ناظم حکمت

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
The printable version is no longer supported and may have rendering errors. Please update your browser bookmarks and please use the default browser print function instead.
کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۶۰

بیمار است ناظم حکمت.

تا در این روزِ بادِ سرد

سرما نخورد

راه می‌رود، و سینه‌اش را به‌روزنامه‌ئی پوشانده است

در برف مرطوب

که خود به‌روزنامه‌ئی می‌ماند

خاکستری رنگ و زمزمه‌گر.

برگ‌های روزنامه زمزمه می‌کنند

بر سینهٔ شاعر زمزمه می‌کنند حوادث

برگ‌ها، برگ‌های درختان، در استانبول زمزمه می‌کنند.

دیده‌اید در دکهٔ قصابان

در روزنامه‌های لکه‌دار از خون

که جگر را و دل را

و دیگر بریده‌ها یا اندرونه‌ها را بسته‌بندی می‌کنند؟

قلب را در قفسش دیده‌اید

در قفسهٔ صدریش

که گویی زیر زره می‌تپد،

زیر خطوط سربیِ روزنامه‌ها؟

آندرهٔ وُزونه‌سِنسکی (شاعر روس) A-VOZNESSENSKI