درباره ضرورت بختیاری بودن برای هر بختیاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
بختیاری‌ها با نیم میلیون نفر جمعیت، که بیش از نیمی از آن هنوز چادرنشین‌اند، یکی از ایلات مهم ایران را تشکیل می‌دهند. آنها مسلمان و شیعی مذهب‌ند و به گویشِ لری سخن می‌گویند که شاخه‌ئی است از زبان فارسی متداول در جنوب غربی ایران (یعنی کردستان، ممسنی، کهکیلویه و بویراحمد و بخشی از ایلات خمسه). سرزمین بختیاری‌ها با حدود ۷۵۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت میان دو استان اصفهان و خوزستان واقع است. کوه‌های زاگرس این سرزمین را به دو قسمت تقسیم می‌کند. چادرنشینی و کوچ بختیاری‌ها برای آن است که بتوانند در طول سال به‌طور متناوب از مراتع دو منطقه‌ی مختلف‌الارتفاع [برای تعلیف دام‌های‌شان] استفاده کنند: ییلاقشان مرتفع‌ترین منطقه‌ی کوچ است و بلندترین نقطه‌ی آن در زردکوه است به ارتفاع ۴۵۴۸ متر که در غرب شهرکرد و در منطقه چهارمحال قرار گرفته است. زمان این ییلاق از اردیبهشت تا شهریور است. گرمسیرشان در کوهپایه‌های غربی رشته کوه زاگرس و در انتهای شرقی دشت‌های خوزستان واقع شده است.زمان قشلاق از مهر تا فروردین است. بختیاری‌ها در طی سال دو کوچ مهم دارند که یکی را در بهار می‌روند دیگری را در پائیز، اختلاف فاصله‌ی مبداء و مقصد این کوچ‌ها برحسب گروه متفاوت است حداکثر مسافتی که طی می‌کنند به سیصد کیلومتر می‌رسد. در همین مدار چادرنشینی است که کلیه‌ی فعالیت‌های گروه تولیدی را هماهنگ می‌کنند و شکل می‌دهند. بختیاری‌ها گذشته از الاغ و اسب و قاطر که برای باربری و سواری از آنها استفاده می‌کنند، اساساً به پرورش گوسفند و بز می‌پردازند؛ آن‌ها از فرآورده‌های این دام‌ها به صور گوناگون بهره می‌گیرند. یعنی یا به صورت ""خودمصرفی"" یا به صورت ""مبادله"". در واقع بختیاری‌ها بخش مهمی از مواد خوراکی خود را از شیر و گاهی هم از گوشت تهیه می‌کنند. آن‌ها از دام مواد اولیه‌ئی نظیر پشم، مو، چرم و غیره به دست می‌آورند که از آن برای صنایع دستی استفاده می‌کنند. یا فرآورده‌های دامی را به خارج از محدودۀ ایل می‌فروشند. مثل: فروش بره پرواری، یا مواد غذائی حاصل از شیر یا مواد اولیه خام نظیر پشم، پوست، مو یا تولیدات دستی نظیر فرش، گلیم، خرجین و غیره. بره و بزغاله در گرمسیر به دنیا می‌آید (حدود بهمن ماه) و بختیاری‌ها آن را بعد از فربه کردن در فصل پائیز در سردسیر می‌فروشند. دام‌ها را تا خرداد ماه می‌دوشند و پشم گوسفندان را در اواخر خرداد بعد از برپا کردن چادرها در گرمسیر، می‌چینند. امروزه بخش مهمی از بختیاری‌ها به کشت گندم و جو می‌پردازند که از اولی نان درست می‌کنند که غذای اصلی افراد ایلی است و دومی را به مصرف خوراک دام می‌رسانند، خاصه هنگامی که علف مراتع کم باشد. بختیاری‌ها در سال دو بار از زمین محصول برمی‌دارند. یکی در ییلاق (سردسیر) و دیگری در قشلاق (گرمسیر). در ییلاق در حدود دهم شهریور، درست قبل از کوچ پائیزه، بذر می|فشانند و در تیر ماه سال بعد که دوباره به ییلاق برمی‌گردند، محصول را درو و خرمن‌کوبی می‌کنند. اما در قشلاق بذرافشانی را در آبان ماه انجام می‌دهند و محصول را در پایان اقامت زمستانی در گرمسیر برداشت می‌کنند.
 
بختیاری‌ها با نیم میلیون نفر جمعیت، که بیش از نیمی از آن هنوز چادرنشین‌اند، یکی از ایلات مهم ایران را تشکیل می‌دهند. آنها مسلمان و شیعی مذهب‌ند و به گویشِ لری سخن می‌گویند که شاخه‌ئی است از زبان فارسی متداول در جنوب غربی ایران (یعنی کردستان، ممسنی، کهکیلویه و بویراحمد و بخشی از ایلات خمسه). سرزمین بختیاری‌ها با حدود ۷۵۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت میان دو استان اصفهان و خوزستان واقع است. کوه‌های زاگرس این سرزمین را به دو قسمت تقسیم می‌کند. چادرنشینی و کوچ بختیاری‌ها برای آن است که بتوانند در طول سال به‌طور متناوب از مراتع دو منطقه‌ی مختلف‌الارتفاع [برای تعلیف دام‌های‌شان] استفاده کنند: ییلاقشان مرتفع‌ترین منطقه‌ی کوچ است و بلندترین نقطه‌ی آن در زردکوه است به ارتفاع ۴۵۴۸ متر که در غرب شهرکرد و در منطقه چهارمحال قرار گرفته است. زمان این ییلاق از اردیبهشت تا شهریور است. گرمسیرشان در کوهپایه‌های غربی رشته کوه زاگرس و در انتهای شرقی دشت‌های خوزستان واقع شده است.زمان قشلاق از مهر تا فروردین است. بختیاری‌ها در طی سال دو کوچ مهم دارند که یکی را در بهار می‌روند دیگری را در پائیز، اختلاف فاصله‌ی مبداء و مقصد این کوچ‌ها برحسب گروه متفاوت است حداکثر مسافتی که طی می‌کنند به سیصد کیلومتر می‌رسد. در همین مدار چادرنشینی است که کلیه‌ی فعالیت‌های گروه تولیدی را هماهنگ می‌کنند و شکل می‌دهند. بختیاری‌ها گذشته از الاغ و اسب و قاطر که برای باربری و سواری از آنها استفاده می‌کنند، اساساً به پرورش گوسفند و بز می‌پردازند؛ آن‌ها از فرآورده‌های این دام‌ها به صور گوناگون بهره می‌گیرند. یعنی یا به صورت ""خودمصرفی"" یا به صورت ""مبادله"". در واقع بختیاری‌ها بخش مهمی از مواد خوراکی خود را از شیر و گاهی هم از گوشت تهیه می‌کنند. آن‌ها از دام مواد اولیه‌ئی نظیر پشم، مو، چرم و غیره به دست می‌آورند که از آن برای صنایع دستی استفاده می‌کنند. یا فرآورده‌های دامی را به خارج از محدودۀ ایل می‌فروشند. مثل: فروش بره پرواری، یا مواد غذائی حاصل از شیر یا مواد اولیه خام نظیر پشم، پوست، مو یا تولیدات دستی نظیر فرش، گلیم، خرجین و غیره. بره و بزغاله در گرمسیر به دنیا می‌آید (حدود بهمن ماه) و بختیاری‌ها آن را بعد از فربه کردن در فصل پائیز در سردسیر می‌فروشند. دام‌ها را تا خرداد ماه می‌دوشند و پشم گوسفندان را در اواخر خرداد بعد از برپا کردن چادرها در گرمسیر، می‌چینند. امروزه بخش مهمی از بختیاری‌ها به کشت گندم و جو می‌پردازند که از اولی نان درست می‌کنند که غذای اصلی افراد ایلی است و دومی را به مصرف خوراک دام می‌رسانند، خاصه هنگامی که علف مراتع کم باشد. بختیاری‌ها در سال دو بار از زمین محصول برمی‌دارند. یکی در ییلاق (سردسیر) و دیگری در قشلاق (گرمسیر). در ییلاق در حدود دهم شهریور، درست قبل از کوچ پائیزه، بذر می|فشانند و در تیر ماه سال بعد که دوباره به ییلاق برمی‌گردند، محصول را درو و خرمن‌کوبی می‌کنند. اما در قشلاق بذرافشانی را در آبان ماه انجام می‌دهند و محصول را در پایان اقامت زمستانی در گرمسیر برداشت می‌کنند.
