نامهها ۳۶: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
− | :چون برای پارهئی این سؤال مطرح است كه چرا بعد از انقلاب هم شهر ما همچنان '''كرمانشاه''' گفته میشود بر آن شدم كه خلاصهئی از تاریخچة این شهر را بنویسم. | + | ::چون برای پارهئی این سؤال مطرح است كه چرا بعد از انقلاب هم شهر ما همچنان '''كرمانشاه''' گفته میشود بر آن شدم كه خلاصهئی از تاریخچة این شهر را بنویسم. |
− | :در كتابهای قدیمی نام این شهر '''قَرمیسین''' qarmisin ذكر شده است. از آن جمله: '''ابن رسته'''{{نشان|1}} (۳۳۹ هجری قمری) در كتابش «العلاقالنفیسه» نوشته است: « مسافت میان '''قرمیسین''' و شبدیز{{نشان|2}} سه فرسخ است....». | + | ::در كتابهای قدیمی نام این شهر '''قَرمیسین''' qarmisin ذكر شده است. از آن جمله: '''ابن رسته'''{{نشان|1}} (۳۳۹ هجری قمری) در كتابش «العلاقالنفیسه» نوشته است: « مسافت میان '''قرمیسین''' و شبدیز{{نشان|2}} سه فرسخ است....». |
− | :نویسندة بزرگ دیگری بهنام '''ابودلف مسعربن المهلهل''' | + | ::نویسندة بزرگ دیگری بهنام '''ابودلف مسعربن المهلهل'''{{نشان|3}} (۳۳۰-۳۲۹ هجری قمری) نیز نام این شهر را چنین آورده است: «صورت شبدیز در یك فرسخی شهر '''قرمیسین''' قرار دارد...». |
− | :پس از او نیز '''مسعودی'''{{نشان|4}} نویسنده (۳۳۳ هجری قمری) در مطلبی كه در باب صورتِ خسرو و شبدیز نوشته نام این شهر را چنین ذكر میكند: «صورت شبدیز در حوالی '''قرمیسین'''، در ناحیة دینَوَر و ماه كوفه، در كوه كنده شده است....». | + | ::پس از او نیز '''مسعودی'''{{نشان|4}} نویسنده (۳۳۳ هجری قمری) در مطلبی كه در باب صورتِ خسرو و شبدیز نوشته نام این شهر را چنین ذكر میكند: «صورت شبدیز در حوالی '''قرمیسین'''، در ناحیة دینَوَر و ماه كوفه، در كوه كنده شده است....». |
− | :در سفرنامة '''ابن فضلان'''{{نشان|5}} (قرن چهارم) چنین آمده است كه: «'''قرمیسین''' بهفتح قاف معرّف كرمانشاه است....» و مترجم در پرانتزی بعد از این جمله میافزاید: (نام اصلی آن «گرمانساه» بوده و چون در عربی حرف '''گ''' وجود ندارد آن را بهق تبدیل نموده و «قرمیسین» خواندهاند)، كه تا حدی این گفتة مترجم صحیح نیست و در طی مقاله روشن خواهد شد. | + | ::در سفرنامة '''ابن فضلان'''{{نشان|5}} (قرن چهارم) چنین آمده است كه: «'''قرمیسین''' بهفتح قاف معرّف كرمانشاه است....» و مترجم در پرانتزی بعد از این جمله میافزاید: (نام اصلی آن «گرمانساه» بوده و چون در عربی حرف '''گ''' وجود ندارد آن را بهق تبدیل نموده و «قرمیسین» خواندهاند)، كه تا حدی این گفتة مترجم صحیح نیست و در طی مقاله روشن خواهد شد. |
− | : '''یاقوت | + | ::'''یاقوت حمَوی'''{{نشان|6}} هم در كتاب معروف خود «معجمالبلدان» نام این شهر را قرمیسین نوشته است: «نزدیك '''قرمیسین''' سكوئی (دكانی) قرار دارد كه در آنجا پادشاهانِ چین، توران، هند و روم در نزد خسروپرویز گرد میآمدند و مجمعی شاهانه میآراستند....». |
− | :كتابهای قدیمی دیگری وجود دارد كه از این شهر با نام «قرمیسین» یاد كردهاند كه همین نمونهها ما را بس. | + | ::كتابهای قدیمی دیگری وجود دارد كه از این شهر با نام «قرمیسین» یاد كردهاند كه همین نمونهها ما را بس. |
