فعالیتهای جنبی کشاورزی در مناطق روستائی ایران: تفاوت بین نسخهها
(تایپ تا پایان صفحهٔ ۹۴.) |
|||
سطر ۱۸: | سطر ۱۸: | ||
{{در حال ویرایش}} | {{در حال ویرایش}} | ||
+ | |||
+ | <big>'''محمد جواد زاهدی'''</big> | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==مقدّمه:== | ||
+ | |||
+ | از گذشته بسیار دور تا بهامروز، ویژگی تولید در حوزههای روستائی کشور ما آمیختگی تولید کشاورزی و تولید مصنوعات (کالاهای) غیر کشاورزی بوده است. تا همین اواخر روستاها چون در خارج از حیطه اقتصاد پولی بود و مبادلات تجاری در آنها رواج نداشت، از این رو جوامع نسبتاً بستهئی را تشکیل میدادهاند که ساکنانش تقریباً ناگزیر بودهاند که تمامی مایحتاجشان را خود تولید و مصرف کنند. یعنی جامعه روستائی علاوه بر تولید کشاورزی که تولید غالب و عمدهٔ آن بود بهدلیل رواج نداشتن مبادله بایست در سایر زمینههای تولیدی نیز خودبسنده میبود. بهعبارت روشنتر، تقسیم کار اجتماعی در روستاها صورت کاملی بهخود نگرفته بود و میان تولید کشاورزی و تولیدات غیر کشاورزی موردنیاز جامعه سامان مشخصی وجود نداشت. این ویژگی قرنهای متمادی در جامعه روستائی کشور ما حاکم بوده است و هنوز هم کمابیش باقی است. چنین مینمود که '''اصلاحات ارضی''' با دگرگون کردن اساس مصرف روستاها و افزودن بهآن، و با کشاندن روستاها بهحیطهٔ اقتصاد پولی، و با عمومیت بخشیدن بهمبادله، اساس این رابطه را دیگرگون کرده باشد. اما، در عمل، در روستاها تولید کالاهای غیر کشاورزی در جوار تولید کشاورزی بهحیات خود ادامه داد. شکی نیست که در جریان این دیگرگونیهای ساخت اقتصادی روستا تولید کالاهای غیر کشاورزی بهعنوان فعالیتهای جنبی کشاورزی بسی بیشتر از خود تولیدات کشاورزی آسیب دیده است. اما تولید آن بهاین دلایل همچنان باقی ماند: | ||
+ | |||
+ | یک. حفظ یک منبع درآمد که بهاقتصاد فقیر خانوار روستائی کمک کند. | ||
+ | |||
+ | دو. استفاده از حداکثر امکانات تولیدی در زمینهٔ تولید اصلی و امکانات محیط پیرامون، برای تنوع بخشیدن بهتولید و خودکفائی هرچه بیشتر. | ||
+ | |||
+ | سه. ایجاد و حفظ اشتغال برای زنان، که نیمی از جمعیت ساکن روستا از آنان تشکیل میشود. | ||
+ | |||
+ | چهار. ایجاد تعامل میان نیروی انسانی هر خانوار و ظرفیتهای تولیدی آن خانوار. | ||
+ | |||
+ | پنج. وجود سنت دیرپای هماهنگی میان تولیدات کشاورزی و تولیدات غیر کشاورزی در روستاها. و دلایل دیگر. | ||
+ | |||
+ | بهعبارت کلّی، تولید کالاهای غیر کشاورزی در نقاط روستائی دقیقاً مبتنی بر سه نکته است، یکی ضرورتهای تولیدی روستا و دیگری تصمیمگیری معقول روستائی در زمینهٔ تولید، و سوم راه حلیهائی که هر جامعه برای ایجاد توازن میان نیروی انسانی و امکانات معیشتی خود ابداع و حفظ میکند. | ||
+ | |||
+ | شکی نیست که در اقتصاد سرمایهداری، تولید کوچک بهناگزیر و بر اساس نوعی جبر تاریخی سیری نزولی دارد و تولید کوچک روستائی هم، خواه تولید کشاورزی باشد و خواه تولید کالاهای غیر کشاورزی که در سطح کوچکی انجام میشود، از این قاعده مستثنی نیست. اما از آنجا که لازم است نظام تولیدی بههم پاشیدهٔ روستاهای ما سامان یابد، با توجه بهغلبهٔ فعلی اقتصاد تولید خانوادگی کوچکِ جامعه روستائی، و تقویت و توسعه بخشیدن بهکارکرد اقتصادی همین تولید کوچک خانوادگی در آینده ضرورت دارد، از این رو باید برای فعالیتهای جنبی کشاورزی چارهئی اندیشید و نقش مهمتری در مجموع اقتصاد ملی برای آن قائل شد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | =={{گلوله}} فعالیت جنبی کشاورزی چیست؟== | ||
+ | |||
+ | مجموعهٔ فعالیتهائی که در جوار تولید کشاورزی و دامی بهایجاد کالا میانجامد فعالیتهای جنبی کشاورزی خوانده میشود. یعنی چنین کالاهائی از طریق تغییر شکل مواد حاصل از تولید کشاورزی یا دامی، یا تبدیل و ترکیب آنها یا استفاده از مواد اولیهٔ موجود در محیط طبیعی روستا ایجاد میشود. ماحصل این فعالیتهای جنبی کشاورزی هم ارزش مصرف دارد و هم ارزش مبادله. نگفته نماند که در اینجا ارزش هنری که کیفیت ویژهئی بهپارهئی از این تولیدات میدهد مورد نظر ما نیست{{نشان|۱}}. لازم است بهاین نکته | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