 
گردآوری گیاهان وحشی نقش درخور توجهی در حیات اقتصادی بختیاری‌ها دارد. آن‌ها بعضی از گیاهان وحشی مانند سبزیجات کوهی را برای مصرف غذائی گردآوری می‌کنند و نیز از بعضی از گیاهان وحشی موادی نظیر گنه‌گنه، گز، کتیرا به دست می‌آورند که آن را می‌فروشند. زنان بافندۀ ایلی محصولات متنوعی نظیر انواع پوشاک، خورجین، فرش، سیاه‌چادر و غیره تولید می‌کنند. سیاه‌جادر که از موی بز سیاه بافته می‌شود مسکن معمول و متداول چادرنشینان است در واقع تولیدات دستی در زندگی اقتصادی بختیاری‌ها نقش بسیار مهمی دارد. همۀ این فعالیت‌ها که با نظم و دقت فوق‌العاده‌ئی در زندگی چادرنشینی جریان دارد، نشانه‌ئی است از ارتباط مستقیم جامعه بختیاری با محیط پیرامون خود و بازگوی قابلیت فنّی این جامعه است در انطباق با نوع زندگی بختیاری در این شرایط خاص.  
 
گردآوری گیاهان وحشی نقش درخور توجهی در حیات اقتصادی بختیاری‌ها دارد. آن‌ها بعضی از گیاهان وحشی مانند سبزیجات کوهی را برای مصرف غذائی گردآوری می‌کنند و نیز از بعضی از گیاهان وحشی موادی نظیر گنه‌گنه، گز، کتیرا به دست می‌آورند که آن را می‌فروشند. زنان بافندۀ ایلی محصولات متنوعی نظیر انواع پوشاک، خورجین، فرش، سیاه‌چادر و غیره تولید می‌کنند. سیاه‌جادر که از موی بز سیاه بافته می‌شود مسکن معمول و متداول چادرنشینان است در واقع تولیدات دستی در زندگی اقتصادی بختیاری‌ها نقش بسیار مهمی دارد. همۀ این فعالیت‌ها که با نظم و دقت فوق‌العاده‌ئی در زندگی چادرنشینی جریان دارد، نشانه‌ئی است از ارتباط مستقیم جامعه بختیاری با محیط پیرامون خود و بازگوی قابلیت فنّی این جامعه است در انطباق با نوع زندگی بختیاری در این شرایط خاص.  
ایل بختیاری از نظر سازمان اجتماعی به دو بخش یا بلوک تقسیم می‌شود به‌ نام‌های '''هفت‌لنگ''' و '''چهارلنگ''' همین بخش‌ها نیز تقسیمات دیگری دارد به‌نام '''باب''' مثل '''دورکی باب، بهداروند باب، بابادی باب'''. این باب‌ها به '''طایفه‌ها''' تقسیم می‌شوند مثل زراسوند، '''گندلی، موری''' و غیره. هر طایفه‌ئی به چند '''تیره''' تقسیم می‌شود و هر تیره به چند '''تش''' و هر تش به چند '''اولاد''' و هر اولاد به چند '''خانوار'''. این نوع تفسیم‌ بندی بسیار فشرده مربوط به نوعی سازمان تباری یعنی سازمان '''پدرتباری''' که در آن ازدواج پسرعموها و دخترعموها را به سایر ازدواج‌ها ترجیح می‌دهند. اما، همان طور که معمولاً در حالات مشابه پیش می‌آید، عملاً ناممکن است که میان بختیاری‌ها کسانی را بیابیم که آن دسته از پیوستگی‌های سازمان تباری را که از
+
ایل بختیاری از نظر سازمان اجتماعی به دو بخش یا بلوک تقسیم می‌شود به‌ نام‌های '''هفت‌لنگ''' و '''چهارلنگ''' همین بخش‌ها نیز تقسیمات دیگری دارد به‌نام '''باب''' مثل '''دورکی باب، بهداروند باب، بابادی باب'''. این باب‌ها به '''طایفه‌ها''' تقسیم می‌شوند مثل زراسوند، '''گندلی، موری''' و غیره. هر طایفه‌ئی به چند '''تیره''' تقسیم می‌شود و هر تیره به چند '''تش''' و هر تش به چند '''اولاد''' و هر اولاد به چند '''خانوار'''. این نوع تفسیم‌ بندی بسیار فشرده مربوط به نوعی سازمان تباری یعنی سازمان '''پدرتباری''' که در آن ازدواج پسرعموها و دخترعموها را به سایر ازدواج‌ها ترجیح می‌دهند. اما، همان طور که معمولاً در حالات مشابه پیش می‌آید، عملاً ناممکن است که میان بختیاری‌ها کسانی را بیابیم که آن دسته از پیوستگی‌های سازمان تباری را که از حدود تش و تیره می‌گذرد، بشناسند و دربارۀ آن اطلاعات قطعی و درستی بدهند؛ وانگهی شجره‌نامه‌ها را هم دست کاری کرده‌‌اند و در نتیجه از آن چیزی جز دغدغۀ بیان نتایج حاصل از اتحادهای سیاسی در کیفیت سلسله نسب را می‌توان دریافت.
