عاشقانه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
عاشقانه
آن که میگوید دوستت دارم
خنیاگر غمگینی است
که آوازش را از دست داده است.
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من،
عشق را
ایکاش زبان سخن بود
آن که میگوید دوستت میدارم
دل اندوهگین شبیست
که مهتابش را میجوید
ایکاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من.
عشق را
ایکاش زبان سخن بود
احمد شاملو ۵۸.۴.۳۱