کار صیادی و نقش واسطه‌ها در چاه‌بهار، طیس و کنارک

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۵۰ توسط Sadegh (بحث | مشارکت‌ها) (انتخاب برای تایپ)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۷۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۸۹

این گزارش خلاصه یادداشت‌هائی است از چاه‌بهار و اطراف آن در تابستان 1357. نویسنده سعی کرده است که آنچه را از کار ماهیگیری در چاه‌بهار و دو نقطه دیگر در حوالی آن (یعنی طیس و کِنارَک) دیده و دریافته است، بازگو کند. در ابتدای گزارش کلیاتی درباره هر یک از این سه محل می‌خوانید، که در مجموع، تصویری کلی و گذراست از زندگی مردم این نقاط. سپس، به کار ماهیگیری و تجارت ماهی در این منطقه پرداخته می‌شود.

نویسنده کوشش کرده است که رنجی را که صیادان می‌برند و ستمی را که بر آنان می‌رود و نیز نقشی را که واسطه‌ها در کار صیادی بر عهده دارند، بازگو کرده مشکلات کار صیادی را در منطقه نشان دهد.

شکی نیست که پس از دیگرگونی‌های یک سال اخیر مسائل و مشکلات جدیدی هم در منطقه به وجود آمده است. اما از آن‌جا که هیچ‌یک از مسائل و مشکلات قدیمی حل نشده آگاهی به آن‌ها ضروری است. در این گزارش پاره‌ئی از آن مسائل قدیمی بازگو شده است.

«کتاب جمعه»

کلیاتی از منطقه

بندر چاه‌بهار. بندر چاه‌بهار از قدیمی‌ترین بنادر جنوب ایران و در عین حال از بنادر بزرگ بلوچستان است. در اواخر دوره قاجاریه و هم‌چنین در اوائل دوره پهلوی دریانوردان پرتغالی که پایگاهی در نزدیکی بندر فعلی چابهار داشتند [۱]، به این بندر رفت و آمد می‌کردند.

امروزه چاه‌بهار در واقع یک بندر نظامی است، اما از نظر اقتصادی هم (خاصه از نظر صید ماهی)، اهمیت خاصی دارد. مردم منطقه گذشته از ماهیگیری به فعالیت‌های دیگری هم اشتغال دارند که از آن جمله است خرید و فروش اجناس خارجی (قاچاق)، کارگری در شرکت‌های ساختمانی، اشتغال در ادارات و موسسات دولتی و مانند این‌ها.

ساکنان چاه‌بهار، طوایف مختلف بلوچ (بومی) و افراد غیر بلوچ‌اند (مهاجر). ساکنان غیر بومی (مهاجران) معمولا کارمندان دولت و بخش خصوصی‌اند که عموما به‌طور موقت [۲] در منطقه زندگی می‌کنند. اما بومیان چاه‌بهار به‌طور کلی از این طوایف‌اند: ملازِهی، قاسم زهی و سردار زِهی.

همه ماهیگیرانی که در چاه‌بهار به صید ماهی اشتغال دارند، ساکن چاه‌بهار نیستند. بلکه عده‌ئی از آن‌ها در رَمین، پَریس یا پَسابندر ساکن‌اند.

این ماهیگیران، نسل در نسل به ماهیگیری اشتغال داشته یا آنکه به‌طور کلی کار دریائی می‌کرده‌اند چون جاشوئی و مانند آن. صیادانی که در خود چاه‌بهار زندگی می‌کنند، اکثرا در محلی ساکنند که به محله «شیری‌ها» معروف است. نزدیک به 100 خانوار در این محل زندگی می‌کنند.

طیس. طیس در شمال شرقی بندر چاه‌بهار واقع است و فاصله آن تا بندر چاه‌بهار حدود 15 کیلومتر است. طیس منطقه‌ئی است خوش آب و هوا و سبز و حاصلخیز. در سال‌های اخیر در طیس باغی احداث کرده‌اند که تنوع درختان میوه آن (موز، زردآلو، سیب و مانند آن) حاکی از استعداد زمین و آب و هوای مناسب طیس برای توسعه باغداری و صیفی‌کاری (مانند گوجه‌فرنگی ، هندوانه و غیره) است.