 +
 
 +
== استقلال و وابستگی ==
 +
همۀ این واحدهای اجتماعی جنبه کارکردی ندارد. سطوح داخلی تقسیمات، که مستقیماً از طریق خویشاوندی تعیین شده است؛ همانند مکان مناسبی برای امور اقتصادی روزمره تجلی می‌کند. خانواده که (هر خانوار به‌طور متوسط پتج نفر را در بر می‌گیرد) محل سکونت آن سیاه چادر است پایه و اساس اسن اجتماع است و می‌توان آن را واحد مصرف تلقی کرد. در واقع سیاه چادر (خانوار) مکان تملک خصوصی دام هم هست. خانوادۀ گسترده را اولاد یاتش می‌خوانند که به‌صورت یک یا چند مال است. هر مال مجموعه‌ئی است از چادرها مع آن‌ها را در کنار هم برپا می‌کنند. اندازه هر مال برحسب احتیاجات نیروی انسانی از ۲ تا ۱۲ چادر است. هنگام کوچ، تش، و بیش‌تر مواقع تیره با گروهبندی مجدد با بیش‌تر مال‌هائی که جنبه خویشاوندی دارد ارتباط برقرار می‌کند این نوع سازمان که به‌شکل واحدهای اجتماعی کم و بیش مستقل است، با کمی تفاوت، میان همۀ جوامع چادرنشینی و شبانی خاورمیانه هم دیده می‌شود.
 +
برای بختیاری‌ها اصلیت مهم بختیاری بودن در موجودیت واحدهائی چون طایفه و باب و‌ به‌خصوص ایل تجلی می‌کند این واحدها به‌ترتیب همۀ افراد ایل را در بر می‌گیرد و ابعاد جمعیتی در خور توجهی دارد. چنان که جمعیت بعضی طوایف (گندلی، موری، بابادی، عالی انور) حتی به ۲۶۵۰۰۰ نفر و جمعیت ایل همان‌طور که گفته‌ایم به نیم میلیون نفر هم می‌رسد. به‌نظر می‌رسد که در سطوح بالائی سازمان این امر به‌عکس سطوح پائینی تقسیم‌بندی‌ها، بیش‌تر جنبه سیاسی داشته و عاری از جنبه کارکردی است. با وجود این نمی‌توان در اهمیت وجودی تقسیمات سطوح فوقانی شک کرد. همۀ بختیاری‌ها دقیقاً از

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۰۲

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۶۹

جامعه، سرزمین و نابرابری شبانان چادرنشین ایران

بختیاری‌ها با نیم میلیون نفر جمعیت، که بیش از نیمی از آن هنوز چادرنشین‌اند، یکی از ایلات مهم ایران را تشکیل می‌دهند. آنها مسلمان و شیعی مذهب‌ند و به گویشِ لری سخن می‌گویند که شاخه‌ئی است از زبان فارسی متداول در جنوب غربی ایران (یعنی کردستان، ممسنی، کهکیلویه و بویراحمد و بخشی از ایلات خمسه). سرزمین بختیاری‌ها با حدود ۷۵۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت میان دو استان اصفهان و خوزستان واقع است. کوه‌های زاگرس این سرزمین را به دو قسمت تقسیم می‌کند. چادرنشینی و کوچ بختیاری‌ها برای آن است که بتوانند در طول سال به‌طور متناوب از مراتع دو منطقه‌ی مختلف‌الارتفاع [برای تعلیف دام‌های‌شان] استفاده کنند: ییلاقشان مرتفع‌ترین منطقه‌ی کوچ است و بلندترین نقطه‌ی آن در زردکوه است به ارتفاع ۴۵۴۸ متر که در غرب شهرکرد و در منطقه چهارمحال قرار گرفته است. زمان این ییلاق از اردیبهشت تا شهریور است. گرمسیرشان در کوهپایه‌های غربی رشته کوه زاگرس و در انتهای شرقی دشت‌های خوزستان واقع شده است.