چند شعر از لوئی ویکا لیتائو*

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۱۹ توسط Hadis (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۵۸

چند شعر از

==لوئی ویکا لیتائو== الگو:*

به‌سال 1915 در موامنتا دابایر چشم به‌جهان گشوده است. در حال حاضر در پورتو اقامت دارد. در انتشار مجلۀ مبارز «اخبار محاصره»همکاری می‌کند. آثار منتشر شدۀ او آزادی (1950)و شب سنگی (1955)است که این آخری را در زندان سروده است.

(1)

 شب سنگی 

شب سنگی

تیرگی دیوارها

سیم‌های خاردار افراشته

نرده‌های آهنی

صلیب آهنی،

و بر سنگفرش‌های عریان

روشنائی میرنده‌ئی.

و ماه، شاخ‌های ماه،

سرنیزه‌ئی نشانه رفته.

شبِ سنگی، شب گداخته،

برای آن که سکوت

قلب انسان‌ها را پایمال کند.

(2)

صبح

زندانبان روز به‌خیر می‌گوید.

نمی‌شنوم، به‌سختی می‌بینم

کلیدهای قفل بزرگ آهنین را

که پنداری بر زمینۀ اونیفرم می‌خندند.

استفراغ تحمل‌ناپذیرِ ریشخند.

- «روز به‌خیر»-چرا روز به‌خیر؟

گوش کنید آقای زندانبان: الگو:*

اینجا شب است. هیچی روحی در آن ساکن نیست.

سلام‌تان را به‌خارج پرتاب کنید

فقط در خارج است که روز سر می‌زند؛

(3)

نامه

کلمات را بر صفحۀ کاغذ پرتاب می‌کنم

همچون ماهیگیر بی‌خیال

که زورق‌ها را به‌رودخانه افکند.

تنها در عمق، در این عمق دست نایافته

دست‌هایم را می‌گشایم و می‌بندم،

دست‌های منِ مغروقِ

در احتضار از تشنگی.

«حالم خوب است عشق من.»

هنگامی که برای تو می‌نویسم

چشم‌هایم تصویر تو را نظاره می‌کنند

که بر میله‌های تختم آویخته

برای آن که کلماتم طعم حقیقی را باز یابند

از کسی که به‌من گوش فرا می‌دهد

از کسی که با من سخن می‌گوید

از کسی که مرا باز می‌خواند،

«حالم خوب است عشق من.»

دیروز در گلی از باغچه‌ها چیده

بهار را باز دیدم

امروز سنگی بر شانه‌هایم سنگینی می‌کند

و مشتی در کمین گُرده‌های من است.

چندان که مرگ فراز آید- دوستم، شیرین من-

حتی اگر هیچ کس آنجا کنارم نباشد

به‌خواهش از او خواهم خواست که باز با تو بگوید:

«حالم خوب است عشق من.»

^ مترجم ملیّت شاعر را متذک نشده. تنها از روی محل اقامت او پورتو –که دومین شهر مهم پرتغال است- احتمال داده می‌شود که پرتغالی باشد.

^ به‌سبب نامفهوم بودن، ترجمۀ سطر بعد حذف شده است.

برگردان احمدرضا روانبخش