آزادی استفاده از فرستنده‌های رادیو تلویزیونی، بخشی از آزادی بیان است.

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۱۳۲


‏جنبش انقلابی ایران در طول تکامل و اوج خود با آفریدن شیوه‌های تازهٔ مبارزه انقلابی نشان داد ‏که د‏ر سیر تاریخ بسوی آزادی جامعه‌ها پیشرو است. آیا در مورد آزادی رادیو و تلویزیون نمیتواند به‌دستاورد کشورهائی که پیش از ما با این مساله روبرو شده‌اند بیفزاید؟

‏لزوم یک بحث وسیع و همه جانبه در این باب وقتی آشکارتر می‌شود که در نظر بگیریم چند سالی است در بسیاری از کشورها از جمله ایتالیا و فرانسه و آمریکا، این موضوع به‌صورت یکی از مسائل حاد و پرحرارت روز درآمده است. همه جا سخن از اینست که آیا رادیو تلویزیون بیطرف و آزاد است یا خیر و در مورد این دو رسانه گروهی معنی بیطرفی چیست.

‏بیان افکار و عقاید بوسیلهٔ امواج به‌طریقی که هر کس از فاصله دور بتواند آن را بشنود از معجزاتی است که قرن بیستم برای ما به‌ارمغان آورده و بزرگ‌ترین پیشرفتی است که تا به‌حال در زمینهٔ ارتباطات حاصل شده است. تا پیش از آن فقط اختراع چاپ در قرن پانزدهم را می‌توان - البته با حفظ مقیاس - با اختراع رادیو و تلویزیون مقایسه کرد. مختصری دربارهٔ تاریخچهٔ روزنامه‌نگاری دراینجا ضروری است.

‏تاریخ روزنامه در اروپا در قرن سیزدهم شروع می‌شود. در آن زمان روزنامه‌های خبری دست‌نویس به‌درخواست تاجران و بانکداران ثروتمند به‌توسط کاتبان تهیه می‌شد. پس ازاختراع چأپ در اروپا مؤسساتی که تولید کتاب برایشان درآمد کافی نداشت به‌‌زودی دریافتند که چاپ روزنامه فعالیت سودبخشی است زیرا کنجکاوی مردم به‌‌دلیل جنبش عظیم رنسانس و اصلاح در کلیسا و اکتشافات بزرگ جغرافیایی روزبروز بیش‌تر می‌شد. ولی این روزنامه‌ها در یک محیط سیاسی و اجتماعی که آزادی بیان را نمی‌شناخت سر برآوردند. قدرت کلیسا و اختیارات اعیان و اشراف حد و مرزی نداشت. فیلسوفان دوران رنسانس به‌‌نیروی شگرفی که یک جریان عقیدتی می‌تواند در برداشته باشد آگاه بودند. ماکیاول می‌گفت «برای حکومت کردن باید حرفی زد که مردم باورکنند»‏. در چنین محیطی رواج روزنامه نمی‌توانست با مقاومت قدرتهای حاکم روبرو نشود. البته انقلاب مذهبی مسیحیت این مفهوم را بیان کرده بود که فرد در مقابل حکومت حق ا‏ظهار وجود دارد ولی کلیسا این معنی را در جهت منافع خود تفسیر می‌کرد. و مصرانه می‌کوشید تا کسی از حدود اطاعت از قدرت روحانیون و احترام به‌‌مقامهای مذهبی فراتر نرود و هرچه را که بوئی از نوآوری داشت شدیداً سرکوب می‌کرد. بدین سان تا قرن هفدهم برچاپ هر نوع کتاب و روزنامه از نزدیک نظارت می‌شد و فقط کسانی حق چاپ مطلبی را داشتند که از پیش کسب اجازه کرده باشند. اجازه‌ئی که ضمناً تابع هیچ ضابطه‌ای نبود و به‌‌انصاف قدرتهای مذهبی و اشراف جامعه بستگی داشت. در تحولات اجتماعی اروپای قرن هیجدهم و برخورد افکار و عقایدی که نطفه‌های انقلاب فرانسه می‌پروراند از حدت این نظارت بر نوشته‌ها بطور محسوسی کاسته شد. مبارزه برای آزادی قلم در تمام قرن نوزدهم ادامه داشت تا امروز که در اغلب دموکراسی‌های غربی انتشار روزنامه تابع هیچ شرط خاصی نیست و فقط موسس یک روزنامه موظف است پیش از پخش نخستین شماره انتشار آن را به‌‌اطلاع دولت برساند.

