گورمهلن، نقاشِ اجارهنشینانِ خلاء
تایپ این مقاله ناقص است. لطفاً قبل از شروع به تایپ صفحهٔ راهنما را ببینید. |
حدود سال 1950، در دشت منیل لو روآ،در حواشی جنگل سن زرمن یک فروشنده نمای ساختمان بساط پهن کرده بود. دکورهای سنگی جلو خان یک کلاه فرنگی تعمیری، یک مسافرخانه کوچک قرن هیجدهمی یا یک کلبه شاعرانه را می دیدی که پشت شان با تیرهای چوبی شمع زده اند و با این وضع تو هوا قدعلم کرده اند. لابد صاحبان آجر یا کلبه های شیروانی دار یا قیرو گونی شده، که گرفتار پشیمانی شده بودند یا عقل شان پارسنگ می برد، می آمده به آنجا که <گذشته>یی برای خودشان بخرند. ابرها و شاخ و برگ درخت ها پشت پنجره ها موج م یزد. من زن هایی را جلو چشم مجسم می کردم در پیرهن خواب، که ااز نردبان ها رفته بودند بالا و دم این پنجره ها داشتند موهای شان را آرایش می کردند. یادم می آید یک بار با آندره بروتون رفتیم آنجا میان نماهای ساختمان گردش کردیم.
دوازده سال بعد،بین اولی سطرح های گورمه لن،این خانه های تک دیواره،این نرربان ها،این اجاره نشینان خلا، و دلواپسی هیچان انگیز گردش آن روز را باز یافتم. و امروز، با قبول تصادفات غلو شده سرنوشت خودم به این موضوع پیان داده ام.