اتحادیهٔ میان نابرابران: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
− | اتحاد برای پیشرفت که سال | + | اتحاد برای پیشرفت که سال ۱۹۶۱ برای پاسخگوئی بهبرنامه اعلان شده در '''منشور پونتادلاسته'''، و اتحاد برای پیشرفت، با لحنی اصلاحطلبانه، وسیلهئی برای جمعآوری و اتحاد نیروهای محافظه کار و ارتجاعی در منطقه بود. این نخستین اقدام سیاسی در سطح قاره بود که از طریق آن حکام ایالات متحده و امریکای لاتین نشان دادند که چگونه دست بهدست یکدیگر داده و بهصورت فعالی بهسازمان دادن تجربیاتی پرداختهاند کهازانقلابسوسیالیستی کوبا آموخته بودند، مرزهای جدید دیپلماسی، (Anew Frontier Diplomacy) پرزیدنت '''جان. اف. کندی''' که در واقع ترکیب زیرکانهئی از زبان اصلاحطلبانه و سیاست ضد اصلاحات بود، سپاه صلح را بهوجود آورد و در زیر پوشش آن بهتشدید برنامههای قارهئی و محلی سرکوبی و «ضد خرابکاری» پرداخت. بدین ترتیب برای بار دوّم در این قرن، برتری (هژمونی) ایالات متحده در امریکای لاتین به صورت «امپریالیسم توجیه شده» اعمال میشد. نوعی برتری جوئی که بعداز حکومت '''فرانکلین روزولت''' (۱۹۳۳ تا ۱۹۴۴) بار دیگر بهصورت اساس حکومت جان. اف. کندی (۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳) درآمد. این شیوه برتری جوئی امپریالیستی در مقابل تناقضات، تضادها و سایر مسائل مربوط بهروابط سلطهگرانه امریکای شمالی با کشورهای این منطقه شیوهئی را بهکار گرفت که '''در زبان''' آزادمنشانه و '''درعمل''' سلطهجو و جابرانه بود. |
+ | |||
+ | منشور '''پونتال استه''' و '''اتحاد برای پیشرفت''' دو اقدام بسیار مهمی بود که در بهوجود آمدن اتفاقاتی که بعد از آن موجب توسعهٔ جنگ سرد در امریکای لاتین شد، نفش بسیار اساسی داشته است. این دو همواره در فعالیتها و اقدامات مربوط بهضد انقلاب و ضد هرگونه اصلاحات اجتماعی، سیاسی، یا اقتصادی که موجودیت ساختهای موجود را بهمخاطره میانداخت، موفقیت داشتهاند. این دو منشور و پیمان وسیلهئی بود که میباید از طریق آنها '''وضع موجود''' را در مقابل نیروهائی که خواستار اصلاحات یا انقلابات بودند حفظ و ارکان رژیمهای موجود را تقویت کرد. چنین اتحادها و منشورهائی اجازه میداد که حکام منطقه زمینه را برای گسترش بیشتر شعاع عمل دولتهایشان در جهت تکامل دستگاههای اختناق و سرکوبی فراهم آورند. | ||
+ | |||
+ | زبان '''اصلاحطلبانه''' منشور '''پونتادل استه''' و اتحاد برای پیشرفت در واقع فورمولبندی آگاهانهئی برای خنثی کردن تنشها است در دورانی که، طغیان اجتماعی سیاسی بسیار محتمل است. امّا این زبان اصلاحطلبانه در عمل با توجه به دورنمای نیروهای اجتماعی که خواستار تغییر ساختهای سلطه (سیاسی) و تصاحب (اقتصادیات) بودند، بهصورت دیگری تجلّی کرده تحقق یافت. برای مثال، میتوان ملاحظه کرد که چگونه سخنرانی پرزیدنت '''جان. اف. کندی''' که در مارس ۱۹۶۱ مردم منطقه را بهاتحاد برای پیشرفت دعوت میکند، درست یک ماه قبل از صدور دستور حمله بهخلیج خوکها در کوبا ایراد میشود. و باز همزمان با این اوضاع و احوال شاهد نظامی شدن قدرت سیاسی در ممالک امریکای لاتین هستیم. نظامی شدنی که معمولاً تحت لوای پاسخگوئی بهخواستهای مشروع نوسازی و تجهیز نیروهای امنیتی انجام میشود. | ||
+ | |||
+ | آنچه گذشت برخی از رویدادهائی است که بهخوبی نشان میدهد، که چگونه حرف اصلاحطلبانه و عمل ضداصلاحی و سلطهگرانه، بهصورت عناوین و واقعیتهای مغایر با یکدیگر در دیپلماسی اتحاد برای پیشرفت توسعه یافتند. بهصورتی که میتوان گفت: غرض از مرزهای جدید دیپلماسی در واقع گسترش مرزهای سرمایهداری امریکای شمالی در امریکای لاتین بود. حال ببینیم پرزیدنت کندی در ایم مورد چه میگفته و میکرده است: | ||
+ | |||
+ | «از همهٔ مردمان نیمکره دعوت کردم که بهیک اتحاد جدید برای پیشرفت بپیوندند '''اتحاد برای پیشرفت''' همکاری و کوشش گستردهئی خواهد بود که از نظر عظمت و اصالت بینظیر است، اتحادی برای برآورده شدن نیازهای اساسی مردم قاره امریکا، نیازهائی چون مسکن، کار، زمین، بهداشت و مدرسه»{{نشان|۱}} | ||
+ | |||
+ | «دلمشغولی پرزیدنت و مشاوران اصلیاش همواره در توجه بهنیروهای نظامی ایالات متحده و امریکای لاتین در جهت آمادگی برای عملیات ضد شورش، بهخوبی منعکس است، همچنان که در برنامههای بهترین مراکز آموزش نظامی ایالات متحده در این اواخر دورههای جدیدی برای آموزش این گونه عملیات گنجانده شده است. همچنین در سال ۱۹۶۱ پرزیدنت از کنگره بودجه بیشتری را برای افزایش نیروهای نظامی و امکانات گسترش واحدهای ضد چریکی درخواست کرد... | ||
+ | |||
+ | در دهم ژوئن ۱۹۶۲ وزارت امور خارجه ایالات متحده با مشارکت سایر دوایر دولتی ذینفع، دورههای بهخصوصی تحت عنوان «سمینار ملی درباره مسائل مربوط بهتوسعه دفاع ملی» تشکیل داد، و درهمین سمینار وزارت امورخارجه اعلان کرده بود که بهدلائل اداری سمینار زیرنظر انستیتوی مسائل خارجی، وابسته بهوزارت امور خارجه برگزار خواهد شد. آگهی رسمی مربوط بهسمینار حاکی از این بود که «سمینار بیانگر تصمیم ایالات متحده برای کمک بهکشورهای کمتر توسعه یافته جهان آزاد است؛ تا این که این کشورها بتوانند نیازهای مربوط بهدفاع از جوامع خود را در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی برآورده کنند». | ||
+ | |||
+ | بار دیگر دیپلماسی '''دلار و چماق''' با موفقیتی نسبی بهطور پویا و توأم با یکدیگر بهکار گرفته میشود. در این مورد باید گفت، هدف اصلی مقابله با تشدید بحران ناشی از تناقض طبقات در کشورهای قاره بود. طراحان منشور پونتادل استه و اتحاد برای پیشرفت بهخلاف سایر سیاسیون امریکای شمالی | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
[[رده:کتاب جمعه ۲۶]] | [[رده:کتاب جمعه ۲۶]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] |
نسخهٔ ۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۷
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
اکتاویو ایانی
اتحاد برای پیشرفت که سال ۱۹۶۱ برای پاسخگوئی بهبرنامه اعلان شده در منشور پونتادلاسته، و اتحاد برای پیشرفت، با لحنی اصلاحطلبانه، وسیلهئی برای جمعآوری و اتحاد نیروهای محافظه کار و ارتجاعی در منطقه بود. این نخستین اقدام سیاسی در سطح قاره بود که از طریق آن حکام ایالات متحده و امریکای لاتین نشان دادند که چگونه دست بهدست یکدیگر داده و بهصورت فعالی بهسازمان دادن تجربیاتی پرداختهاند کهازانقلابسوسیالیستی کوبا آموخته بودند، مرزهای جدید دیپلماسی، (Anew Frontier Diplomacy) پرزیدنت جان. اف. کندی که در واقع ترکیب زیرکانهئی از زبان اصلاحطلبانه و سیاست ضد اصلاحات بود، سپاه صلح را بهوجود آورد و در زیر پوشش آن بهتشدید برنامههای قارهئی و محلی سرکوبی و «ضد خرابکاری» پرداخت. بدین ترتیب برای بار دوّم در این قرن، برتری (هژمونی) ایالات متحده در امریکای لاتین به صورت «امپریالیسم توجیه شده» اعمال میشد. نوعی برتری جوئی که بعداز حکومت فرانکلین روزولت (۱۹۳۳ تا ۱۹۴۴) بار دیگر بهصورت اساس حکومت جان. اف. کندی (۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳) درآمد. این شیوه برتری جوئی امپریالیستی در مقابل تناقضات، تضادها و سایر مسائل مربوط بهروابط سلطهگرانه امریکای شمالی با کشورهای این منطقه شیوهئی را بهکار گرفت که در زبان آزادمنشانه و درعمل سلطهجو و جابرانه بود.