مبارزه برای آزادی بیان به‌‌وسیلهٔ امواج نیز چنین مسیر پرنشیب و فرازی پیموده است. پس از نخستین آزمایش‌هائی که انتشار امواج و امکان ارتباط به‌‌وسیلهٔ آنها را ‏ثابت کرد (۱۹۰۱ ‏تا ۱۹۰۳) ‏دولت‌ها که نیروی این پدیدهٔ تازه را دریافته بودند سعی در آن داشتند که آنرا بانحصار خود درآورند و در مقابل آنها گروه‌هائی که برای آزادی انتشار امواج مبارزه می‌کردند به‌‌نتایج مختلفی دست یافتند. در فرانسه دولت پس از یک سلسله قوانین متناقض در آغاز قرن، سرانجام در قانون ۱۹۲۳ ‏پخش امواج را آزاد اعلام کرد «مشروط بر این که در یکدیگر تداخل نکنند و مخل نظم عمومی نباشند». ولی این آزادی دیری نپائید: سه سال بعد تاسیس یک فرستنده منوط به‌‌کسب اجازه قبلی شد و در سال ۱۹۲۸ ‏اعلام کرد که همهٔ فرستنده‌های آزاد باید ظرف یک ماه کار خود را متوقف کنند. این دستور کمتر اجرا شد و سالها دولت درگیر محاکمات مربوط به‌‌فرستنده‌هائی بود که از اجرای تصویب‌نامه ۱۹۲۸ ‏سر باز می‌زدند. سرانجام در سال ۱۹۴۵ ‏دولت قانون انحصار رادیو تلویزیون را به‌‌تصویب رساند و دوران فرستنده‌های آزاد به‌‌سر رسید.

‏چند سالی است که موضوع آزادی پخش امواج رادیوئی و تلویزیونی درهمهٔ کشورهای غربی در سطح گسترده‌ئی موضوع بحث و گفتگو شده است. بحران عمیقی از آغاز سالهای ۱۹۷۰ ‏در این کشورها ریشه دوانیده که علاوه بر پایهٔ اقتصادی منشاء فرهنگی و فکری نیز دارد. در هم ریختن بسیاری از ارزش‌هائی که این جوامع آنها را مایهٔ انسجام خود می‌دانستند در میان توده‌ها نگرانی مبهمی در برابر آینده را سبب شده است. دولت‌ها با مشکلات یک جامعهٔ درحال بحران روبرو هستند و برای حل آنها کمتر خلاقیتی ازخود نشان می‌دهند. ولی افکار تازه کم نیست و گروه‌های فراوانی از اندیشمندان و روشنفکران به‌‌تعمق درمعنای بحرانی پرداخته‌اند که امروز بر جامعهٔ غرب حکمفرماست. این تعمق البته رادیو و تلویزیون را نیز به‌‌عنوان مهمترین رسانهٔ گروهی جامعه در بر می‌گیرد. پیرشافر که یکی از بزرگترین متخصصان رسانه‌های گروهی در فرانسه است به‌‌انتقادهائی که بر تلویزیون می‌شود در این جملهٔ پرمعنا پاسخ گفته است: «تلویزیون بد وجود ندارد، ولی جامعه‌های دلمرده و بی‌تمدن هستند که ازتصویر خود در آینه متنفرند!»

‏این سؤال که آیا دولت حق دارد پخش برنامه‌های رادیوئی و تلویزیونی را به‌‌انحصار خود درآورد طبعاً در سرلوحهٔ مسائل مربوط به‌‌رسانه‌های گروهی قرار می‌گیرد نخستین بار در ایتالیا به‌‌سال ۱۹۷۵ ‏عملاً به‌‌این سؤال پاسخ گفته شد. چند فرستندهٔ آزاد بی‌آنکه به‌‌قانون انحصار دولت اعتنا کنند در رم و چند شهر دیگر به‌‌پخش برنامه پرداختند. دولت مأمورانی فرستاد و فرستنده‌ها را ضبط کرد. صاحبان آنها از دولت به‌‌عنوان آن که جلو بیان عقیده را گرفته است به‌‌دادگاه شکایت بردند. دادگاه البته حق را به‌‌دولت داد ولی صاحبان فرستنده‌ها تقاضای تجدیدنظر کردند و سرانجام کشمکش به‌‌شورای دولت رسید و این شورا در یک حکم تاریخی که سرآغاز تحولی در حقوق رادیو تلویزیون است رأی داد که به‌‌موجب قانون اساسی آزادی بیان برای همهٔ شهروندان تضمین شده است ودر نتیجه هیچ کس نمی‌تواند مانع بیان عقیدهٔ شفاهی و کتبی موجی بشود و بنابراین همهٔ قوانینی که در مورد انحصار دولتی رادیو و تلویزیون قبلاً به‌‌تصویب رسیده باطل است.

‏از آن پس هر روز بر تعداد فرستنده‌های آزاد رادیو تلویزیون در ایتالیا افزوده شد. هم اکنون در سراسر این کشور بیش از دوهزار فرستنده رادیوئی «اف. ام» مشغول کار است که به‌‌گروهها یا افراد مختلف تعلق دارد. برنامه‌های آنها عموماً به‌‌طور زنده پخش می‌شود و اغلب مسائل خاص یک منطقه یا یک محله یا یک دسته را مطرح می‌کند و به‌‌این ترتیب وظیفهٔ ارتباط و پخش اخبار را به‌‌صورتی انجام می‌دهد که از برنامه‌های خبری رادیو و تلویزیون دولتی بسیار به‌‌واقعیت زندگی روزانه نزدیک‌تر است. در فرانسه نیز مبارزه برای آزاد کردن پخش امواج از قید انحصارات دولت آغاز شد. در طول سالهای اخیر چندین فرستندهٔ آزاد براه افتاده است که دولت مانع کار بعضی از آنها شده و بر روی بعضی دیگر پارازیت می‌اندازد. ولی هنوز جرأت نکرده است صاحبان آنها را به‌‌محاکمه بکشد. اما صاحبان فرستنده‌ها، به‌‌پیروی از سرمشق همکاران ایتالیائی خود از دولت شکایت کرده‌اند. یکبار نیز مسأله تا شورای دولت رفته ولی حکم آزادیخواهانه‌ئی مانند حکم شورای دولت ایتالیا صادر نشده است. با اینهمه جای تردید نیست که فرانسه و به‌‌دنبال آن همهٔ دموکراسی‌های غربی در مسیر تحولی گام نهاده‌اند که به‌‌آزاد شدن فرستنده‌های خصوصی و الغاء انحصار دولت خواهد انجامید.

‏وقتی آزادی بیان را به‌‌عنوان یک اصل پذیرفتیم وسائلی که برای بیان افکار و عقاید موجود است بستگی به‌‌مرحلهٔ خاص از پیشرفت فنون و تکنیکهای جامعه دارد و هیچ منطقی نمی‌تواند یکی از این وسائل را در انحصار دولت درآورد. بسیار مضحک است اگر دولت ادعا کند که چاپ و انتشار روزنامه در انحصار اوست و خود او با انتشار«روزنامهٔ رسمی کشور» مردم را در جریان وقایع خواهد گذاشت. شور و حرکتی که از سرچشمهٔ حیات جامعه مایه می‌گیرد هنگامی در رسانه‌های گروهی جامعه منعکس خواهد شد که این رسانه‌ها بسیار نزدیک به‌‌منشاء این حرکت باشد. هرگاه گروهی این حق را غصب کند که بجای همهٔ افراد جامعه بیاندیشد ویک رسانهٔ گروهی را برای پخش افکار خود به‌‌انحصار درآورند، آن را به‌‌موجودی بی‌تحرک و مفلوج بدل خواهند کرد. اگر این گروه بورژوازی وابسته به‌‌سرمایه‌داری بزرگ باشد تلویزیونی خواهد ساخت که عقیده «پیرشافر» ‏درباره آن پیش از این ذکر شد، و اگر قشری باشد که رادیو و تلویزیون را در ایران در اختیار خود درآورده ‏است حاصلش همان خواهد شد که امروز به‌‌چشم می‌بینیم.

