شاعران گواتمالا: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۴: سطر ۴:
 
[[Image:25-069.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹]]
 
[[Image:25-069.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹]]
  
{{در حال ویرایش}}
+
{{بازنگری}}
 +
 
 +
شاعران گواتمالا
 +
 
 +
Otto Raul Gonzalez (1921)اوتو رائول گونزالس
 +
 
 +
<u>
 +
به «پِئون»
 +
</u>
 +
 
 +
تندیسش را بر پا دارید
 +
 
 +
آنجا که سنگ و خارا
 +
 
 +
مو بر پوست سفید هوا راست می‌کند،
 +
 
 +
آنجا که نوبه {{نشان|2}}
 +
 
 +
از باتلاق‌ها غُل می‌زند،
 +
 
 +
آنجا که مدار رأس‌السرطان عرق فرو می‌ریزد
 +
 
 +
همچون ترشح ماران بی‌زهر. ـ
 +
 
 +
در آنجا تندیسش را به‌پا دارید.
 +
 
 +
 
 +
آنجا به‌پا دارید تندیس سوزانش را
 +
 
 +
که تقدیر او
 +
 
 +
الگویش بوده است روز همه روز
 +
 
 +
گِل از گِل او
 +
 
 +
خاک از خاک او.
 +
 
 +
 
 +
کلوخ شکنش را در هوا نگه دارید
 +
 
 +
تا آسمان را بشکافد
 +
 
 +
تا شیشه‌ها را درهم شکند
 +
 
 +
تا پرده‌ها را بردرد
 +
 
 +
تا درختان را برکند،
 +
 
 +
تا خاک را وادارد که خون سیاه سنگینش را
 +
 
 +
آرام فرو ریزد،
 +
 
 +
تا مسلک‌های کهنه را اندک اندک تحلیل برد
 +
 
 +
تا راه‌های نو را بشکند و بگشاید.
 +
 
 +
کلوخ شکنش را در هوا نگهدارید.
 +
 
 +
با سری گرد و چهره‌ئی پَخ بسازیدش،
 +
 
 +
او را چون کهکشانی بسازید
 +
 
 +
از ستارگانی که می‌آیند،
 +
 
 +
او را همچون میوه‌ئی بسازید
 +
 
 +
که خبر از میوه‌چینی می‌دهد.
 +
 
 +
 
 +
با بازوان سطبر بسازیدش، با عضلاتی
 +
 
 +
سخت چون کَلّگیِ چکش‌ها،
 +
 
 +
محدب چون شراع کشتی‌ها از نفس باد
 +
 
 +
و به‌دستانی خوف‌انگیز، پرپینه و پر ترک.
 +
 
 +
 
 +
پهنۀ سینه‌اش را عریان بگذارید
 +
 
 +
از برایش ساق‌هائی تعبیه کنید نیرومند، همچون تنۀ عظیم‌ترین درختان
 +
که موی بر آن‌ها به‌خار و خاشاک ماننده باشد.
 +
 
 +
 
 +
پای‌ها... آه، چه باک:
 +
 
 +
آن پای‌ها همیشه غرقه در گل‌ولای بوده و هست.
 +
 
 +
تنها، کلوخ‌شکنش را برافراشته دارید.
 +
 
 +
<u>
 +
Otto Rene Castillo (1936-1967) اوتو رِنه کاستی‌یّو
 +
</u>
 +
 
 +
<u>
 +
روشنفکران اخته {{نشان|1}}
 +
</u>
 +
 
 +
روزی، انسان ساده‌ئی از ملت من
 +
 
 +
روشنفکران اختۀ سرزمین مرا
 +
 
 +
بازجوئی خواهد کرد.
 +
 
 +
از آنان خواهند پرسید
 +
 
 +
چه کرده‌اند
 +
 
 +
بدان زمان که میهن آرام آرام
 +
 
 +
همچون بوسۀ نرمی
 +
 
 +
کوچک و تنها، خاموش می‌شد.
 +
 
 +
 
 +
در باب جامه‌هاشان از آنان چیزی نمی‌پرسند
 +
 
 +
نه در باب قیلولۀ درازِ پس از صرف غذاشان
 +
 
 +
نه حتی در باب مبارزات عمیق‌شان یا عدم
 +
 
 +
نه در باب شیوۀ عام به‌سیم و زر دست یافتن‌شان.
 +
 
 +
در باب اساطیر یونان از ایشان چیزی نمی‌پرسند
 +
 
 +
نه در باب نفرتی که از خود دارند
 +
 
 +
به‌هنگامی که تنی از ایشان در محکمۀ وجدان خویش
 +
 
 +
آماده می‌شود که به‌بیغیرتی بمیرد.
 +
 
 +
 
 +
از حجت نامعقولی که در سایۀ دروغی عظیم آماده کرده باشند
 +
از ایشان چیزی نخواهد پرسید.
 +
 