− | :اما در مورد كلمة '''قرمیسین''' توضیحی لازم است: «كسانی كه اندك اطلاعاتی از زبان عربی و قاعدة تعریب یعنی بهصورت عربی در آوردن واژههای غیر عربی دارند میدانند كه '''ق''' در اصل '''ك'''، و '''ی''' در اصل '''ا'''، '''س''' نیز '''ش''' بوده است... نمونه، می توان '''كانون''' = قانون و '''طست''' = تشت را نام برد»{{نشان|7}}. | + | ::اما در مورد كلمة '''قرمیسین''' توضیحی لازم است: «كسانی كه اندك اطلاعاتی از زبان عربی و قاعدة تعریب یعنی بهصورت عربی در آوردن واژههای غیر عربی دارند میدانند كه '''ق''' در اصل '''ك'''، و '''ی''' در اصل '''ا'''، '''س''' نیز '''ش''' بوده است... نمونه، می توان '''كانون''' = قانون و '''طست''' = تشت را نام برد»{{نشان|7}}. |
− | :باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة '''كُردمادان''' بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، '''د''' اول حذف و '''د''' دوم به'''ش''' تبدیل شده است. واژة '''كُرمانج''' بهمعنی '''كُرد''' روستائی و '''كُرماجان''' كه دهی در نزدیكی '''كنگاور''' است نیز از همین واژه میباشد... واژة '''ماد''' كه نام نیاكان خلق | + | ::باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة '''كُردمادان''' بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، '''د''' اول حذف و '''د''' دوم به'''ش''' تبدیل شده است. واژة '''كُرمانج''' بهمعنی '''كُرد''' روستائی و '''كُرماجان''' كه دهی در نزدیكی '''كنگاور''' است نیز از همین واژه میباشد... واژة '''ماد''' كه نام نیاكان خلق |
[[رده:کتاب جمعه ۳۶]] | [[رده:کتاب جمعه ۳۶]] |
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۰۸
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
قَرمیسین، كِرماشان، كرمانشاه
- چون برای پارهئی این سؤال مطرح است كه چرا بعد از انقلاب هم شهر ما همچنان كرمانشاه گفته میشود بر آن شدم كه خلاصهئی از تاریخچة این شهر را بنویسم.
- نویسندة بزرگ دیگری بهنام ابودلف مسعربن المهلهل[۳] (۳۳۰-۳۲۹ هجری قمری) نیز نام این شهر را چنین آورده است: «صورت شبدیز در یك فرسخی شهر قرمیسین قرار دارد...».
- پس از او نیز مسعودی[۴] نویسنده (۳۳۳ هجری قمری) در مطلبی كه در باب صورتِ خسرو و شبدیز نوشته نام این شهر را چنین ذكر میكند: «صورت شبدیز در حوالی قرمیسین، در ناحیة دینَوَر و ماه كوفه، در كوه كنده شده است....».
- در سفرنامة ابن فضلان[۵] (قرن چهارم) چنین آمده است كه: «قرمیسین بهفتح قاف معرّف كرمانشاه است....» و مترجم در پرانتزی بعد از این جمله میافزاید: (نام اصلی آن «گرمانساه» بوده و چون در عربی حرف گ وجود ندارد آن را بهق تبدیل نموده و «قرمیسین» خواندهاند)، كه تا حدی این گفتة مترجم صحیح نیست و در طی مقاله روشن خواهد شد.
- یاقوت حمَوی[۶] هم در كتاب معروف خود «معجمالبلدان» نام این شهر را قرمیسین نوشته است: «نزدیك قرمیسین سكوئی (دكانی) قرار دارد كه در آنجا پادشاهانِ چین، توران، هند و روم در نزد خسروپرویز گرد میآمدند و مجمعی شاهانه میآراستند....».
- كتابهای قدیمی دیگری وجود دارد كه از این شهر با نام «قرمیسین» یاد كردهاند كه همین نمونهها ما را بس.
- اما در مورد كلمة قرمیسین توضیحی لازم است: «كسانی كه اندك اطلاعاتی از زبان عربی و قاعدة تعریب یعنی بهصورت عربی در آوردن واژههای غیر عربی دارند میدانند كه ق در اصل ك، و ی در اصل ا، س نیز ش بوده است... نمونه، می توان كانون = قانون و طست = تشت را نام برد»[۷].
- باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة كُردمادان بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، د اول حذف و د دوم بهش تبدیل شده است. واژة كُرمانج بهمعنی كُرد روستائی و كُرماجان كه دهی در نزدیكی كنگاور است نیز از همین واژه میباشد... واژة ماد كه نام نیاكان خلق