پرستار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
مهدی اخوان. امید
پرستار
شب از شبهای پائیزی است.
از آن همدرد و با مت مهربان شبهای شکآور.
شبی گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گرید، بر من نیز پنهانی.
من این میگویم و دنباله دارد شب.
خموش و مهربان با من
بکردار پرستاری سیهپوش پیشاپیش، دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب.