اسطورههای خورشید و ماه ۱
باجلان فرخی
خورشید و ماه، همچون پدیدههای دیگر در اساطیر و افسانههای جهان جای ویژئی دارد که کیفیتش در هر دوره، با چگونگی زندگانی ومعیشت انسان مربوط میشود. شکل گرفتن این اسطورهها از زمانی آغاز میشود که انسان از معیشت مبتنی بر شکار به کشاورزی روی میآورد. بدین سان ارزشمندی آب و خاک و نور برای انسان از «دورۀ نوسنگی» آغازمیشود و چنین است که با توجه به ترکیبات و اجزاء هر اسطوره میتوان بهزمان شکل گرفتن آن پی برد. اگرچه زمان و مکان این اسطورها متفاوت است، اما هم از همانندیهای خاصی برخوردارند. علت این همانندیها را باید در شرایطی جستوجو کرد که هر اسطوره در آن بوجود میآید. به نظر میرسد که اشکال سادۀ این اسطورهها زمانی هستی یافته باشد که انسان بهجهان پیرامون خویش و نیایش عناصر مورد نیاز و اعجابانگیز توجه کرده باشد. اما اشکال پیچیدۀ این اسطورهها زمانی پیدا شد که از دورۀ «مفرغ» تا دورۀ «آهن»، «دولت شهر» های بزرگ شکل گرفت و انسان بهتدریج از «چند خدائی» به «یک خدائی» روی آورد. بهعبارت دیگر، دیگرگونی و تنوع اشکال اسطورههای خورشید و ماه و نیز شباهت نسبی این اشکال نزد اقوام متفاوت تابع شرایط مادی و نیز تحولات زندگانی اجتماعی آنهاست. برای شناخت تطبیقی اسطورههای خورشید و ماه، بهترین راهنما توجه به همانندیها و تفاوتهای این اسطورهها در زمانها و مکانهای متفاوت است.
هند
نزد هند و آریائیها بهروزگار آغاز کشاورزی در توجه به «انیمیسم»[۱] و حالات مختلف خورشید در آسمان، در «ودا»ها سه خدای خورشیدی وجود دارد که عبارتند از: «سوریا»[۲]؛ «سویتری»[۳] و «وَیوسوَت»[۴].در اسطورهای «سوریا» پسر «ویائوس»[۵]-زمین- و در اسطورههای بعدی پسر «برهماست» در اسطورهای «سوریا» دارای سه چشم و چهار دست و گیسوئی زرین است و در اسطورهئی دیگر، که زمان آن پس از اختراع گردونه است، گردونهئی دارد که هفت اسب یا اسبی هفت سر و در جایی دیگر ماهی یا نُه مادیان آن را میکشند. «ویوسوت» خورشیدی است که از افق برخاسته و خدای خورشیدیِ دیگری است که موئی زرین دارد و «سویتری» نیز خورشیدی است که از افق شرق برآمده و بهافق