آبدانههای چرکیِ بارانِ تابستانی
آنچه به نام آبدانههای چرکی باران تابستانی درباره شعر صبح میخوانید نه تعبیر و تفسیر این شعر است، و نه نوعی برداشت اجتماعی یا ادبی از آن، و یا چیزی مانند این ها. این فقط یک راه خواندن شعر است. به این معنا که کوشیدهام مفردات این شعر را سبک سنگین کنم، ستونهائی را که این شعر بر آنها بنا شده به طور عینی جست و جو کنم. طرح کلی آن را به هم بریزم و از نو بسازم. حالات عینی یا ذهنی بودن واژههای آن را به محک بزنم. عیار عاطفیشان را بسنجم. طرح شعر را و نیز طرح هر واژه را در اندازهها و ابعاد گوناگون بزرگ کنم تا بهتر دیده شود. موقعیتهای متضاد را عرضه کنم تا برجستگی و بعدی در فضای شعر پدید آید و این پنهان و آشکار شعر را دیدنی تر کند. کوشیدهام آنچه را در نگاه نخست دیده میشود، یا نمیشود ببینم. کاربرد واژهها را، برای نمونه، "آبدانه" و "آبله"، "کاهلانه" و "به تردید"، و تقدم و تأخر آنها را با یکدیگر مقایسه کنم. در زمان و مکان شعر دقت کنم. برخی از مفاهیم آن را، مثلا مفهوم "باران" و "شهید" را، با شعرهای دیگر همین شاعر بسنجم، و کارهائی از این گونه. از اینجاست که گفتهام که این نوشته نه تعبیر و تفسیر این شعر است، و نه نوعی برداشت اجتماعی و ادبی از آن. تفسیر شعر دیگر با خود شماست. سیر در عوالم درونی آن به عهده خود شماست. در واقع زمینه قبلی و فضای کنونی عاطفی و تجربه درونی و اجتماعی خود شماست که آن را تعبیر و تفسیر میکند. غرض از این نوشته فقط این است که انگیزه ئی باشد که شعر را با جانی آگاه تر بخوانید، و بیشتر برای جوانانی نوشته شده است که در نظر نخست نمیتوانند آنچه را لازم است از شعر دریابند تا محرکی باشد برای تفکر درباره آن شعر. کوشش میکنیم که این کار را در شمارههای آینده نیز دنبال کنیم.