‏در ایران برای مبارزه در راه آزادی رادیو و تلویزیون باید، با درس گرفتن از تجربهٔ کشورهای دیگر، هدف آن باشد که انحصار دولت لغو شود و هر گروه جامعه حق داشته باشد یک فرستندهٔ رادیوئی و تحت شرایطی یک فرستندهٔ تلویزیونی برای خود تأسیس کند. روزی که باین نتیجه دست یافتیم گام بزرگی در راه آزادی اندیشه برداشته‌ایم. وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی خواهند توانست مشکلات دستگاه اداری کشور را مستقیماً و نه بتوسط اعضای دولت به‌‌گوش مردم برسانند. کارگران هر کارخانه خواست‌های خود را برروی امواج بیان خواهند کرد و ارتباط بیشتر میان آنها تشکیل سندیکاهای کارگری نیرومند را تسریع خواهد کرد. جوانان، دانش آموزان و دانشجویان که افکار خلافشان کمتر به‌‌رسانه‌های گروهی دولتی راه می‌برد صدایشان را به‌‌گوش همگان خواهند رساند. زنان که همواره بیش از مردان مورد تعدی و اجحاف بوده‌اند با ایجاد جمعیت‌های وسیعی در سراسر کشور به‌‌کمک امواج رادیو از حقوق خاص خود دفاع خواهند کرد وبالاخره ایجاد فرستنده‌های آزاد به‌‌ترک‌ها و کردها و ترکمن‌ها و بلوچ‌ها... و نیز به‌‌اقلیت‌های مذهبی امکان خواهد داد که فرهنگهای خود را زنده نگاه دارند و برنامه بزبان خود داشته ‏باشند.

‏ولی بی‌پرده باید گفت که دست یافتن به‌‌چنین مقصودی (که در درازمدت تردیدی در حصول آن نیست) مبارزه‌ئی طولانی و دشوار به‌‌همراه دارد. نباید تصور کرد قدرتهائی که لایحهٔ مطبوعات آنچنانی را پیشنهاد کرده‌اند که بحق با قوانین دوران انگیزاسیون مقایسه شده است و جامعهٔ ایران را پنج یا شش قرن به‌‌عقب می‌برد و در شرایطی نظیر قرون وسطی قرار می‌دهد که به‌‌اجمال از آن سخن رفت به‌‌آسانی ازانحصار رادیو و تلویزیون دست برمی‌دارند. ولی مبارزه را باید هرچه زودتر آغاز کرد و در دو جبههٔ سیاسی و فنی به‌‌پیش برد.

‏فعالیت فرستنده‌های آزاد نیز به‌‌نوبه خود منشاء مسائل تازه‌ای است که دلیل‌هائی به‌‌دست دولت و گروه‌های مخالف آنها می‌دهد، یکی از دلائل مخالفت، تداخل امواج فرستنده‌هائی است که بعضی مسائل فنی را رعایت ‏نمی‌کنند. در شهر رم در بعضی موارد فرستنده‌های آزاد در کار برج نگهبانی فرودگاهها ودر نتیجه در نشستن و برخاستن هواپیماها ایجاد اختلال کرده‌اند. این نه بدلیل مسائل فنی لاینحل، بلکه به‌‌واسطهٔ نبودن قوانین و مقررات واحدی است که برای فرستنده‌های آزاد تدوین شده باشد زیرا که دولت بیشتر مشغول مبارزه با آزادی پخش امواج بوده است تا صدور قوانینی برای جلوگیری از مزاحمت متقابل آنها. گرچه در طول یکسال اخیر در مقابل حدّت مسأله تدابیری اندیشیده است. ظاهراً دولت فرانسه از درس کشور ‏همسایه اش عبرت گرفته و میتوان پیش‌بینی کرد که بجای همگام شدن با مقتضیات زمان و آزاد کردن پخش امواج همراه؛ با وضع قانونی که مانع تداخل شود سرسختی را تا روزی که در مقابل هجوم فرستنده‌ها ناچار به‌‌عقب‌نشینی شود، ادامه خواهد داد و در آن روز موقعیت شبیه ایتالیای کنونی و حل مسائل فنی بسیار مشکلتر خواهد بود. بدین سان استدلال مخالفان آزادی پخش، به‌‌سوی دولت برمی‌گردد.

