سینمای مستند سیاسی ۱

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۵۲ توسط Pedram (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۱۵


گفت‌وگو کننده: جولین برتون

مترجم: ابوالحسن علوی طباطبایی


مقدمه

طی دههٔ گذشته در سراسر جهان فیلمسازان، منتقدان فیلم و تماشاگران سینما که گرایش‌های چپی داشته‌اند، به نحو فعالانه‌ئی جست و جوی یک سینمای انقلابی تلاشی پیگیر داشته‌اند. ولی، با توجه به تغییرات کونگاگونی که تا کنون از واژه انقلابی کرده‌اند باید دید که آیا کار سادهٔ فیلمسازی یک کار بنیادی و ابتکاری انقلابی، یا تضمین کافی از طبیعت انقلابی آن فیلم به‌دست می‌دهند؟ یا ابعاد یک فیلم انقلابی در مفهوم کلی آن، که به نظر می‌رسد در آثار «گدار» و فیلمسازان سوئیسی و یا «گلوبر روشا» سینماگر برزیلی ارائه شده، سبک و تکنیک مشابه فیلمسازی بورژوائی را دارد یا نه؟ آیا سینمای انقلابی با تمام سنت‌های سینمای غرب هم از نظر صورت و هم محتوی، در واقع مستلزم نوعی انحراف و وقفه در رسیدن به این هدف بوده است؟ از اواسط سال‌های دههٔ پنجاه، بسیاری از روشنفکران آمریکای لاتین در پاسخ به دگرگونی‌های اجتماعی جدید در کشورهای‌شان از سینما در جهت توصیف اهمیت و راه‌گشائی‌هائی در مورد آن بسیار سود جسته‌اند. می‌دانیم که سینماگران کشورهای آرژانتین، برزیل، اروگوئه، بولیوی، کوبا، شیلی، کولومبیا، پرو، مکزیک و ونزوئلا با الهام از سینمای نئورئالیستِ پس از جنگ ایتالیا، با توجه به سینمای کلاسیک شوروی سرانجام هم فیلم، فراموش‌شدگان اثر بونوئل به نیاز صنعت مستندسازی و نیاز با توجه به مسائل اجتماعی خود به کاوش در جنبش‌های ملی پراختند و در جهت مقابله با منافع امپریالیستی فعالیت دامنه‌داری را آغاز کردند به طور کلی سینما گران امریکای لاتین در این مورد توافق دارند که هیچ فیلمی را نباید بر اساس محتوی داستان و تکنیک‌ آن ارزشیابی کرد. در واقع هر فیلم از بافت و زمینهٔ خاص تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زاده می‌شود. طبیعت انقلابی هر فیلم در سطحی گسترده‌ئی به نحوه‌ٔ تهیه و پخش آن فیلم، ارتباط انسانی که ایجاد می‌شود، بستگی دارد. بنابراین یک فیلم از نظر تعریف به‌جز در ارتباط با زمینه‌ٔ اجتماعی - تاریخی ویژه‌ئی که به قصد آن ساخته شده است نمی‌تواند به عنوان یک اثر انقلابی در نظر گرفته شود. بسیاری از فیلم‌های مبارز کشور شیلی که در آخرین ماه‌های دولت اتحاد مردمی، سالوداور آلنده ساخته شده، (که پس از کودتای نظامی سپتامبر ۱۹۷۳، با توجه به نقش سازنده‌ٔ آن‌ها که همگی با نیت قبلی سازندهٔ آن همراه بوده و از نمایش آن‌ها جلوگیری شده است) در حال حاضر می‌تواند صرفاً در زمینه و بافت اجتماعی فرهنگی به تماشا گذاشته شده مورد ارزشیابی قرار گیرند.

فیلم نبرد شیلی یا مبارزهٔ‌ مردم بی‌سلاح چنین فیلمی است. این فیلم سه قسمتی که فعلاً شاهد نمایش دو بخش از آن هستیم دورنمائی است از تلاش‌ها و مبارزات مردم در آخرین سال حکومت آلنده و در واقع تصویر زنده‌ئی از تاریخ معاصر است. گفت و گوئی که می‌خوانید توسط جولین برتون، منتقد و روزنامه‌نگار امریکائی در کوبا با «پاتریشیو گازمن» کارگردان فیلم صورت گرفته روشنگر سبک کارِ تجزیه و تحلیل گونهٔ او از یک پدیدهٔ عظیم سیاسی است.

  • فیلم‌تان را برای آن‌هائی که تا کنون نتوانسته‌اند آن را ببینند، چه‌گونه توصیف می‌کنید؟
  • فیلم نبرد شیلی تلاشی است در جهت شناساندن جزئیات واقعیت امر و نتایج جزئیات رویدادهای سیاسی در شیلی طی آخرین سال حکومت سالوادور آلنده، آنچه در این مدت اتفاق افتاد نه فقط در کشورهای امریکای لاتین بلکه از نظر جنبش کارگران در سطح بین‌المللی به نحوی یکسانی هم در شیلی، و هم بیرون از آن مورد توجه مردم قرار گرفت. از این مهم‌تر، آنچه شیلی ارائه داد نوعی کمون پاریس قرن بیستم بود. در سال ۱۹۷۳ که سومین سال حکومت اتحاد ملی در شیلی بود، عقاید راه‌گشائی از مثلاً «حکومت و انقلاب» و «جنگ داخلی» در کشور فرانسه وجود داشت که مردم شیلی مجبور بودند در سطحی بسیار عملی با آن روبه‌برو شوند. آنچه می‌خواست اتفاق بیفتد می‌بایست با امکانات ما از نظر فیلمبرداری مناسب باشد که در ضمن گنجاندن سراسر قضایا در فیلم حتی‌الامکان از معرکه هم به دور باشیم. دریافتیم که تجزیه و تحلیل حوادث از یک نظرگاه و جنبهٔ فکری منفرد اشتباه است. زیر مسأله جالب توجه ارائه کلیه نظرگاه‌های دست چپی بود. مثلاً همین مبارزهٔ ایدئولوژیکی که در شیلی در جریان بود امکان داشت که به‌همین صورت در فرانسه یا اتالیا نیز اتفاق بیفتد.
  • گویا فیلم از دو بخش تشکیل شده است.