شعرهای کودکان

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۶ توسط Farzaneha (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۱

۵ شعر از کانادا

شعر برای آدمیزاد است

شعر‌ها برای آدمیزادند، دور یا نزدیک

از بز‌های کوهی یا آهو‌ها سخن می‌‌گویند.

شعر‌ها با هم متفاوتند؛ هیچ یک به‌دیگری شبیه نیست.

بعضی‌ از پر سخن می‌‌گویند بعضی‌ از پرواز بادبادک

امّا شعر من دیگرگونه است، نه به‌خاطر اسمش

به خاطر خودم که آن را سروده‌ام.

کتی کردملی

۹ ساله

درخت پیر

درخت پیر از باد فروفتاده

امّا هم‌چنان سربلند است.

شارون دومون

۱۰ ساله

خورشید

خورشید، درخشان است

هر روز درخشان است

امّا گاهی‌

سرما از راه می‌‌رسد

و خورشید را می‌‌پوشاند.


و گًل‌ها می‌‌شکوفند

شانون مک دونالد

۷ ساله

باز خواهند گشت

وقتی‌ نگاه می‌‌کنم می‌‌بینم‌شان

طوقی‌ها در آسمان

به‌سوی جنوب پر می‌‌کشند

جائی که هوا گرم است.


امّا باز‌خواهند گشت

آری!

شلی نمت

۱۰ ساله

خداحافظ

هنگامی که زمستان فرا می‌‌رسد

پائیز برگ‌هایش را به‌زمین می‌‌ریزد

و زمزمه می‌‌کند: خداحافظ

جانت نوت

۱۱ ساله