منشور پونتال استه و اتحاد برای پیشرفت دو اقدام بسیار مهمی بود که در بهوجود آمدن اتفاقاتی که بعد از آن موجب توسعهٔ جنگ سرد در امریکای لاتین شد، نفش بسیار اساسی داشته است. این دو همواره در فعالیتها و اقدامات مربوط بهضد انقلاب و ضد هرگونه اصلاحات اجتماعی، سیاسی، یا اقتصادی که موجودیت ساختهای موجود را بهمخاطره میانداخت، موفقیت داشتهاند. این دو منشور و پیمان وسیلهئی بود که میباید از طریق آنها وضع موجود را در مقابل نیروهائی که خواستار اصلاحات یا انقلابات بودند حفظ و ارکان رژیمهای موجود را تقویت کرد. چنین اتحادها و منشورهائی اجازه میداد که حکام منطقه زمینه را برای گسترش بیشتر شعاع عمل دولتهایشان در جهت تکامل دستگاههای اختناق و سرکوبی فراهم آورند.
زبان اصلاحطلبانه منشور پونتادل استه و اتحاد برای پیشرفت در واقع فورمولبندی آگاهانهئی برای خنثی کردن تنشها است در دورانی که، طغیان اجتماعی سیاسی بسیار محتمل است. امّا این زبان اصلاحطلبانه در عمل با توجه به دورنمای نیروهای اجتماعی که خواستار تغییر ساختهای سلطه (سیاسی) و تصاحب (اقتصادیات) بودند، بهصورت دیگری تجلّی کرده تحقق یافت. برای مثال، میتوان ملاحظه کرد که چگونه سخنرانی پرزیدنت جان. اف. کندی که در مارس ۱۹۶۱ مردم منطقه را بهاتحاد برای پیشرفت دعوت میکند، درست یک ماه قبل از صدور دستور حمله بهخلیج خوکها در کوبا ایراد میشود. و باز همزمان با این اوضاع و احوال شاهد نظامی شدن قدرت سیاسی در ممالک امریکای لاتین هستیم. نظامی شدنی که معمولاً تحت لوای پاسخگوئی بهخواستهای مشروع نوسازی و تجهیز نیروهای امنیتی انجام میشود.
آنچه گذشت برخی از رویدادهائی است که بهخوبی نشان میدهد، که چگونه حرف اصلاحطلبانه و عمل ضداصلاحی و سلطهگرانه، بهصورت عناوین و واقعیتهای مغایر با یکدیگر در دیپلماسی اتحاد برای پیشرفت توسعه یافتند. بهصورتی که میتوان گفت: غرض از مرزهای جدید دیپلماسی در واقع گسترش مرزهای سرمایهداری امریکای شمالی در امریکای لاتین بود. حال ببینیم پرزیدنت کندی در ایم مورد چه میگفته و میکرده است:
«از همهٔ مردمان نیمکره دعوت کردم که بهیک اتحاد جدید برای پیشرفت بپیوندند اتحاد برای پیشرفت همکاری و کوشش گستردهئی خواهد بود که از نظر عظمت و اصالت بینظیر است، اتحادی برای برآورده شدن نیازهای اساسی مردم قاره امریکا، نیازهائی چون مسکن، کار، زمین، بهداشت و مدرسه»[۱]
«دلمشغولی پرزیدنت و مشاوران اصلیاش همواره در توجه بهنیروهای نظامی ایالات متحده و امریکای لاتین در جهت آمادگی برای عملیات ضد شورش، بهخوبی منعکس است، همچنان که در برنامههای بهترین مراکز آموزش نظامی ایالات متحده در این اواخر دورههای جدیدی برای آموزش این گونه عملیات گنجانده شده است. همچنین در سال ۱۹۶۱ پرزیدنت از کنگره بودجه بیشتری را برای افزایش نیروهای نظامی و امکانات گسترش واحدهای ضد چریکی درخواست کرد...
در دهم ژوئن ۱۹۶۲ وزارت امور خارجه ایالات متحده با مشارکت سایر دوایر دولتی ذینفع، دورههای بهخصوصی تحت عنوان «سمینار ملی درباره مسائل مربوط بهتوسعه دفاع ملی» تشکیل داد، و درهمین سمینار وزارت امورخارجه اعلان کرده بود که بهدلائل اداری سمینار زیرنظر انستیتوی مسائل خارجی، وابسته بهوزارت امور خارجه برگزار خواهد شد. آگهی رسمی مربوط بهسمینار حاکی از این بود که «سمینار بیانگر تصمیم ایالات متحده برای کمک بهکشورهای کمتر توسعه یافته جهان آزاد است؛ تا این که این کشورها بتوانند نیازهای مربوط بهدفاع از جوامع خود را در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی برآورده کنند».
بار دیگر دیپلماسی دلار و چماق با موفقیتی نسبی بهطور پویا و توأم با یکدیگر بهکار گرفته میشود. در این مورد باید گفت، هدف اصلی مقابله با تشدید بحران ناشی از تناقض طبقات در کشورهای قاره بود. طراحان منشور پونتادل استه و اتحاد برای پیشرفت بهخلاف سایر سیاسیون امریکای شمالی