گلهای داوودی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
صفحه 70
مه بلند خاکستری رنگ زمستانی سراسر دره سیلیانس Salians را از چشم آسمان و همه دنیا پنهان میکرد و از هر طرف چون سرپوشی روی کوهها را میپوشاند و درهی بزرگ را به محوطهی محصوری بدل میکرد. در بستر وسیع دره، خیشها زمین را میکندند و خاک سیاه رنگ را چون فلزی بر جا میگذاشتند. بنظر میرسید که در چراگاه های آنسوی رود سالیانس باقی مانده ساقه گندمهای بریده در نور کمرنگ خورشید غوطهور است، اما بهنگام ماه آذر، در دره، آفتابی نبود. و در خط کوتاه و پهن کنار رود، برگهای تیز زردرنگ رود که شعله میزد. زمان آرامش و استراحت بود و هوا سردی مطبوعی داشت و نسیم ملایمی که از جنوب باختری میوزید کشاورزان را کمی امیدوار میکرد که بزودی باران خوبی خواهد آمد اما مه و باران با هم نمیآید.
صفحه 69
گلهای داوودی