بر خاکِ تاریک...
نسخهٔ تاریخ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۱ توسط Sadeghsadeghi (بحث | مشارکتها)
برخاکِ تاریک...
برخاکِ تاریک شامگاه
آوازِ بلندِسپیده میگذرد.
(کبوتری
فریادِ درخت و تشنگی را
تا اوج پرواز میکند)
سنگین و
غریب.
برخاکِ تاریک شامگاه صداهایی دیگر جاریست.
(مردی
بازخمی برسینه و دشنهئی در گلوگاه
شهادت باران را
برخاک
میافتد)
برخاکِ تاریک شامگاه
آوازِ سرخ سپیده میگذرد.
عزیز ترسه
تابستان 52
((پایان))