زمان قشلاق از مهر تا فروردین است. بختیاری‌ها در طی سال دو کوچ مهم دارند که یکی را در بهار می‌روند دیگری را در پائیز، اختلاف فاصله‌ی مبداء و مقصد این کوچ‌ها برحسب گروه متفاوت است حداکثر مسافتی که طی می‌کنند به سیصد کیلومتر می‌رسد. در همین مدار چادرنشینی است که کلیه‌ی فعالیت‌های گروه تولیدی را هماهنگ می‌کنند و شکل می‌دهند. بختیاری‌ها گذشته از الاغ و اسب و قاطر که برای باربری و سواری از آنها استفاده می‌کنند، اساساً به پرورش گوسفند و بز می‌پردازند؛ آن‌ها از فرآورده‌های این دام‌ها به صور گوناگون بهره می‌گیرند. یعنی یا به صورت ""خودمصرفی"" یا به صورت ""مبادله"". در واقع بختیاری‌ها بخش مهمی از مواد خوراکی خود را از شیر و گاهی هم از گوشت تهیه می‌کنند. آن‌ها از دام مواد اولیه‌ئی نظیر پشم، مو، چرم و غیره به دست می‌آورند که از آن برای صنایع دستی استفاده می‌کنند. یا فرآورده‌های دامی را به خارج از محدودۀ ایل می‌فروشند. مثل: فروش بره پرواری، یا مواد غذائی حاصل از شیر یا مواد اولیه خام نظیر پشم، پوست، مو یا تولیدات دستی نظیر فرش، گلیم، خرجین و غیره. بره و بزغاله در گرمسیر به دنیا می‌آید (حدود بهمن ماه) و بختیاری‌ها آن را بعد از فربه کردن در فصل پائیز در سردسیر می‌فروشند. دام‌ها را تا خرداد ماه می‌دوشند و پشم گوسفندان را در اواخر خرداد بعد از برپا کردن چادرها در گرمسیر، می‌چینند. امروزه بخش مهمی از بختیاری‌ها به کشت گندم و جو می‌پردازند که از اولی نان درست می‌کنند که غذای اصلی افراد ایلی است و دومی را به مصرف خوراک دام می‌رسانند، خاصه هنگامی که علف مراتع کم باشد. بختیاری‌ها در سال دو بار از زمین محصول برمی‌دارند. یکی در ییلاق (سردسیر) و دیگری در قشلاق (گرمسیر). در ییلاق در حدود دهم شهریور، درست قبل از کوچ پائیزه، بذر می|فشانند و در تیر ماه سال بعد که دوباره به ییلاق برمی‌گردند، محصول را درو و خرمن‌کوبی می‌کنند. اما در قشلاق بذرافشانی را در آبان ماه انجام می‌دهند و محصول را در پایان اقامت زمستانی در گرمسیر برداشت می‌کنند. گردآوری گیاهان وحشی نقش درخور توجهی در حیات اقتصادی بختیاری‌ها دارد. آن‌ها بعضی از گیاهان وحشی مانند سبزیجات کوهی را برای مصرف غذائی گردآوری می‌کنند و نیز از بعضی از گیاهان وحشی موادی نظیر گنه‌گنه، گز، کتیرا به دست می‌آورند که آن را می‌فروشند. زنان بافندۀ ایلی محصولات متنوعی نظیر انواع پوشاک، خورجین، فرش، سیاه‌چادر و غیره تولید می‌کنند. سیاه‌جادر که از موی بز سیاه بافته می‌شود مسکن معمول و متداول چادرنشینان است در واقع تولیدات دستی در زندگی اقتصادی بختیاری‌ها نقش بسیار مهمی دارد. همۀ این فعالیت‌ها که با نظم و دقت فوق‌العاده‌ئی در زندگی چادرنشینی جریان دارد، نشانه‌ئی است از ارتباط