شاعران ال سالوادور: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
شاعران ال سالوادور: | شاعران ال سالوادور: | ||
− | آلفونسو | + | آلفونسو کویْحادا اوریاس Alfonso Quijada Urias (1940) |
<u> | <u> |
نسخهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۵:۰۰
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
و برای ایشان شیر و نان آوردهاند
و تخم مرغ و کلوچهٔ ذرت.
مردمی که جامهٔ ایشان را دوختهاند
مردمی که ماشین ایشان را راندهاند
سگها و باغهای ایشان را نگهبانی کردهاند
و بهپای ایشان زحمت کشیدهاند.
و این چنین مردمی از آنان خواهند پرسید:
«چه کردهاید بههنگامی که بیچیزان رنج میبردهاند
و نوازش و حیات، شعلهزنان در جاشان خاکستر می شده است؟»
(۳)
روشنفکران اختهٔ سرزمین محبوب من!
شما را پاسخی نخواهد بود.
کرکس سکوتی احشاء شما را خواهد درید
شوربختیتان جان شما را خواهد جوید
و شما، شرمسار از خویش خاموشی خواهید گزید.
شاعران ال سالوادور:
آلفونسو کویْحادا اوریاس Alfonso Quijada Urias (1940)
سرزمین عقیم
من ار آینهٔ وفادار دورانی دیگر نگهبانی میکنم
و میکوشم راهی بهآینده بگشایم، با نشانهگذاری روزها
با گام زدن بر آسفالت مرطوب،
یا در آپارتمان بهتماشا نشستن
عکسهای رنگ و رو بر گشته را و اثاثیهٔ ارثی را،
یا هر شب از رادیو شنیدن، اخبار نحس را
و ترانههائی را که سوزن بهدل فرو برد.
یا دربارهٔ زندگی اشعاری نوشتن.
من میمیرم، بههنگامی که روز چون ماده سگی پارس میکند.
در گذرگاه، شاهد ویرانی عشقم:
«- بعدش کجا بریم؟ کجا بهعشقمون میرسیم؟»
در شب غم است و سرما،
در کتابها و پاره کاغذهای متروک بهجز درد نیست،
و بهجز درد هیچ نیست در گردش شهر.
انسان میمیرد، انسان خواهد مرد
حاکم بر شکستهای خو یش، حاکم بر پیروزیهای خو یش.
آنگاه جهانی دیگر تولد خواهد یافت و ترانهئی دیگر و ترانهئی دیگر...
شاعران هُندوراس:
آنتونیو حوزه ریواس Antonio Jose Rivas (1924)
وطنم...
(تکههای برگزیده)
وطنم گُلی است در خاطرهٔ من
غافلگیر شده در سو یدای دلم.