلات مورد استفاده وی قرار نگرفت.
اولین کتاب او: بیچارگان به سال ۱۸۴۸ انتشار یافت. می‌گویند نکراسوف [شاعر بزرگ روس] که نسخه خطی این کتاب را به وسیلهٔ دوستان خود به دست آورده بود، پس از به پایان رسانیدن آن، صبح زود به خانه داستایفسکی دوید، و او را در آغوش گرفت و فریاد زد:
« - گوگول جدیدی در روسیه ظهور کرده است!»
بلینسکی نقاد بزرگ روس نیز درباره داستایفسکی چنین عقیده‌ای ابراز کرده است.
به سال ۱۸۴۹، داستایفسکی به جرم همکاری با آزادی‌خواهان، بعد از اجرای مراسم اعدامی که بعد معلوم شد تنها به خاطر مرعوب ساختن آنان صورت گرفته است، به سیبری تبعید شد.
در این‌جا بود که نویسنده بزرگ روس، در اعماق زندان‌های دور افتاده سیبری گناه را باز شناخت، به زوایای تاریک روح انسانی که تا آن موقع هیچ نویسنده‌ای را جرأت نفوذ در آن نبود، درست یافت و بعدها با استادی بی‌نظیری در آثار بی‌همتای خود منعکس کرد.
دو کتاب روستای «استپانچیکوف» و «خاطرات خانه مردگان»‌، حاصل این چند سال تبعید است.
آثار برجسته او که به حق می‌توان آن‌ها را قاموس تشریح حالات روانی دانست، یکی پس از دیگری بعد از اتمام این دوره تبعید انتشار یافت و جهانیان را مبهوت قلم و اندیشه ساحر او ساخت.
در آثار داستایفسکی، آن‌چه زمینه اصلی کارست نبرد میان خدا و اهریمن است. یک بار، تالستوی در پاسخ کسانی که می‌گفتند «داستایفسکی در آثارش روح خود را منعکس می‌کند» گفته بود «اگر این حالات روانی و کیفیات درونی تصویری از باطن خود نویسنده باشد هم، نمی‌تواند مانع آن شود که ما روح خود را در آینه آثار او مرتسم نبینیم.»
مهم‌ترین آثار او عبارتند از: «برادران کارامازوف»،‌ «جنایت و مکافات»،‌ «ابله»، «بیچارگان»، و «خاطرات خانه مردگان» ... .




در آن موقع من هنوز یازده سالم تمام نشده بود. پدر و مادرم دعوتی را که آقای ب. - یکی از بستگان ما - از من به عمل آورده بود پذیرفتند و من برای گذراندن ماه ژوئن به منزل ییلاقی آن‌ها در نزدیکی مسکو رفتم. آن‌جا یک گروه پنجاه نفری مهمان با او به سر می‌بردند، پنجاه وشاید هم بیش‌تر ... یادم نیست؛ آن‌ها را نشمردم. هیاهوی نشاطی همه جا را پر کرده بود. به نظر می‌رسید در آن‌جا جشنی برپا کرده‌اند که هرگز پایانی ندارد. هم‌چنین از ظاهر امر این‌طور برمی‌آمد که میزبان ما با خود عهد بسته است که هرچه زودتر ثروت هنگفت خود را بر باد دهد؛ و واقعاً هم چند وقت پیش از این به اجرای این پیمان موفق شد. یعنی آن‌چه را که داشت تمام و کمال، تا آخرین دینار به باد داد. سیل دائمی مهمان به آن‌جا روان بود، زیرا مسکو فقط به فاصلهٔ یک سنگ‌انداز با آن‌جا فاصله داشت و به راحتی دیده می‌شد؛ و بدین ترتیب میهمانانی که آن‌جا را ترک می‌کردند جای خود را به تازه