کتاب کوچه ۳۶

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۶ صفحه ۱۳۷

توضیحاتی در باب مراسم تمنای باران...

اقای خسرو ماهداد صدیقی به دنبال چپ مراسم تمنای باران در شماره‌های گذشتهٔ کتاب جمعه، مراسمی را که در تبریز و اطراف آن صورت می‌گیرد، به ترتیبی که از مادر خود - خانم عباس زاده سالاری شنیده اند ارسال داشته اند که پاره ای‌ از آن نیازمند توضیحات بیشتری است.

نخست شعری دو خطی‌ است بدین مضمون: چَمچَه بالیق ئَه ایستَر

آلاّه دَن یاقش ایستَر

اَلی‌ و قولی‌، خمیر دَن

بیرچه قاشیق سوایستر

که کودکان در کوچه‌های روستا می‌‌خوانند و به آهنگ آن سینه می‌‌زنند. ترجمهٔ سطر به سطر آن چنین است:

کمچهٔ (خمیریِ ماهی‌ شکل) چه می‌خواهد؟ از خدا باران می‌‌خواهد،

دست و بازویش از خمیر است

یک قاشق آب می‌خواهد.

به نظر می‌‌آید که در این مراسم باید چنین کمچهٔ یا آبگردانی که از خمیر ساخته شده و احتمالا دُم آن به شکل ماهی‌ است به نحوی مورد استفاده قرار گیرد، که اقای ماهداد صدیقی در باب آن توضیحی نداده اند.

رسم دیگر این است که چون در ایام بهار ریزش باران تاخیر می‌کند، اهالی روستا الاغ سفیدی را که در امر حمل گندم و آرد مورد استفاده قرار می‌گیرد به کنار چشم یا رودخانه یا جوی آبی می‌‌برند و صورتش را می‌‌شویند. اعتقاد بر این است که با این عمل باران خواهد آمد.