صیادان ساکن طیس در قسمت غربی آبادی سکونت دارند و خانه‌های آن‌ها عموما در جوار هم بنا شده است. این محل نزدیک‌ترین نقطه روستای طیس است به ساحل دریا. در این محله، 60 خانوار ماهیگیر سکونت دارند.

صیادان در اطراف خانه‌های خود باغچه کوچکی درست کرده‌اند که در آن صیفی‌کاری می‌کنند. ظاهرا زنان این صیادان از شغل شوهران‌شان دلخوشی ندارند و مایلند که آن‌ها فقط به کشاورزی بپردازند. هم از این روست که در طیس زنان از هر نوع مشارکتی در کار ماهیگیری (از قبیل تعمیر تور یا خشک کردن ماهی و مانند آن) خودداری می‌کنند. [۳]

در طیس 6 فروند لنج هست که یک فروند آن 6 تنی، 3 فروند 4 تنی و دو فروند دیگر 3 تنی است. به علاوه یک لنج 10 تنی هم در طیس هست که معمولا از آن برای ماهیگیری استفاده نمی‌کنند. با این لنج غالبا به حمل سیمان از کشتی‌های بزرگ به پایگاهی که در حوالی کنارک در دست احداث است، می‌پردازند. 15 قایق ماهیگیری کوچک (دو نفره) هم در طیس هست که فقط از 0 دستگاه آن استفاده می‌کنند. 6 قایق دیگر ظاهرا به دلیل فقدان نیروی انسانی بی‌مصرف مانده است.

صیادان طیس ماهی‌های صید شده را به چابهار برده به واسطه‌ها می‌فروشند یا آن که آن را به واسطه‌های دوره‌گردی می‌فروشند که برای خرید ماهی به طیس می‌آیند. در واقع اگر مقدار صید زیاد باشد، صیادان برای جلوگیری از فاسد شدن ماهی باید حتما آن را به چابهار ببرند و به واسطه‌های آنجا بفروشند اما اگر مقدار صید زیاد نباشد، صیادان می‌توانند آن را به سهولت به واسطه‌های دوره‌گرد و محلی بفروشند و حتی اگر به این واسطه‌ها هم دسترسی نداشته باشند، می‌توانند ماهی‌ها را پاک کرده خشک کنند و سپس ماهی‌های خشک‌شده را در فرصت‌های دیگر بفروشند. ظاهرا قیمت فروش ماهی در طیس و چاه‌بهار تفاوت چندانی ندارد. اما به‌هرحال در چاه‌بهار ماهی را کمی گران‌تر می‌فروشند، مثلا قیمت یک شیرماهی بزرگ در طیس حداکثر 400 ریال است. حال آنکه در چاه‌بهار همین ماهی را به قیمت 500 ریال می‌فروشند.

برای خشک کردن ماهی، وجود نمک ضروری است. در نتیجه تهیه نمک یکی از مشاغل عمده اهالی منطقه شده است. این‌ها معمولا نمک را از پشتِ کوه طیس به دست می‌آورند. این نمک علاوه بر تامین نیازهای مصرفی صیادان طیس، مصرف واسطه‌های چابهار و کنارک را هم تامین می‌کند. نمک را در پیت حَلَبی می‌فروشند و قیمت هر پیت (18 کیلویی) نمک 30 ریال است. چگونگی تهیه نمک به این ترتیب است که ابتدا گودال کم‌عمقی در ساحل می‌کنند که هنگام مد دریا، پر از آب می‌شود، سپس تابش شدید آفتاب آب درون گودال را بخار می‌کند، و در نتیجه نمکِ آب در گودال می‌ماند. سپس این نمک‌ها را جمع کرده با پیت حلبی به طیس، چابهار و کنارک می‌برند.

بعضی از صیادان طیس کمی زمین و نخل هم دارند که در مواقع بیکاری در آن به کار می‌پردازند. از این گذشته، صیادان طیس معمولا دو ماه از تابستان را که دریا برای صید مساعد نیست، برای «خرماخوری» [۴] به مناطق نیک‌شهر، قَصرِ قَند، کوشک، دُزدان، تُوکال و هیِت [۵] می‌روند. طیس یک شرکت تعاونی دارد که اجناسی چون آرد و برنج و روغن و قند و شکر و غیره را به اهالی می‌فروشد. اما عیب این شرکت فقط در این است که اغلب آنچه را مورد نیاز اهالی است ندارد، در نتیجه اهالی طیس باید مایحتاج خود را از مغازه‌های محل یا از چاه‌بهار و آن هم با قیمت‌های گران‌تری خریداری کنند.