مستقیم جامعه بختیاری با محیط پیرامون خود و بازگوی قابلیت فنّی این جامعه است در انطباق با نوع زندگی بختیاری در این شرایط خاص. ایل بختیاری از نظر سازمان اجتماعی به دو بخش یا بلوک تقسیم می‌شود به‌ نام‌های هفت‌لنگ و چهارلنگ همین بخش‌ها نیز تقسیمات دیگری دارد به‌نام باب مثل دورکی باب، بهداروند باب، بابادی باب. این باب‌ها به طایفه‌ها تقسیم می‌شوند مثل زراسوند، گندلی، موری و غیره. هر طایفه‌ئی به چند تیره تقسیم می‌شود و هر تیره به چند تش و هر تش به چند اولاد و هر اولاد به چند خانوار. این نوع تفسیم‌ بندی بسیار فشرده مربوط به نوعی سازمان تباری یعنی سازمان پدرتباری که در آن ازدواج پسرعموها و دخترعموها را به سایر ازدواج‌ها ترجیح می‌دهند. اما، همان طور که معمولاً در حالات مشابه پیش می‌آید، عملاً ناممکن است که میان بختیاری‌ها کسانی را بیابیم که آن دسته از پیوستگی‌های سازمان تباری را که از حدود تش و تیره می‌گذرد، بشناسند و دربارۀ آن اطلاعات قطعی و درستی بدهند؛ وانگهی شجره‌نامه‌ها را هم دست کاری کرده‌‌اند و در نتیجه از آن چیزی جز دغدغۀ بیان نتایج حاصل از اتحادهای سیاسی در کیفیت سلسله نسب را می‌توان دریافت.

استقلال و وابستگی

همۀ این واحدهای اجتماعی جنبه کارکردی ندارد. سطوح داخلی تقسیمات، که مستقیماً از طریق خویشاوندی تعیین شده است؛ همانند مکان مناسبی برای امور اقتصادی روزمره تجلی می‌کند. خانواده که (هر خانوار به‌طور متوسط پتج نفر را در بر می‌گیرد) محل سکونت آن سیاه چادر است پایه و اساس اسن اجتماع است و می‌توان آن را واحد مصرف تلقی کرد. در واقع سیاه چادر (خانوار) مکان تملک خصوصی دام هم هست. خانوادۀ گسترده را اولاد یاتش می‌خوانند که به‌صورت یک یا چند مال است. هر مال مجموعه‌ئی است از چادرها مع آن‌ها را در کنار هم برپا می‌کنند. اندازه هر مال برحسب احتیاجات نیروی انسانی از ۲ تا ۱۲ چادر است. هنگام کوچ، تش، و بیش‌تر مواقع تیره با گروهبندی مجدد با بیش‌تر مال‌هائی که جنبه خویشاوندی دارد ارتباط برقرار می‌کند این نوع سازمان که به‌شکل واحدهای اجتماعی کم و بیش مستقل است، با کمی تفاوت، میان همۀ جوامع چادرنشینی و شبانی خاورمیانه هم دیده می‌شود. برای بختیاری‌ها اصلیت مهم بختیاری بودن در موجودیت واحدهائی چون طایفه و باب و‌ به‌خصوص ایل تجلی می‌کند این واحدها به‌ترتیب همۀ افراد ایل را در بر می‌گیرد و ابعاد جمعیتی در خور توجهی دارد. چنان که جمعیت بعضی طوایف (گندلی، موری، بابادی، عالی انور) حتی به ۲۶۵۰۰۰ نفر و جمعیت ایل همان‌طور که گفته‌ایم به نیم میلیون نفر هم می‌رسد. به‌نظر می‌رسد که در سطوح بالائی سازمان این امر به‌عکس سطوح پائینی تقسیم‌بندی‌ها، بیش‌تر جنبه سیاسی داشته و عاری از جنبه کارکردی است. با وجود این نمی‌توان در اهمیت وجودی تقسیمات سطوح فوقانی شک کرد. همۀ بختیاری‌ها دقیقاً از