پرستار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
کتاب شعر
- با همکاری یداله رؤیائی
۱- پرستار ... مهدی اخوان امید
۲- ابر و نور ... منوچهر آتشی
۳- چند شعر از تاگور ... ترجمه دکتر رضا براهینی
۴- چند شعر از کتاب باغبان تاگور ... ترجمه محمود کیانوش
۵- واپسین ارمغان از تاگور ... ترجمه حسن قباد
۶- از پنجرهای باز ... حشمت جزنی
۷- خراباتی ... جلالالدین مولوی
مهدی اخوان. امید
پرستار
اقول و اللیل فی امتداد
- و ادمع الغیث فی انسفاح
اظن لیلی بغیر شک
- قدبات یبکی علیالصباح
- «لاادری»
شب از شبهای پائیزی است.
از آن همدرد و با مت مهربان شبهای شکآور.
شبی گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گرید، بر من نیز پنهانی.
من این میگویم و دنباله دارد شب.
خموش و مهربان با من
بکردار پرستاری سیهپوش پیشاپیش، دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب.