مراسم «چَمَر» در ایلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
{{در حال ویرایش}}
 
{{در حال ویرایش}}
  
سوگ-آواز پیشینه‌ئی کهن دارد: در  '''فنیقیه''' '''سوگ‌-آواز''' را '''گی‌ گِروس''' (Giggros) یا «'''گی گِرَس'''» (Giggras) می‌نامیدند که ترکیبی بود ازنوای فلوت و دهل، و آن را در مراسمِ آئینیِ سوگ «'''ادونیس'''» (Adonis) می‌نواختند. می‌گویند «'''ادونیس'''» ازدرختی زاده شد و در جوانی به سبب زیبائی بی‌مانندش موردِ مهرِ «'''افرودیت'''» یا «'''ونوس'''» (خدای بانوی عشق) و مورد کینِ «'''مارس'''» یا «مریخ» (خدای جنگ) قرار گرفت که دلدادهٔ «'''افرودیت'''» بود و سرانجام «'''مارس'''» در شکارگاه به‌هیأت گرازی درآمد و او را کشت.
+
سوگ-آواز پیشینه‌ئی کهن دارد: در  '''فنیقیه''' '''سوگ‌-آواز''' را '''گی‌ گِروس''' (Giggros) یا «'''گی گِرَس'''» (Giggras) می‌نامیدند که ترکیبی بود ازنوای فلوت و دهل، و آن را در مراسمِ آئینیِ سوگ «'''ادونیس'''» (Adonis) می‌نواختند. می‌گویند «'''ادونیس'''» ازدرختی زاده شد و در جوانی به سبب زیبائی بی‌مانندش موردِ مهرِ «'''افرودیت'''» یا «'''ونوس'''» (خدای بانوی عشق) و مورد کینِ «'''مارس'''» یا «مریخ» (خدای جنگ) قرار گرفت که دلدادهٔ «'''افرودیت'''» بود و سرانجام «'''مارس'''» در شکارگاه به‌هیأت گرازی درآمد و او را کشت. مراسمی که در هر سال به‌یادبود مرگ «'''ادونیس'''» در '''فنیقیه''' و '''اسکندریه''' و '''کنعان''' و به‌یادبود مرگ سیاووش در بخارا و ایران برگزار می‌شد، ریشه‌ئی کهن‌تر از این روایت دارد. این مراسم با ساطیر آغاز دورهٔ نوسنگی ارتباط می‌یابد. در '''ایران''' و '''فنیقیه''' و '''اسکندریه''' این مراسم را بعد از برداشت گندم و در تابستان یعنی زمان خشکیدن و فسردن گیاه انجام می‌دادند. در ''''کنعان''' سوگ «ادونی» (Adony) را (که در واقع مراسم رستخیز او بود) هم زمان با آمدن بهار و طغیان «'''نهر ابراهیم'''» به‌سبب طغیان و شستن لایه‌های رُسیِ سرچشمه خود سرخ رنگ می‌شد و سرخی آن را به‌زخم «'''ادونی'''» و خون او نسبت می‌دادند.
 +
 
 +
سوگ سیاووش در ایران، سوگ «'''ادوانی'''» در '''کنعان''' و سوگ «'''ادونیس'''» در فنیقیه و اسکندریه به‌اعجاب انگیزی رویش و مرگ گیاه و دیگر باره روئیدن آن برای انسانِ آغاز دورهٔ کشاورزی و نوسنگی ارتباط می‌یابد و قهرمانان این روایت «'''گیاه خدا'''»یان دوره‌ئی کهن‌ترند که با گذشت زمان به گونه‌ئی دیگر در مراسم آئینی، اسطوره‌ّا و روایات دوره‌های بعد نمایان شده‌اند.
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۶]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۶]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]
 
[[رده:کتاب جمعه]]

نسخهٔ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۲

کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۹۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۶ صفحه ۱۰۲

سوگ-آواز پیشینه‌ئی کهن دارد: در فنیقیه سوگ‌-آواز را گی‌ گِروس (Giggros) یا «گی گِرَس» (Giggras) می‌نامیدند که ترکیبی بود ازنوای فلوت و دهل، و آن را در مراسمِ آئینیِ سوگ «ادونیس» (Adonis) می‌نواختند. می‌گویند «ادونیس» ازدرختی زاده شد و در جوانی به سبب زیبائی بی‌مانندش موردِ مهرِ «افرودیت» یا «ونوس» (خدای بانوی عشق) و مورد کینِ «مارس» یا «مریخ» (خدای جنگ) قرار گرفت که دلدادهٔ «افرودیت» بود و سرانجام «مارس» در شکارگاه به‌هیأت گرازی درآمد و او را کشت. مراسمی که در هر سال به‌یادبود مرگ «ادونیس» در فنیقیه و اسکندریه و کنعان و به‌یادبود مرگ سیاووش در بخارا و ایران برگزار می‌شد، ریشه‌ئی کهن‌تر از این روایت دارد. این مراسم با ساطیر آغاز دورهٔ نوسنگی ارتباط می‌یابد. در ایران و فنیقیه و اسکندریه این مراسم را بعد از برداشت گندم و در تابستان یعنی زمان خشکیدن و فسردن گیاه انجام می‌دادند. در 'کنعان سوگ «ادونی» (Adony) را (که در واقع مراسم رستخیز او بود) هم زمان با آمدن بهار و طغیان «نهر ابراهیم» به‌سبب طغیان و شستن لایه‌های رُسیِ سرچشمه خود سرخ رنگ می‌شد و سرخی آن را به‌زخم «ادونی» و خون او نسبت می‌دادند.

سوگ سیاووش در ایران، سوگ «ادوانی» در کنعان و سوگ «ادونیس» در فنیقیه و اسکندریه به‌اعجاب انگیزی رویش و مرگ گیاه و دیگر باره روئیدن آن برای انسانِ آغاز دورهٔ کشاورزی و نوسنگی ارتباط می‌یابد و قهرمانان این روایت «گیاه خدا»یان دوره‌ئی کهن‌ترند که با گذشت زمان به گونه‌ئی دیگر در مراسم آئینی، اسطوره‌ّا و روایات دوره‌های بعد نمایان شده‌اند.