کِنارک. بندر کنارک در غرب چاه‌بهار واقع است. دامنه فعالیت‌های ماهیگیری در این بندر نسبتا وسیع‌تر از چاه‌بهار است. چرا که تعداد قایق‌ها و لنج‌های ماهیگیری آن بیشتر است. تعداد لنج‌های 3 تا 4 تنی موجود در کنارک حدود 60 فروند و تعداد لنج‌های بزرگ 45 تنی بیش از 20 فروند است. حدود 10 فروند لنج 90 تنی هم در کنارک هست، که به‌طور کلی نه برای کار صید، بلکه به منظور حمل سیمان و غیره از آن استفاده می‌کنند. هر لنجی چند نفر مالک دارد.

به دلیل گسترده‌تر بودن دامنه فعالیت‌های ماهیگیری در کنارک، مقدار صید هم در آن‌جا زیادتر است. به همین جهت هم اداره شیلات جنوب سردخانه‌ئی در نزدیکی ژاندارمری کنارک احداث کرده است که هنوز از آن بهره‌برداری نکرده‌اند.

واسطه‌های عمده کنارک حدود 10 نفرند. این واسطه‌ها به‌خلاف واسطه‌های چاه‌بهاری که شهرداری محل مخصوصی جهت خرید و فروش ماهی برای آن‌ها ساخته، درون کپرها یا «شراع» [۶]ها به خرید و فروش ماهی می‌پردازند. در کنارک جایگاه‌های دیگری هم وجود دارد که آن را «مَکّار» [۷] می‌نامند که از آن هم برای فروش ماهی استفاده می‌کنند. کار این واسطه‌ها فقط خرید و فروش ماهی است.

در بندر کنارک نجاران و استادکارانی زندگی می‌کنند که قایق ماهیگیری می‌سازند. سر قایق ماهیگیری، معمولا یک استادکار و یک نجار و سه شاگرد کار می‌کنند. استادکار الوارها را به شکلی که نجار می‌خواهد در می‌آورد و نجار هماز آن‌ها قایق می‌سازد.

ماهیگیری در منطقه

صیادان چاه‌بهار عقیده دارند که دریا همیشه پر از ماهی است اما با وسائلی که آن‌ها دارند صید در همه فصول برای‌شان امکان‌پذیر نیست. قایق‌های ماهیگیری آنقدر مجهز نیست که در تابستان در مقابل امواج دریا مقاومت کند. بنابراین صید ماهی عملا به وضع دریا بستگی دارد. دریا، تحت تاثیر عوامل جوی، بخشی از سال غالبا آرام‌تر است و صیادان هم به طور کلی فقط در پاییز و زمستان و نیمه اول بهار به صید می‌پردازند. در نیمه دوم بهار و در تابستان صیادان لنج و قایق خود را از دریا خارج می‌کنند و به تعمیر آن، و سایر ابزار صید، مانند تور و غیره می‌پردازند [۸]. البته چنین نیست که صیادان در این مدت هیچ گونه فعالیتی در زمینه ماهیگیری انجام ندهند. چرا که صید ماهی در این منطقه در واقع نوعی شیوه معیشت است و به‌هیچ رو نمی‌توان فعالیت معیشتی را تعطیل کرد. هم از این جاست که غالب صیادان در این فصل از روی نیاز به امرار معاش، قایق‌های کوچک خود را به آب می‌اندازند و با قلاب یا با تورهای کوچک، در فاصله، کمی از ساحل به صید ماهی می‌پردازند. مقدار صید در این مدت (یعنی نیمه دوم بهار تا آخر تابستان) گاهی چنان کاهش می‌یابد که حتی ممکن است که صیادان نتوانند به اندازه مصرف روزانه خود هم صید کنند.

اما در فصل ماهیگیری مقدار صید زیاد است. صیادان ماهی‌های صید شده را به واسطه‌ها می‌فروشند، و واسطه‌ها هم مقداری از آن را در بازار ماهیفروشان (مارکیت) [۹] فروخته مابقی را خشک کنند و از طریق واسطه‌های محلی به بازارهای اطراف عرضه می‌کنند.

