گفتوگوئی با شیخ عزالدین حسینی
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
این گفت و گویی است که توسط یکی از دوست داران کتاب جمعه در تاریخ ۱۶/۱۰/۵۸ با شیخعزالدین حسینی صورت گرفته و نوار آن بهاختیار ما گذاشته شده است. چاپ آن در کتاب جمعه بهاین جهت صورت میگیرد که حاوی نکات تازهئی است و پیش از گفت و گوهای مشابه نقطه نظرهای رهبر خلق کرد را منعکس میکند.
اگر ممکن باشد نظر شخصی خود را دربارهٔ مفهوم خودمختاری بیان فرمائید. خودمختاری چه مفهومی دارد؟
تا بهحال بهکرات نظر خود را در باره مفهوم خودمختاری بیان کردهایم و بهدولت دادهایم. و در آخرین بار طرح ۲۶ مادهئی را در اختیار آنان گذاشتیم. خودمختاری با تجزیه طلبی بسیار متفاوت است. دراین معنا، کردستان جزئی از ایران و در مسائل کلی همیشه تابع مرکز خواهد بود. یعنی ارتش همیشه تابع مرکز خواهد بود. امّا فراموش نشود که که ارتش همیشه فقط پاسدار مرزهاست. از نظر مسائل مربوط بهروابط امورخارجی، بودجهٔ کل کشور، تنظیم سیاست تجاری، مجلس شورا، رئیس جمهور، نخست وزیر، کلیتاً تمام مسائلی که بهسرنوشت تمامی نقاط ایران بستگی دارد کردستان نیز تابعی از مجموعه کشور خواهد بود. ولی کردستان باید بهصورت ایالت بزرگی درآید که تمامی نقاط کردنشین را در بر می گیرد. یک انجمن خودمختار مسائل محلی را اداره خواهد کرد. زبان کردی در منطقه خودمختار کردنشین بهرسمیت شناخته خواهد شد و در ادارات و مدارس مورد استفاده قرار خواهد گرفت. امّا زبان فارسی زبان رسمی برای کل کشور است و درکنار زبان کردی در مدارس تدریس خواهد شد.
در مجوع این خواستها هیچ جائی برای تجزیه کردستان وجود ندارد و اصولاُ به مصلحت کردها نیست که از ایران جدا شوند. شما فکر میکنید اگر کردستان از ایران جدا شود اساساً میتواند خودش را اداره کند؟
به نظر می رسد دراین حالت بین ایالت های دیگر محدود خواهد شد.
همینطور است. وضعیت طبیعی سرزمین ایران طوری است که هر ناحیه منابع و استعدادهای ویژه خودش را دارد. خلق کرد نمیتواند خود را بینیاز از بقیه نواحی ایران بداند. اما ما قومی هستیم با ویژگیهای مخصوص بهخودش که میخواهیم درامور داخلی خود بهاستقلال عمل کنیم بدون آنکه بهوحدت طبیعی و استقلال و عظمت ایران صدمهئی بزنیم.
حالا فرض بفرمائید که کردستان به خودمختاری رسیده است. طبیعتاً ایالتهای دیگر هم میل دارند بهخودمختاری برسند...
چه اشکالی دارد؟
مسئله این است که بخشهای وسیعی از ایالتهای ایران فارسنشین هستند ، تصور شما این است که باید عین همین خودمختاری بهبقیه نواحی ایران تفویض شود؟
مسلّماً باید بهتمام آنها خودمختاری داده شود. ولی مشکل این است که درحال حاضر آنها سیستم ملی ندارند. در نظر بگیرید که هند، سوئد و بسیاری از کشورهای دیگر بهاین نحو اداره میشوند و مشکلی هم ایجاد نشده.
آیا این خودمختاری که شما از آن صحبت میدارید به روش تقسیمبندی ایالات متحده آمریکا شباهت دارد؟
مثلاً. حدوداً بهاین تقسیمبندی شبیه است. هر ایالتی برای خود قوانینی دارد. در سوئد نیز همین طور است. در چکسلواکی و هند نیز همین طور است و این طرز حکومت بههیچ وجه مفهوم تجزیه طلبی ندارد. الآن در مهاباد بهطوری که میبینید آزادی فراوانی بهچشم میخورد و کارها در دست مردم است. آیا مهاباد از ایران جدا شده است؟
امّا سؤالی برای من مطرح است، میدانیم که از بعد از جنگ جهانی اوّل کردستان بین ایران، ترکیه، عراق، شوروی و سوریه تقسیم شده است. اگر کردستان ایران خودمختار شود طبیعی است که کردهای ترکیه، عراق و بقیه جاها هم نمیتوانند آرام بنشینند و آنها هم خودمختاری خواهند خواست...
خوب آنها خودمختاری در درون کشور خود میخواهند.
بله، ولی اگر همه آنها ناگهان برای بهدست آوردن خودمختاری شروع بهمبارزه کنند تصور نمیفرمائید که امکانات یک جنگ بزرگ در منطقه بیش از پیش فراهم شود؟
نه. نمیدانم چرا این تصور برای شما پیش آمده. کردها در درون کشورهای خودشان جست و جوی خودمختاری میکنند.
میدانیم که در ابتدای قرن اخیر میلادی، دولتهای بزرگ آمدهاند و یک تقسیمبندیهائی در خاورمیانه کردهاند. میدانیم که این تقسیمبندیها اغلب مصنوعی است و شکل طبیعی جغرافیائیش را ندارد. امّا درهر حال این تقسیمبیندیها بهنحوی جا افتادهاند. حال آیا امکانپذیر است که ما ایرانیها دراین نوع تقسیمبندی تحولاتی بهوجود بیاوریم بدون اینکه در نقاط دیگر تأثیر بگذارد و بعد با غربیها و نیروهای دیگر چگونه باید کنار بیآئیم؟
شما چرا احساس خطر میکنید؟ هیچ خطری ایران را تهدید نمیکند، چون کردها آریایی هستند و خود را ایرانی میدانند.
صحبت ایران الآن در میان نیست. مسئله تمام منطقه مطرح است. ما بیائیم و در ایران یک حکومت فدرال ایجاد کنیم و البته طبیعی است که هرگز نمیتوانیم در ایران عملی انجام بدهیم بدون آن که در کشورهای مجاور تأثیر بگذارد. البته بسیار ایدهآل خواهد بود که ترکیه، عراق و افغانستان هم بهصورت فدرال اداره شوند، ولی آیا ابرقدرتها تحمّل این همه تغییر و تحوّل در منطقه را خواهند داشت؟ زیرا میدانیم بهانجام رسیدن چنین تحولاتی یعنی قدرتمند شدن منطقه.
ما کاری به جاهای دیگر نداریم و از ایران صحبت میکنیم. اگر ابرقدرتها زورشان برسد و مردم هم تسلیم شوند تمام مواهب طبیعی ما را خواهند بلعید. ایران در زمان شاه بهصورت فدرال اداره نمیشد و دیدیم که آمریکا به تمامی منابع ایران تسلط داشت. نفت و ارز ایران را برای خودش میبرد و البته در ظاهر هم ایران بهصورت واحد اداره میشد. حالا آنکه مثلاً آلمان غربی بهصورت فدرال اداره میشود و هیچکس جرأت دستاندازی به منابع آن را ندارد. وقتی مردم یک کشور از حکومتشان راضی باشند و هیچ نوع ستم اقتصادی و سیاسی بر آنها تحمیل نشود هیچ ابرقدرتی جرأت دستاندازی بهمنافع آنها را نخواهد داشت.