 +
(2)
 +
 
 +
آن روز، مردمی ساده خواهند آمد،
 +
 
 +
مردمی از آن دست که در کتاب‌ها و در اشعارِ روشنفکران اخته جائی نداشته‌اند
 +
 
 +
امّا هر روز آمده‌اند.
 +
 
 +
  چوپان از نژاد اسپانیائی، که در عین حال در جبال آند (آمریکای جنوبی) راهنمایPeon#{{پاورقی|1}}
 +
کوهنوردان می‌شود.
 +
#{{پاورقی|2}}مالاریا.
 +
#{{پاورقی|1}}در اصل: روشنفکر غیر سیاسی
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۵]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۵]]

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۵۳

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۶۹

شاعران گواتمالا

Otto Raul Gonzalez (1921)اوتو رائول گونزالس

به «پِئون»

تندیسش را بر پا دارید

آنجا که سنگ و خارا

مو بر پوست سفید هوا راست می‌کند،

آنجا که نوبه [۱]

از باتلاق‌ها غُل می‌زند،

آنجا که مدار رأس‌السرطان عرق فرو می‌ریزد

همچون ترشح ماران بی‌زهر. ـ

در آنجا تندیسش را به‌پا دارید.


آنجا به‌پا دارید تندیس سوزانش را

که تقدیر او

الگویش بوده است روز همه روز

گِل از گِل او

خاک از خاک او.


کلوخ شکنش را در هوا نگه دارید

تا آسمان را بشکافد

تا شیشه‌ها را درهم شکند

تا پرده‌ها را بردرد

تا درختان را برکند،

تا خاک را وادارد که خون سیاه سنگینش را

آرام فرو ریزد،

تا مسلک‌های کهنه را اندک اندک تحلیل برد

تا راه‌های نو را بشکند و بگشاید.

کلوخ شکنش را در هوا نگهدارید.

با سری گرد و چهره‌ئی پَخ بسازیدش،

او را چون کهکشانی بسازید

از ستارگانی که می‌آیند،

او را همچون میوه‌ئی بسازید

که خبر از میوه‌چینی می‌دهد.


با بازوان سطبر بسازیدش، با عضلاتی

سخت چون کَلّگیِ چکش‌ها،

محدب چون شراع کشتی‌ها از نفس باد

و به‌دستانی خوف‌انگیز، پرپینه و پر ترک.


پهنۀ سینه‌اش را عریان بگذارید

از برایش ساق‌هائی تعبیه کنید نیرومند، همچون تنۀ عظیم‌ترین درختان که موی بر آن‌ها به‌خار و خاشاک ماننده باشد.


پای‌ها... آه، چه باک:

آن پای‌ها همیشه غرقه در گل‌ولای بوده و هست.

تنها، کلوخ‌شکنش را برافراشته دارید.

Otto Rene Castillo (1936-1967) اوتو رِنه کاستی‌یّو

روشنفکران اخته [۲]

روزی، انسان ساده‌ئی از ملت من

روشنفکران اختۀ سرزمین مرا

بازجوئی خواهد کرد.

از آنان خواهند پرسید

چه کرده‌اند

بدان زمان که میهن آرام آرام

همچون بوسۀ نرمی

کوچک و تنها، خاموش می‌شد.


در باب جامه‌هاشان از آنان چیزی نمی‌پرسند

نه در باب قیلولۀ درازِ پس از صرف غذاشان

نه حتی در باب مبارزات عمیق‌شان یا عدم

نه در باب شیوۀ عام به‌سیم و زر دست یافتن‌شان.

در باب اساطیر یونان از ایشان چیزی نمی‌پرسند

نه در باب نفرتی که از خود دارند

به‌هنگامی که تنی از ایشان در محکمۀ وجدان خویش

آماده می‌شود که به‌بیغیرتی بمیرد.


از حجت نامعقولی که در سایۀ دروغی عظیم آماده کرده باشند از ایشان چیزی نخواهد پرسید.

(2)

آن روز، مردمی ساده خواهند آمد،

مردمی از آن دست که در کتاب‌ها و در اشعارِ روشنفکران اخته جائی نداشته‌اند

امّا هر روز آمده‌اند.

  چوپان از نژاد اسپانیائی، که در عین حال در جبال آند (آمریکای جنوبی) راهنمایPeon#^ 

کوهنوردان می‌شود.

  1. ^ مالاریا.
  2. ^ در اصل: روشنفکر غیر سیاسی