شیوه‌های صید: در این منطقه ماهی را به چهار طریق زیر صید می‌کنند: 1. صید با تور روآبی. 2. صید با تور زیرآبی. 3. صید با تورهای کوچک ماهیگیری (یک یا دو نفره). 4. صید با قلاب ماهیگیری.

صید با تور روآبی: این نوع صید از مهم‌ترین شیوه‌های ماهیگیری این منطقه است. صیادان به دلیل نوع کاربرد تور در این نوع صید آن را تور روآبی می‌نامند. عرض این تور تا 12 «بغل» [۱۰] و طول آن 1000 تا 4000 بغل است. هر بغل تور روی آبی از 20 «چشم» [۱۱] تشکیل شده است. تور روآبی را سیادان در محلی که تجمع ماهی بیشتر است به دریا می‌ریزند. تشخیص این محل با ناخداست [۱۲]. برای به آبی ریختن تور ابتدا سرعت لنج (یگدار) [۱۳] را به حداقل می‌رسانند، سپس ناخدا به جاشوها می‌گوید تور را به آب بریزند. جاشوها بلافاصله یک سر تور را که وزنه‌ئی (لنگر یا سنگ) به آن بسته‌اند به آب می‌اندازند و بعد بتدریج و متناسب با سرعت لنج (یگدار) بقیه آن را به آب می‌ریزند. چون همه تور را به آب ریختند ناخدا «یگدار» را متوقف می‌کند و بی‌آن‌ که لنگر بیندازد لااقل 6 ساعت لنج را روی آب متوقف نگه می‌دارد. تور روآبی را معمولا شب‌ها به آب می‌ریزند با توجه به آن که در این نوع صید موتور لنج را خاموش کرده و بی‌آن که لنگر بیاندازند یگدار را در جا متوقف می‌کنند، این خطر هست که امواج دریا یگدار را که با موتور خاموش روی آب شناور است به وسط دریا برده غرق کند یا آن را به ساحل آوردهد به صخره‌ها بکوبد.

جاشوها بعد از حداکثر 6 ساعت به فرمان ناخدا تور را می‌کشند و ماهی‌های صید شده را از درون تور جمع کرده بع داخل محفظه وسیعی که وسط یگدار تعبیه کرده‌اند (ساتو) [۱۴]، می‌ریزند. به این ترتیب در این نوع صید ماهیگیران همه شب را در دریا به سر می‌برند و هنگام طلوع آفتاب تور را جمع کرده و با ماهی‌هائی که صید کرده‌اند به ساحل باز می‌گردند.

تور زیرآبی: صید با تور زیرآبی هم از شیوه‌های مهم ماهیگیری در منطقه به شمار می‌رود. این نوع تور را به خاطر نوع کاربرد آن، تور زیرآبی می‌نامند. در این نوع صید برخلاف نوع قبلی، صیادان پس از آنکه تور را به دریا ریختند به ساحل باز می‌گردند و سپیده صبح بعد برای جمع کردن تور به محلی که آن را به دریا ریخته‌اند، بر می‌گردند. صیادان پس از برچیدن تور و بیرون آوردن ماهی‌های صید شده مجددا تور را در همان محل یا در محلی دیگر به دریا ریخته خود به ساحل باز می‌گردند و این کار را در طی فصل صید مرتبا تکرار می‌کنند.

از نظر صیادان تورهای زیرآبی به دلیل نوع کاربردی که دارد، مناسب‌تر است. اما این تور از نظر اقتصادی از تور روآبی نامناسب‌تر و کم صرفه‌تر است چرا که این تور مدت بیشتری در آب می‌ماند، و در نتیجه زودتر مستهلک می‌شود.

برای به آب ریختن تور زیرآبی ناخدا محلی را که برای صید ماهی مناسب‌تر است، پیدا می‌کند و آنگاه جاشوها به دستور ناخدا ابتدا یک سر تور را به دریا می‌ریزند و بعد با در نظر گرفتن سرعت لنج (که در این موقع حداقل سرعت را دارد) بقیه تور را هم تدریجا به دریا می‌ریزند. صیادان به دو سر زیرین این تور لنگر می‌بندند و برای آن که قسمت‌های دیگر لبه زیرین تور زیرآبی هم به کف دریا بنشیند، در هر چند متر وزنه‌هائی هم به این قسمت‌ها نصب می‌کنند. قسمت بالائی تورهای زیرآبی را به علائم و نشانه‌هائی مجهز می‌کنند از قبیل «علم‌دار» [۱۵] و «بُوچ» [۱۶] و غیره. تا وقتی برای جمع کردن تور به دریا باز می‌گردند بتوانند از روی این علائم و نشانه‌ها محل تور را به راحتی پیدا کنند. این علائم را به دو سر طنابی که به لبه بالاوی تور وصل است، نصب می‌کنند.

