صندوق پستی ۱۱۳۲-۱۵ شمارهٔ ۳۶: تفاوت بین نسخهها
(تايپ تا پايان صفحه ۱۴۳) |
(تايپ تا پايان ستون اول صفحه ۱۴۵) |
||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
{{پایان چپچین}} | {{پایان چپچین}} | ||
+ | |||
+ | '''* آقای ف.ج''' (تهران) | ||
+ | |||
+ | خوشبختانه کتاب جمعه هنوز در وضعی نیست که نیاز بهکومک مالی خوانندگان و علاقهمندان داشته باشد، و اگر بهعلت ضعف بنیهٔ مالی تاکنون نتوانسته است بهبرنامههای خود [چنان که در شمارهٔ چهارم عنوان شده] عمل کند، دست کم علیرغم هزینهٔ سنگین تولیدی خود موفق شده است تاکنون روی پای خود بایستد. طبیعی است که ما بهخوانندگان بیشتری نیازمندیم و حتی یک دو باز از خوانندگان خود خواستهایم ما را در این مهم یاری دهند و میان کسان و آشنایان خود مجله را تبلیغ کنند و بهخصوص مشترکانی برای ما بجویند. همچنین طبیعی است با کارشکنیهای مداومی که میشود (خواه از طریق انتشار توهماتی درمیان مردم و خواه از راه تحت فشار قرار دادن موزعان مجله در شهرستانها) چنانچه مجله در خطر ورشکست مالی قرار گیرد مستقیماً از خوانندگان عزیزی که تاکنون یک دم از محبت و پشتیبانی خود باز نایستادهاند تقاضای کومک مالی خواهیم کرد و تا جائی که بتوانیم بهوظیفهٔ فرهنگی خود ادامه خواهیم داد. معذلک کوکم ماهانه چهارصد تومان شما را - نه بهعنوان کومک مالی - بلکه بهعنوان مساعدت بهپارهئی از خوانندگان که بهعلت ضعف شدید مالی نمیتوانند مجله را بهطور مرتب تهیه کنند با کمال میل می پذیریم و ده تن از خوانندگان را که واجد شرائط تشخیص دادهایم از این محل جزو مشترکان مجله منظور میکنیم و مجله از شمارهٔ ۳۵ از طرف شما برای آنها فرستاده میشود. این خوانندگان قبلاً درخواست کرده بودند مجله در اختیارشان قرار گیرد و لیست آنها در دفتر مجله موجود است. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''* آقای قبن''' (تهران) | ||
+ | |||
+ | حالا که بهگفتهٔ خودتان محکوم بهسپری کردن زندگی هستید واقعاً «زندگی کنید». اگر بهراستی برایتان «زندگی دشوار و مرگ آسان است» چرا بهجای انشا نوشتن برای ما نمیروید دنبال کارهائی مثل عضویت در «کمیتهٔ امنیت» که خبر آغاز شدن فعالیتش (بهسلامتی انشاءالـله) در اطلاعات سهشنبهٔ گذشته چاپ شد؟ در آن «سازمان» یک شعبه هم دارند که کارش «خنثی کردن بمب» است. پیشنهاد میکنیم آنجا عضو بشوید. چون از مرگ نمیترسید بهزودی ترقی خواهید کرد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''* آقای پرویز صالحی''' (تبریز) | ||
+ | |||
+ | لطف بفرمائید و اصل مقالهٔ کونیتزین یا فتوکپی آن را برای ما بفرستید. پیشاپیش ممنونیم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''* آقای محمد قاری''' ( گرگان) | ||
+ | |||
+ | طبعاً دیداز شما هم برای من دلپذیر خواهد بود البته همان طور که خودتان دربارهٔ آن افراد نوشتهاید «ندیدن و نشنیدن و حس نکردن آنها نباید اسباب شگفتی باشد چرا که با کلههای کاه انباشته نه میشود دید، نه شنید و نه احساس کرد». - پس میتوانم با این سطور شعرتان که | ||
+ | |||
+ | '''بودن''' | ||
+ | |||
+ | '''جوابی شکسته بود''' | ||
+ | |||
+ | '''هنگامی که''' | ||
+ | |||
+ | '''در دلتای نومیدی''' | ||
+ | |||
+ | ::: '''ایستاده بودم،''' | ||
+ | |||
+ | و نیز با سطور نهائی آن که: | ||
+ | |||
+ | '''آسمان''' | ||
+ | |||
+ | '''پریدهرنگتر از''' | ||
+ | |||
+ | ::: '''بیهودگی است. ''' | ||
+ | |||
+ | موافق نباشم. ما هرگز در دلتای نومیدی نایستادیم، و آسمانمان همیشه از یقین و امید تابان بوده است. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == رسید متشکریم == | ||
+ | |||
+ | '''* فریدون کاتبی''' (اهواز): طریق فراخ. | ||
+ | |||
+ | '''* محمد نصیر''' (بابالمندب): معمائی، بیداری. | ||
+ | |||
+ | '''* سعید الماسی: ''' آن دستهای سرد، توفان کوچک، توفان بزرگ، شاعر، این سکوتهای معلق، عشق، نگاهی بهصحنه، تا حدوث تمام انقلاب، از من، از تو، از سالیان ستم و سالیان زایش، بهآنان که همیشه ساختهاند. | ||
+ | |||
+ | '''* اصغر استادحسن معمار''' (تهران): پیوند قلبها و دستها. | ||
+ | |||
+ | '''* محمد شیروانی''' (اهواز): نوروزتان پیروز. | ||
+ | |||
+ | '''* الف. رهایی''' (کرمانشاه): کارگر... | ||
+ | |||
+ | '''* رامش ابهری''' (11 ساله، دبستان ذوقی) آزادی. | ||
+ | |||
+ | '''* آقای مهدی برهانی: ''' در باغ سرد پیر... | ||
+ | |||
+ | ---- | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''* آقای ناصر تقابنی''' (گیلان) | ||
+ | |||
+ | از شمارهٔ ۳۵ برای شما ارسال شد. ولی نامهئی که میفرمائید حوالهٔ بانکی و فتوکپی کارت دانشجوئیتان ضمیمهٔ آن بوده و در حدود ۱۸ | ||
[[رده:کتاب جمعه ۳۶]] | [[رده:کتاب جمعه ۳۶]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۵۴
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
آقای وزیر پست و تلگراف جمهوری اسلامی ایران
مشترکان این هفتهنامه شکایت میکنند که شمارههای ۳۱ و ۳۲ بهایشان نرسیده است. سازمان ابتکار که متعهد توزیع مجله است با در نظر گرفتن تعداد تلفنهائی که بهآنجا شده بهاین نتیجه ناگزیر رسیده است که بهاحتمال قریب بهیقین هیچ یک از مشترکات کتاب جمعه شمارههای ۳۱ و ۳۲ خود را دریافت نداشتهاند و این موضوع بهآن معنی است که ادارهٔ پست نسخ مورد بحث را بلوکه کرده است. بهمطلبی که در خصوص توزیع پستی مجله در شمارهٔ ۳۱ حضورتان عرض شده بود نیز جوابی محبت نفرمودید. ممکن است حداقل ما را راهنمائی بفرمائید که در این گونه موارد بهکجا میباید توسل جست؟
دربارهٔ شطرنج
...ضمن آن که کوشش شما در راه آموزش شطرنج، در زمانی که فدراسیون آن بهحال تعطیل در آمده و مجلههای ورزشی عموماً فاقد مطالب و تفسیرهای جالبی دربارهٔ آن هستند قابل تحسین است چند موردی وجود دارد که توجه بهآنها بسیار لازم بهنظر میرسد. اول آن که اغلاط چاپی گاه کیفیت مطالب را تحتالشعاع قرار میدهد. برای مثال دو اشتباه کوچک را متذکر میشوم در بازی رتی - کاپابلانکا (شمارهٔ ۳۳): حرکت دوم سفید در عوض p-d4 به خانهٔ p-d5 چاپ شده که انجام چنین حرکتی (یعنی جلو بردن پیاده تا خانه d5 با یک حرکت) برای سفید محال است. در تفسیر زیر همین حرکت (بند ب) هم، باز نوشته شده است «پیاده را بهخانهٔ d5 بکشاند» که تصور میکنم e5 صحیح باشد، چون اولاً خانهٔ d5 در اختیار پیادهٔ حریف است و سفید فقط در صورتی قادر بهانجام چنین حرکتی است که پیادهٔ e4 خود را با آن تعویض کند؛ و تازه این همان مسألهئی است که در بند الف گفته شده، یعنی روش مورفی، و حالت جدیدی نیست. - دوم آن که گاه تفسیرهای اشتباهآمیزی در متن بازیها بهچشم می خورد. برای مثال در زیر حرکت ۷ صفحه ۱۴۰ درج گردیده که «تحلیلگران معتقدند حرکت پیادهٔ f2-f4 بهتر است» که این تفسیر اشتباه و حرکت کاپابلانکا درست است، زیرا با حرکت
7-f2-f4
7 …Dh4 ch
سیاه مجبور بهحرکت شاه یا پیادهٔ g2، و در هر صورت بههم ریختن وضعیت قلعهٔ کوچک میشد که در این باره توضیحی نیامده. سوم آن که تفسیر بازیها در سطح بسیار پائینی است تقاضا دارم حداقل هر چند مدتی یکبار یک بازی بهطور کامل و در سطح بالاتری تحلیل شود زیرا برای مثال تفسیر زیر حرکت ۱۶همین صفحه که چنین است:
«...پیادهٔ سیاه e6 ظاهراً تنها نقطهٔ ضعف حریف است تا چه پیش آید» نمیتواند تفسیر با ارزشی باشد. هیچ وقت ادامهٔ یک واریانت اصلی را با جملهٔ «تا چه پیش آید» تفسیر نمیکنند. با آرزوی موفقیت دوباره برای کوششهای شما در راه آموزش و توسعهٔ این بازی اصیل که امروزه طاغوتی اعلام شده است.
