جلو دانشگاه ۲۱
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
مارکسیسم چهگوارا-فلسفه، اقتصاد، جنگ انقلابی
نوشته میشل لوی
ترجمه: فرشیده اباذری
انتشارات مازیار-بها: یکصد ریال
«کاملترین انسان نسل خود»، با این بیان هوشمندانه است که ژان پلسارتر شخصیت ارنستو چهگوارا یعنی تجسم انسان طراز نوینی را تصویر میکند که انسان در متعالیترین مفهوم این کلمه بود. به اعتبار درک عمیق از و پویایش از جهانبینی خلاق مارکسیسم لنینیسم در رابطه با انسانگرائی مارکسیسم و گزینش آگاهانه و پرثمر استراتژی نظامی-سیاسی انقلابی در جهان غارتشده آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین.
پزشک، اقتصاددان، بانکدار، سفیر کبیر، نظریهپرداز سیاسی و تئوریسین نظامی بود. امّا اینها هیچیک از آن صفت و منشی نیست که بتواند تفسیرکننده شخصیت انسانی باشد که با غولهای رنسانس مقایسهاش میکنند.
راز عظمت شخصیت او به رغم جعلپردازی و خدعهگیری قلم بمزدان ارگانهای سرمایهداری غرب، نه در قهرمانگرائی و ماجراجوئی او که در ایمان و اعتقاد خللناپذیرش به انسان و پیوند«اندیشه» و «عمل» در پرتو آرمانهای انقلاب سوسیالیستی بود. این شأن درک انسانی او بود که به روشنفکری سردرگم و هراسان از سلطه حاکمیتهای خونآشام وابسته به امپریالیسم و ارتجاع بینالمللی درس تعهد و شهامت و ایثار را تکرار کند که نهایت پارسایی و شرف روشنفکری در مقابله یکتنه و قهرآمیز با قدرت دژخیمی امپریالیسم آمریکا و نمایندگان آن است.
بازتاب پیوند «اندیشه» و «عمل» او را در اعمال و اجرای تز نظامی-سیاسی انقلاب، در پیدایش حرکتها و جنبشهای انقلابی مسلحانه جهان به روشنی و صراحت میتوان دید. مصاف قهرآمیز و مسلحانه نیروهای پیشاهنگ انقلابی و خلقی جامعه ما، در برابر خونخوارترین و سفاکترین رژیم تاریخ، آنهم در شرایط هولناکی که عارضه زیانبار هزیمت تاریخی آن مدعیان فرصتطلب، توانسته بود تودهها را در مردابی از هراس و بیاعتمادی غرق کند، گواه