شکنجه و کشتار فیلمسازان در امریکای لاتین

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۷ صفحه ۱۳۵


پیتر بیسکایند


حدود سیزده سال پیش ظهور مکتبی نو و پر قدرت که آکنده از شور و شوق انقلابی بود سینمای امریکای لاتین را دگرگون کرد. «گلوبر روشا» که در جنبش «سینما نوو»ی برزیل فعالیت داشت. فیلم‌هائی چون آنتونیوداس مورتاس و خدای سیاه، شیطان سفید را ساخت. «فرناندو سولاناس» و «اکتاویو گتینو» که در جنبش آزادیخواهانه سینمای آرژانتین فعالیت داشتند آثاری چون ساعت کوره‌ها را ساختند. «یورگ سان هی‌نس» در کشور بولیوی فیلم خون کندور را ساخت که برنامه‌های عقیم‌سازی سرخپوستان بولیوی را توسط گروه صلح امریکا نشان می‌داد. در کوبا هم «توماس گویتزر آلیا» فیلم خاطرات توسعه‌نیافته و «اومبرتوسولاس» فیلم لوچیا را ساختند. از کشور شیلی نیز فیلم شغال ناهوالتورو اثر «میگوئی لیتین» عرضه شد. اکنون می‌بینیم که به‌طور ناگهانی این جنبش عظیم از میان رفته است صحنهٔ سینمای امریکای لاتین به‌استثنای کوبا، به‌صورت یک سرزمین ویران درآمده است. سینماهای ملی در سراسر دنیا به‌دلائل مختلف و پیچیده جریان‌های گذرا بوده به‌اصطلاح می‌آیند و می‌روند ولی در مورد امریکای لاتین قضیه نسبتاً آشکارتر است. بسیاری از متعهدترین فیلمسازان یا در زندان‌اند یا در تبعید و یا مرده‌اند. در این کشورها همچنان که دست‌راستی‌ها برای حفظ و بازسازی قدرت خود جنگیده‌اند، دولت‌های امپریالیستی حاکم نیز برای دست‌اندرکاران فرهنگ یعنی شعرا، خوانندگان، روزنامه‌نویس‌ها و فیلمسازان محدودیت‌هائی قائل شده‌اند. در امریکای لاتین فرهنگ نیز چون کارخانه‌ها و یا خیابان‌ها میدان جنگ و مبارزه است. تجربهٔ استعماری به‌قربانیان خود فهمانده که فرهنگ وسیله‌ئی برای تسلط طبقاتی است. بر طبق نظر «آندره راسز»، فیلمساز جوان شیلیائی و منتقد سابق مجله سینمائی «شیلی هوی»: «دولت از هنرمندان به‌همان شدتی متنفر است که از انقلابیون بیزار است زیرا دریافته که هر دو آن‌ها یکسان‌اند.» وضعیت فیلمسازان امریکای لاتین در کشور شیلی آشکارتر از هر کشور دیگری است. در اینجا جریان انقلابی پیشرفت بیش‌تری کرده واکنش علیه آن وحشیانه‌تر است. حملهٔ دولت نظامی را به‌فیلمسازان باید بخشی از تلاش عظیمی دانست که هدفش تسخیر مجدد فرهنگ شیلیائی برای طبقهٔ متوسط است. هنگامی که در سال ۱۹۷۰ آلنده به‌ریاست جمهوری شیلی برگزیده شد، رسانه‌های همگانی شیلی تصاویر و فرآورده‌های فرهنگ استعماری غرب را از امریکا به‌داخل کشور منتقل کردند. مجلهٔ