استدلال دیگری که فریبنده‌تر مینماید مربوط به‌‌مالکیت دستگاههای ‏فرستنده است. طرفداران انحصار دولت چنین عنوان میکنند که برپا داشتن یک ایستگاه فرستنده مخارجی در بر دارد که از امکانات گروههای کوچک خارج است و اگر فرستنده‌های آزاد رواج یابد گروههای تجارتی وابسته به‌‌سرمایه‌های بزرگ بیش از همه از این موقعیت استفاده خواهند کرد و رادیو تلویزیون که باید زیر نظر دولت در خدمت همهٔ جامعه باشد تبدیل بیک وسیله سودجوئی خواهد شد و در این میان صدای فرستنده‌های کوچک بگوش کسی نخواهد رسید. این شیوه استدلال نیز در مقابل یک تحلیل درست متزلزل می‌شود. راست است که برای یک فرستندهٔ پرقدرت با بُرد زیاد سرمایهٔ بزرگی لازم است ولی همانگونه که در کنار روزنامه‌های بزرگ با سرمایه و تیراژ زیاد بسیاری روزنامه‌های کوچک با سرمایه محدود میتوانند بکار خود مشغول باشند، هدف از مبارزه برای آزادی پخش امواج هم شکستن انحصار فرستنده‌های قوی به‌‌وسیلهٔ ‏تعداد زیادی فرستندهٔ کوچک است. زیرا تجربهٔ همهٔ کشورها نشان می‌دهد که ایستگاه‌های بزرگ فرستنده تبدیل به‌‌مراکز سخن‌پراکنی در خدمت سرمایه‌های بزرگ و یا منافع پشت پرده می‌شود و در واقع انحصار رادیو تلویزیون چیزی جز بازتاب انحصارطلبی صاحبان این منافع نیست.

‏برعکس ایجاد فرستنده‌های کوچک با برد محدود یا با مخارج کمی مسیر است و این امکان امروز بدنبال پیشرفت فرستنده‌ها و گیرنده‌های (ا‏ف ام) پیدا شده است. ساختن یک دستگاه فرستنده کم قدرت احتیاج بمعلومات فنی فروان ندارد و در امکان هر کسی است که علوم دبیرستانی را فراگر‏فته باشد. مخارج آن نیز بسته بقدرت فرستنده، از چند صدتا چند هزار تومان تجاوز نمی‌کند. با همین توشهٔ مختصر و با استفاده از قطعات و اجزاء الکترونیک که تهیهٔ آن به‌‌آسانی در ایران میسر است میتوان یک فرستنده ساخت. که آن را در مقالهٔ آینده باز خواهیم نمود و طریقهٔ عملی ساختن یک فرستنده را نشان خواهیم داد.

‏امّا، در جبهه سیاسی باید نخست از لغوانحصار دولت دفاع کرد و گروههای سیاسی را واداشت که درباره آن موضع بگیرند و در برخورد آراء و عقایدی که این موضع‌گیری‌ها بدنبال خواهد داشت راه را برای رادیو و تلویزیون آزاد هموار خواهد کرد. به‌‌موازات مبارزهٔ سیاسی ازاهمیت مبارزه مستقیم غافل نباید بود. آزادی پخش امواج صدقه‌ئی نیست که ملت به‌‌دریوزگی آن برود.

پرشین