صید با تورهای کوچک ماهیگیری. در تابستان که دریا آرام نیست و خطر امواج مانع پیشروی صیادان است، صیادان به ناگزیر از ابزار و شیوه‌های دیگر صید استفاده می‌کنند. یکی از این شیوه‌ها به‌کار بردن تورهای ماهیگیری کوچک است که آن را به صورت انفرادی یا دو نفره به کار می‌برند. تورهای کوچک ماهیگیری کارائی انواع دیگر تور را ندارد اما از آن رو که در مقایسه با قلاب ماهیگیری کارائی بیشتری دارد، در تابستان، بیش‌تر از این نوع تور استفاده می‌کنند.

صید با قلاب ماهیگیری: قلاب ماهیگیری انواع و اندازه‌های مختلفی دارد. متداول‌ترین نوع آن در منطقه قلاب «چهار شاخه» [۱۷] است. مزیت این نوع قلاب آن است که صیادان ناگزیر نیستند که به آن طعمه بیاویزند. صیادان این نوع قلاب را در محل‌هائی که تراکم ماهی زیاد است به کار می‌برند. نحوه استفاده از این قلاب چنین است که صیاد آن را به داخل آب پرت کرده سپس با شدت و با یک حرکت تند آن را به طرف خود می‌کشد. در نتیجه این حرکت تند شاخ قلاب به هر قسمتی از بدن ماهی اصابت کند آن را دریده در آن فرو می‌رود، و به این ترتیب ماهی را صید می‌کنند.

چنین به نظر می‌آید که ماهیگیری با قلاب بیش‌تر به بخت و اقبال بستگی داشته باشد. اما باید توجه داشت که پرتاب این قلاب‌ها با مهارت و محاسبه دقیقی صورت می‌گیرد و صید با آن بستگی دارد به انتخاب درست محل تجمع ماهی و نحوه پرتاب قلاب و نوع کشیدن آن و نیز سرعتی که قلاب را پس از پرتاب بیرون می‌کشند.

بازار ماهی‌فروشان:

بازار ماهی‌فروشان محل خرید و فروش ماهی است که شهرداری آن را در کنار ساحل چاه‌بهار احداث کرده است. اهالی چاه‌بهار به بازار ماهی‌فروشان «مارکیت» می‌گویند.

مارکیت فضائی است که در حدود پانصد تا ششصد متر مربع؛ سقف ندارد اما در چند نقطه آن حصیرهائی را روی پایه‌های چوبی به‌عنوان سایه‌بان گسترده‌اند. کف آن سیمانی است و دو سکو هم در وسط آن درست کرده‌اند. یک رشته لوله آب هم درون مارکیت کشیده‌اند که آب مورد مصرف آن را تامین می‌کند.

سال تاسیس مارکیت دقیقا مشخص نیست، اما له گفته اهالی، آن را در سال 1345 تاسیس کرده‌اند. قبل از تاسیس این محل ماهی را در محل دیگری خرید و فروش می‌کردند که آن‌جا در حال حاضر مبدل به مخروبه شده است. محل قبلی بازار ماهی‌فروشان را ظاهرا هندی‌ها ساخته بودند و چون هندی‌ها بازار را به زبان انگلیسی «مارکت» می‌گفتند در نتیجه اهالی هم آن را به نام «مارکیت» شناختند و این اصطلاح تا آن جا متداول شده است که بازار ماهی‌فروشان جدید را هم مارکیت می‌نامند.

