نثر عصر نادری
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
آنگاه بهفرمان همایونی بر دیدار باغی که نزدیک سراپردهٔ شاهی بود، سوراخ تنگی کرده، سر خاندانقلی بیگ (نایب الحکومه کرمان) را از سوراخ بیرون آورده طنابهای محکم بر سر و گردن او بستند و سر دیگر طناب را بر دو گاو بسته و چوب بهگاوها زدند، سر خاندانقلی بیگ بیچاره با بیشتر اعصاب و عروق آن کنده شد.»
***
نثر بهشیوهٔ فرهنگ حضرت والا نادر گیتیستان هم خصوصیات شگفتانگیزی دارد که از آن بعنوان مقالهنویسی یا مغلقنگاری یاد میشود از مشخصه این شیوه نثر آرایشهای سخیف کلامی یعنی پیچیدگی و تکلّف و تصنع و سرشار بودن آن از کنایات و استعارات و مترادفات و تشبیهات و الفاظ ناهنجار و غامض عربی و فضلفروشی و عبارتپردازیهای ملالآور و چندشانگیز و قرینهسازیها و تملقگوئیهای عفن است آن چنان که از یکسو زبان اصلی یعنی فارسی یکسره زیر مهابت مرگبار این تکلف رنگ میبازد و از سوی دیگر فهم مطلب ناممکن. استاد چنین شیوه حضرت میرزامهدیخان استرآبادی فلشی حضرت والا نادرگیتیستان و شاهکارش درّه نادری که نمونهئی از آن همراه برگردان آن بهزبان فارسی میخوانید:
«بعضی از دلیران مجالح صولت در مجال حرب و جلواح رزم بهمجالحت و مکالحت مشتغل و برخی از عراض کفاح و نسقاح منتقل گردیدند. در آن ملحمه بهضروب مثلاً حمه ضروب ابطال را رقم ابطال بر صحیفه هستی کشیده شد و در آنات کروفر، فر خرید ونی ختو یافته بر حکم بوش توسن پوش قاآنی بهیکتن از پیادگان بیلتن عثمانی از سرکشی پهلو زد و در زیرپای داور دارا درایت سکندری یافت که اِنّالجواد قد یکبوا. و جنابش از سماء بر زمین آمد...»
برگردان بهفارسی: برخی از سربازان سپاه نادر کشته شدند اسب نادر سکندری زد و نارد از پشت آن افتاد!