رامین احمدی (کرمان)
* آقای ف.ج (تهران)
خوشبختانه کتاب جمعه هنوز در وضعی نیست که نیاز بهکومک مالی خوانندگان و علاقهمندان داشته باشد، و اگر بهعلت ضعف بنیهٔ مالی تاکنون نتوانسته است بهبرنامههای خود [چنان که در شمارهٔ چهارم عنوان شده] عمل کند، دست کم علیرغم هزینهٔ سنگین تولیدی خود موفق شده است تاکنون روی پای خود بایستد. طبیعی است که ما بهخوانندگان بیشتری نیازمندیم و حتی یک دو باز از خوانندگان خود خواستهایم ما را در این مهم یاری دهند و میان کسان و آشنایان خود مجله را تبلیغ کنند و بهخصوص مشترکانی برای ما بجویند. همچنین طبیعی است با کارشکنیهای مداومی که میشود (خواه از طریق انتشار توهماتی درمیان مردم و خواه از راه تحت فشار قرار دادن موزعان مجله در شهرستانها) چنانچه مجله در خطر ورشکست مالی قرار گیرد مستقیماً از خوانندگان عزیزی که تاکنون یک دم از محبت و پشتیبانی خود باز نایستادهاند تقاضای کومک مالی خواهیم کرد و تا جائی که بتوانیم بهوظیفهٔ فرهنگی خود ادامه خواهیم داد. معذلک کوکم ماهانه چهارصد تومان شما را - نه بهعنوان کومک مالی - بلکه بهعنوان مساعدت بهپارهئی از خوانندگان که بهعلت ضعف شدید مالی نمیتوانند مجله را بهطور مرتب تهیه کنند با کمال میل می پذیریم و ده تن از خوانندگان را که واجد شرائط تشخیص دادهایم از این محل جزو مشترکان مجله منظور میکنیم و مجله از شمارهٔ ۳۵ از طرف شما برای آنها فرستاده میشود. این خوانندگان قبلاً درخواست کرده بودند مجله در اختیارشان قرار گیرد و لیست آنها در دفتر مجله موجود است.
* آقای قبن (تهران)
حالا که بهگفتهٔ خودتان محکوم بهسپری کردن زندگی هستید واقعاً «زندگی کنید». اگر بهراستی برایتان «زندگی دشوار و مرگ آسان است» چرا بهجای انشا نوشتن برای ما نمیروید دنبال کارهائی مثل عضویت در «کمیتهٔ امنیت» که خبر آغاز شدن فعالیتش (بهسلامتی انشاءالـله) در اطلاعات سهشنبهٔ گذشته چاپ شد؟ در آن «سازمان» یک شعبه هم دارند که کارش «خنثی کردن بمب» است. پیشنهاد میکنیم آنجا عضو بشوید. چون از مرگ نمیترسید بهزودی ترقی خواهید کرد.
* آقای پرویز صالحی (تبریز)
لطف بفرمائید و اصل مقالهٔ کونیتزین یا فتوکپی آن را برای ما بفرستید. پیشاپیش ممنونیم.
* آقای محمد قاری ( گرگان)
طبعاً دیداز شما هم برای من دلپذیر خواهد بود البته همان طور که خودتان دربارهٔ آن افراد نوشتهاید «ندیدن و نشنیدن و حس نکردن آنها نباید اسباب شگفتی باشد چرا که با کلههای کاه انباشته نه میشود دید، نه شنید و نه احساس کرد». - پس میتوانم با این سطور شعرتان که
بودن
جوابی شکسته بود
هنگامی که
در دلتای نومیدی
- ایستاده بودم،
و نیز با سطور نهائی آن که:
آسمان
پریدهرنگتر از
- بیهودگی است.
موافق نباشم. ما هرگز در دلتای نومیدی نایستادیم، و آسمانمان همیشه از یقین و امید تابان بوده است.
رسید متشکریم
* فریدون کاتبی (اهواز): طریق فراخ.
* محمد نصیر (بابالمندب): معمائی، بیداری.
* سعید الماسی: آن دستهای سرد، توفان کوچک، توفان بزرگ، شاعر، این سکوتهای معلق، عشق، نگاهی بهصحنه، تا حدوث تمام انقلاب، از من، از تو، از سالیان ستم و سالیان زایش، بهآنان که همیشه ساختهاند.
* اصغر استادحسن معمار (تهران): پیوند قلبها و دستها.
* محمد شیروانی (اهواز): نوروزتان پیروز.
* الف. رهایی (کرمانشاه): کارگر...
* رامش ابهری (11 ساله، دبستان ذوقی) آزادی.
* آقای مهدی برهانی: در باغ سرد پیر...
* آقای ناصر تقابنی (گیلان)
از شمارهٔ ۳۵ برای شما ارسال شد. ولی نامهئی که میفرمائید حوالهٔ بانکی و فتوکپی کارت دانشجوئیتان ضمیمهٔ آن بوده و در حدود ۱۸