کارگران مارکیت: در مارکیت تعدادی کارگر به کار اشتغال دارند. کار تعدادی از این کارگران تمیز کردن ماهی (یعنی جدا کردن گوشت ماهی از فلس و استخوان) است. این کارگران به ازای تمیز کردن هر ماهی 10 ریال دستمزد می‌گیرند. درآمد روزانه این کارگران نسبت به مقدار صید در روزها و فصول متفاوت سال نوسان زیادی دارد. این درآمد در فصول ماهیگیری حداکثر 1000 ریال است و در روزهایی که صید کم باشد بسیار ناچیز است. این کارگران علاوه بر تمیز کردن ماهی برای خریداران، به خشک کردن ماهی برای واسطه‌ها هم می‌پردازند. واسطه‌ها به این کارگران به ازای 12 ساعت کار مداوم خشک کردن ماهی دستمزدی معادل 700 یا 800 ریال می‌پردازند. این کارگران درآمد ثابتی ندارند. امیدشان به دریاست که آرام باشد و به صیاد است که صید کند، و با آن که سال‌هاست به این کار پر رنج اشتغال دارند، دولت هنوز هیچ‌ گونه توجهی به وضع آن‌ها نکرده است.

کار مابقی کارگران مارکیت آن است که ماهی‌های صید شده را با زنبیلی (لاج)[۱۸] به مارکیت می‌آورند. این کارگران به ازای هر زنبیل ماهی که حمل کنند 15 ریال از واسطه‌ها اجرت می‌گیرند.

واسطه‌ها: به‌طور کلی در بازار ماهیفروشان چاه‌بهار، چهار نفر امور مربوط به خرید و فروش ماهی (واسطه‌گری) را به عهده دارند. مارکیت در واقع محل کسب و کار این عده است. این‌ها سال‌هاست که به‌کار خرید و فروش ماهی مشغولند. این واسطه‌ها قبلا جاشو، ناخدا یا صیاد بودند و به امور صید به‌خوبی آشنا، و طی سال‌های متمادی، واسطه‌گری بتدریج توانسته‌اند قدرت اقتصادی بیش‌تری به دست آوردند و اکنون بر بازار ماهیفروشان چاه‌بهار کاملا مسلطند.

دو مسئله به مسلط شدن این واسطه‌ها کمک کرده است. یکی آن که اداره شیلات به صید ماهی و وضع صیادان توجهی ندارد و دیگر آن که چون میزان صید ماهی در فصل ماهیگیری فوق‌العاده زیاد است صیادان ناگزیرند که به نرخ واسطه‌ها تن دهند. در نتیجه، به قدرت اقتصادی این واسطه‌ها روز به‌روز افزوده می‌شود. نفوذ اقتصادی این واسطه‌ها سبب شده است که میدان از وجود رقبای دیگر خالی باشد و صیادان روز به روز به همین واسطه‌ها وابسته‌تر شوند. یعنی آن که این واسطه‌ها توانسته‌اند با توجه به سابقه‌ئی که در کار خرید و فروش ماهی دارند و با استفاده از قدرت اقتصادی خود هر رقیبی را از میدان بدر کنند و در نتیجه صیادان را ناگزیر کنند که فقط به آن‌ها مراجعه کنند. وانگهی هریک از این واسطه‌ها از تعدادی از صیادان و صاحبان قایق‌های ماهیگیری طلبکارند و در نتیجه توانسته‌اند آن‌ها را از این طریق به خود وابسته کنند. یعنی آن که هریک از این واسطه‌ها از طریق وام‌هائی که به تعدادی از صیادان داده‌اند ماهیگیر را متعهد کرده که اولا همه صیدش را فقط به او بفروشد، و ثانیا به همان نرخی بفروشد که واسطه‌ می‌خواهد. به این ترتیب پیداست که اقتصاد ماهی در بازار چابهار و حتی نواحی دوردست آن، فقط در دست همین واسطه‌هاست.

شیوه دیگری که واسطه‌ها برای استثمار هر چه بیشتر صیادان، به کار می‌برند آن است که در مقابل تعهد صیادان مبنی بر این که همه صید خود را همیشه به آنان بفروشند، متقابلا تعهد می‌کنند که همه ماهی‌های صید شده را از این صیادان (در همه فصول سال) بخرند. هرچند که چنین تعهدی از یک طرف تا حدودی نگرانی [۱۹] صیادان را برطرف می‌کند و در نتیجه آنان می‌توانند بی‌دلهره ماندن و فروش نرفتن ماهی‌های صید شده، به صید هر چه بیش‌تر ماهی بپردازند. اما از طرف دیگر با توجه به این که نرخ ماهی را همیشه واسطه‌ها تعیین می‌کنند چنین تعهدی موجبات استثمار هرچه بیشتر صیادان را فراهم می‌کند.