در دفاع از کلمه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲۱: | سطر ۲۱: | ||
''بهنویسندگان دلاور آیندگان و روزنامهنگاران مبارز و پیشرو'' | ''بهنویسندگان دلاور آیندگان و روزنامهنگاران مبارز و پیشرو'' | ||
− | |||
طی شبهای بلند بیقراری و روزهای پر از ملال و دلتنگی، مگسی دور سرم وزوز میکند: «نوشتن، ارزش دارد؟» | طی شبهای بلند بیقراری و روزهای پر از ملال و دلتنگی، مگسی دور سرم وزوز میکند: «نوشتن، ارزش دارد؟» | ||
سطر ۳۰: | سطر ۲۹: | ||
من از آمریکای جنوبیم. در زادگاهم '''مونته ویدهئو'''{{نشانه|m1|}} روزنامهها و مجلاتی منتشر میکردم. دولت یا طلبکاران آنها را یکی پس از دیگری تعطیل کردند. چند کتاب نوشتم: همهٔ آنها ممنوع اعلام شد. در آغاز سال ۱۹۷۳ تبعید من آغاز شد. در '''بوئنوس آیرس'''{{نشانه|m2|}} «بحران» را بنیان گذاشتیم که یک مجلهٔ فرهنگی بود بابالاترین تعداد چاپ در تاریخ زبان اسپانیولی، در ماه اوت سال گذشته{{نشانه|m3|}} آخرین شمارهٔ آن منتشر شد. ادامهٔ انتشار آن امکانپذیر نبود. آنگاه که کلمهها نمیتوانند بیش از سکوت ارزشی داشته باشند، بهتر است انسان چیزی نگوید و امیدوار بماند. | من از آمریکای جنوبیم. در زادگاهم '''مونته ویدهئو'''{{نشانه|m1|}} روزنامهها و مجلاتی منتشر میکردم. دولت یا طلبکاران آنها را یکی پس از دیگری تعطیل کردند. چند کتاب نوشتم: همهٔ آنها ممنوع اعلام شد. در آغاز سال ۱۹۷۳ تبعید من آغاز شد. در '''بوئنوس آیرس'''{{نشانه|m2|}} «بحران» را بنیان گذاشتیم که یک مجلهٔ فرهنگی بود بابالاترین تعداد چاپ در تاریخ زبان اسپانیولی، در ماه اوت سال گذشته{{نشانه|m3|}} آخرین شمارهٔ آن منتشر شد. ادامهٔ انتشار آن امکانپذیر نبود. آنگاه که کلمهها نمیتوانند بیش از سکوت ارزشی داشته باشند، بهتر است انسان چیزی نگوید و امیدوار بماند. | ||
+ | |||
نویسندگان و روزنامهنگارانی که مجله را تهیه و آماده میکردند کجا هستند؟ تقریباً همه آرژانتین را ترک گفتهاند. دیگران یا بهزندان افتاده یا ناپدید شدهاند. | نویسندگان و روزنامهنگارانی که مجله را تهیه و آماده میکردند کجا هستند؟ تقریباً همه آرژانتین را ترک گفتهاند. دیگران یا بهزندان افتاده یا ناپدید شدهاند. | ||
نسخهٔ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۴۴
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
ادواردو گالیانو*
بهنویسندگان دلاور آیندگان و روزنامهنگاران مبارز و پیشرو
طی شبهای بلند بیقراری و روزهای پر از ملال و دلتنگی، مگسی دور سرم وزوز میکند: «نوشتن، ارزش دارد؟»
در میان خداحافظیها و جنایتها، آیا کلمهها خواهند ماند؟
آیا این حرفه، که انسان خود برگزیده یا برای او گزیده شده است، اهمیت و معنائی هم دارد؟
من از آمریکای جنوبیم. در زادگاهم مونته ویدهئوالگو:نشانه روزنامهها و مجلاتی منتشر میکردم. دولت یا طلبکاران آنها را یکی پس از دیگری تعطیل کردند. چند کتاب نوشتم: همهٔ آنها ممنوع اعلام شد. در آغاز سال ۱۹۷۳ تبعید من آغاز شد. در بوئنوس آیرسالگو:نشانه «بحران» را بنیان گذاشتیم که یک مجلهٔ فرهنگی بود بابالاترین تعداد چاپ در تاریخ زبان اسپانیولی، در ماه اوت سال گذشتهالگو:نشانه آخرین شمارهٔ آن منتشر شد. ادامهٔ انتشار آن امکانپذیر نبود. آنگاه که کلمهها نمیتوانند بیش از سکوت ارزشی داشته باشند، بهتر است انسان چیزی نگوید و امیدوار بماند.
نویسندگان و روزنامهنگارانی که مجله را تهیه و آماده میکردند کجا هستند؟ تقریباً همه آرژانتین را ترک گفتهاند. دیگران یا بهزندان افتاده یا ناپدید شدهاند.
حواشی
- ^ Eduardo Galeano، نویسندهٔ نامدار اوروگوئه و مدیر مجلهٔ هفتگی Marcha (۱۹۶۱-۶۴)، که در حال حاضر در بارسلون زندگی میکند.