در ستایش ناظم حکمت
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
قطعه ای از پابلو نرودا
در ستایش ناظم حکمت
شاعری بزرگ که برای تمامی جهان مینوشت. مردی بزرگ که به اکثریت انسان متعلق است. وطن پرستی که در وطن خویش زجرها دیده، ناظم حکمت در شعر قرن خود همتایی ندارد. او در چشم من تجسم دلاوری و مهربانی است.
سانتیاگو 2 ژوئن 1973
شاعری چون طنین ناقوس
شخصیت شاعر بزرگ ترک، ناظم حکمت، در آمریکای لاتین هیجانی سترک برمیانگیزد. مبارزه اش برای آزادی ترکیه، همان بود که شاعران و نویسندگان ما را به مبارزه برای آزادی آمریکائی لاتین رهنمون میشد. در زبانهائی بس متفاوت، بس دور از هم، ناظم حکمت و ادبیات ما در آرزوی انسانی یگانه ئی بهم میآمیختند: در امتناع از کار بست شعر به عنوان وسیلهی طفره رفتن از مشکلات واقعی انسان.
آمریکای لاتین نمیتواند به هنگام تجلیل چنین شاعری غایب باشد. و من میاندیشم که شاید صدای من و پیوستگی پر ستایش من به شاعر بزرگ ترک، در بزرگداشت سیمای او، در آن چه بود و هست، در مبارزهی مداوم و خستگی ناپذیر با استبداد قدرتهای کوری که خلقها و بشریت را به بردگی میکشند کارآیند باشد.
بارها و بارها در کشوری اسپانیائی زبان، بیانیهها علیه بازداشت ناظم حکمت امضاء شده است... بارها و بارها اعتراض نامهها و درخواستها... ما او را جز از میان اشعار مبارز و معترضیش نمیشناختیم و همان ما را بس بود. برای ما بس بود که گاه گاه در جهان، همان سان که در کشور خود ما، مردی هست برانگیخته از شعر، که وحشیان همیشه را رسوا میکند، همیشه همان وحشیان را.
یک سال پیش از این، من فرصت آن را یافتم که در پاریس با او سخن بگویم. اگر شعرش فراموش نشدنی است، منش او نیز چنین است. او هیچگاه با همه سالهای دراز حبس و تبعید روترش نکرده است. زیرا او که چون زنگ ناقوس شاداب است. پیشترها او را در مسکو شناخته بودم، در فرصت نمایش یکی از کارهایش "طغیان زنان" که