[[رده:کتاب جمعه ۸]] | [[رده:کتاب جمعه ۸]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۰
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
محمد جواد زاهدی
مقدّمه:
از گذشته بسیار دور تا بهامروز، ویژگی تولید در حوزههای روستائی کشور ما آمیختگی تولید کشاورزی و تولید مصنوعات (کالاهای) غیر کشاورزی بوده است. تا همین اواخر روستاها چون در خارج از حیطه اقتصاد پولی بود و مبادلات تجاری در آنها رواج نداشت، از این رو جوامع نسبتاً بستهئی را تشکیل میدادهاند که ساکنانش تقریباً ناگزیر بودهاند که تمامی مایحتاجشان را خود تولید و مصرف کنند. یعنی جامعه روستائی علاوه بر تولید کشاورزی که تولید غالب و عمدهٔ آن بود بهدلیل رواج نداشتن مبادله بایست در سایر زمینههای تولیدی نیز خودبسنده میبود. بهعبارت روشنتر، تقسیم کار اجتماعی در روستاها صورت کاملی بهخود نگرفته بود و میان تولید کشاورزی و تولیدات غیر کشاورزی موردنیاز جامعه سامان مشخصی وجود نداشت. این ویژگی قرنهای متمادی در جامعه روستائی کشور ما حاکم بوده است و هنوز هم کمابیش باقی است. چنین مینمود که اصلاحات ارضی با دگرگون کردن اساس مصرف روستاها و افزودن بهآن، و با کشاندن روستاها بهحیطهٔ اقتصاد پولی، و با عمومیت بخشیدن بهمبادله، اساس این رابطه را دیگرگون کرده باشد. اما، در عمل، در روستاها تولید کالاهای غیر کشاورزی در جوار تولید کشاورزی بهحیات خود ادامه داد. شکی نیست که در جریان این دیگرگونیهای ساخت اقتصادی روستا تولید کالاهای غیر کشاورزی بهعنوان فعالیتهای جنبی کشاورزی بسی بیشتر از خود تولیدات کشاورزی آسیب دیده است. اما تولید آن بهاین دلایل همچنان باقی ماند:
یک. حفظ یک منبع درآمد که بهاقتصاد فقیر خانوار روستائی کمک کند.
دو. استفاده از حداکثر امکانات تولیدی در زمینهٔ تولید اصلی و امکانات محیط پیرامون، برای تنوع بخشیدن بهتولید و خودکفائی هرچه بیشتر.
سه. ایجاد و حفظ اشتغال برای زنان، که نیمی از جمعیت ساکن روستا از آنان تشکیل میشود.
چهار. ایجاد تعامل میان نیروی انسانی هر خانوار و ظرفیتهای تولیدی آن خانوار.
پنج. وجود سنت دیرپای هماهنگی میان تولیدات کشاورزی و تولیدات غیر کشاورزی در روستاها. و دلایل دیگر.
بهعبارت کلّی، تولید کالاهای غیر کشاورزی در نقاط روستائی دقیقاً مبتنی بر سه نکته است، یکی ضرورتهای تولیدی روستا و دیگری تصمیمگیری معقول روستائی در زمینهٔ تولید، و سوم راه حلیهائی که هر جامعه برای ایجاد توازن میان نیروی انسانی و امکانات معیشتی خود ابداع و حفظ میکند.
شکی نیست که در اقتصاد سرمایهداری، تولید کوچک بهناگزیر و بر اساس نوعی جبر تاریخی سیری نزولی دارد و تولید کوچک روستائی هم، خواه تولید کشاورزی باشد و خواه تولید کالاهای غیر کشاورزی که در سطح کوچکی انجام میشود، از این قاعده مستثنی نیست. اما از آنجا که لازم است نظام تولیدی بههم پاشیدهٔ روستاهای ما سامان یابد، با توجه بهغلبهٔ فعلی اقتصاد تولید خانوادگی کوچکِ جامعه روستائی، و تقویت و توسعه بخشیدن بهکارکرد اقتصادی همین تولید کوچک خانوادگی در آینده ضرورت دارد، از این رو باید برای فعالیتهای جنبی کشاورزی چارهئی اندیشید و نقش مهمتری در مجموع اقتصاد ملی برای آن قائل شد.
• فعالیت جنبی کشاورزی چیست؟
مجموعهٔ فعالیتهائی که در جوار تولید کشاورزی و دامی بهایجاد کالا میانجامد فعالیتهای جنبی کشاورزی خوانده میشود. یعنی چنین کالاهائی از طریق تغییر شکل مواد حاصل از تولید کشاورزی یا دامی، یا تبدیل و ترکیب آنها یا استفاده از مواد اولیهٔ موجود در محیط طبیعی روستا ایجاد میشود. ماحصل این فعالیتهای جنبی کشاورزی هم ارزش مصرف دارد و هم ارزش مبادله. نگفته نماند که در اینجا ارزش هنری که کیفیت ویژهئی بهپارهئی از این تولیدات میدهد مورد نظر ما نیست[۱]. لازم است بهاین نکته