برف

کتاب هفته شماره ۱۸ صفحه ۱۱۹

{در حال ویرایش}}

برف در واقع همان باران است به شرطی که کمی صبر کنیم. بسیار آسان تر می توان آنرا از بین برد، اگر هنگام فرود آمدن آنرا بگیریم. برف وقتی خواهد آمد که ما از پیش می گفته ایم باران خواهد آمد، اما فکر سرمای هوا را نکرده بودیم. مساله برف روبی با پارو از این جهت پیچیده است که جائی برای ریختن برف وجود ندارد، از این گذشته معمولا پارو از خود برف سنگین تر است.

برف محبوب نقاشانی است که با آبرنگ کار می کنند، زیرا تنها کار سفید گذاشتن کاغذ به حال طبیعی خود و کشیدن درختی تیره رنگ وسط آنست.

کودکان برف را دوست دارند، چونکه می توانند در آن بغلتند و بجهند، سرما بخورند و چند روزی از مدرسه غایب بشوند، به شرطی که پنجشنبه بعد از ظهر و جمعه نیفتد. بسیاری از کودکان خوردن برف را دوست دارند و این بر خلاف بهداشت نیست مشروط بر اینکه آنرا خوب بجوند.

از برف گلوله برف درست می کنند و آنرا به سوی کسانی پرتاب می کنند که دوستشان ندارند به شرط آنکه اطمینان داشته باشند که آنها معامله به مثل نخواهند کرد. اگر شما از کنار گروهی از کودکان می گذرید که گلوله برف درست می کنند، می توانید به آنها اطمینان داشته باشید؛ اما برای اینکه به اعتماد خود اطمینان داشته باشید بهتر است که چند سکه کوچولو بین آنها تقسیم کنید.

بسیاری از مردم جهان هرگز برف ندیده اند، کسانی که سراسر زمستان در شمال زندگی می کنند این را نوعی بدبختی می دانند که مردم هیچگاه برف ندیده باشند.

رابرت فاویتن