در دفاع از کلمه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
{{در حال ویرایش}} | {{در حال ویرایش}} | ||
+ | |||
+ | '''ادواردو گالیانو'''{{نشانه|galeano|توضیح}} | ||
+ | ''بهنویسندگان دلاور آیندگان و روزنامهنگاران مبارز و پیشرو'' | ||
+ | |||
+ | |||
+ | طی شبهای بلند بیقراری و روزهای پر از ملال و دلتنگی، مگسی دور سرم وزوز میکند: «نوشتن، ارزش دارد؟» | ||
+ | |||
+ | در میان خداحافظیها و جنایتها، آیا کلمهها خواهند ماند؟ | ||
+ | |||
+ | آیا این حرفه، که انسان خود برگزیده یا برای او گزیده شده است، اهمیت و معنائی هم دارد؟ | ||
+ | |||
+ | من از آمریکای جنوبیم. در زادگاهم '''مونته ویدهئو'''{{نشانه|m1|توضیح}} روزنامهها و مجلاتی منتشر میکردم. دولت یا طلبکاران آنها را یکی پس از دیگری تعطیل کردند. چند کتاب نوشتم: همهٔ آنها ممنوع اعلام شد. در آغاز سال ۱۹۷۳ تبعید من آغاز شد. در '''بوئنوس آیرس'''{{نشانه|m2|توضیح}} «بحران» را بنیان گذاشتیم که یک مجلهٔ فرهنگی بود بابالاترین تعداد چاپ در تاریخ زبان اسپانیولی، در ماه اوت سال گذشته{{نشانه|m3|توضیح}} آخرین شمارهٔ آن منتشر شد. ادامهٔ انتشار آن امکانپذیر نبود. آنگاه که کلمهها نمیتوانند بیش از سکوت ارزشی داشته باشند، بهتر است انسان چیزی نگوید و امیدوار بماند. | ||
+ | نویسندگان و روزنامهنگارانی که مجله را تهیه و آماده میکردند کجا هستند؟ تقریباً همه آرژانتین را ترک گفتهاند. دیگران یا بهزندان افتاده یا ناپدید شدهاند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==حواشی== | ||
+ | # {{پاورقی|galeano}} Eduardo Galeano، نویسندهٔ نامدار '''اوروگوئه''' و مدیر مجلهٔ هفتگی Marcha (۱۹۶۱-۶۴)، که در حال حاضر در '''بارسلون''' زندگی میکند. | ||
+ | # {{پاورقی|m1}} Montevideo پایتخت اوروگوئه | ||
+ | # {{پاورقی|m2}} Buenos Aires پایتخت آرژانتین | ||
+ | # {{پاورقی|m3}} منظور ماه اوت سال ۱۹۷۶ است. این مقاله در تابستان سال ۱۹۷۷ نوشته شده. |
نسخهٔ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۳۹
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
ادواردو گالیانوالگو:نشانه بهنویسندگان دلاور آیندگان و روزنامهنگاران مبارز و پیشرو
طی شبهای بلند بیقراری و روزهای پر از ملال و دلتنگی، مگسی دور سرم وزوز میکند: «نوشتن، ارزش دارد؟»
در میان خداحافظیها و جنایتها، آیا کلمهها خواهند ماند؟
آیا این حرفه، که انسان خود برگزیده یا برای او گزیده شده است، اهمیت و معنائی هم دارد؟
من از آمریکای جنوبیم. در زادگاهم مونته ویدهئوالگو:نشانه روزنامهها و مجلاتی منتشر میکردم. دولت یا طلبکاران آنها را یکی پس از دیگری تعطیل کردند. چند کتاب نوشتم: همهٔ آنها ممنوع اعلام شد. در آغاز سال ۱۹۷۳ تبعید من آغاز شد. در بوئنوس آیرسالگو:نشانه «بحران» را بنیان گذاشتیم که یک مجلهٔ فرهنگی بود بابالاترین تعداد چاپ در تاریخ زبان اسپانیولی، در ماه اوت سال گذشتهالگو:نشانه آخرین شمارهٔ آن منتشر شد. ادامهٔ انتشار آن امکانپذیر نبود. آنگاه که کلمهها نمیتوانند بیش از سکوت ارزشی داشته باشند، بهتر است انسان چیزی نگوید و امیدوار بماند. نویسندگان و روزنامهنگارانی که مجله را تهیه و آماده میکردند کجا هستند؟ تقریباً همه آرژانتین را ترک گفتهاند. دیگران یا بهزندان افتاده یا ناپدید شدهاند.