آمریکا: جامعه مجانین: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۰]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۰]]
 +
 +
'''
 +
هنری میلر'''
 +
ترجمه هما ناطق
 +
 +
 +
 +
انگار ما را فقط برای کشتن خلق کرده اند. به عنوان کشور رهبر، ما به باقی جهان آموخته ایم چگونه یکدیگر را نابود کنند و ترو خشک را با هم بسوزانند.
 +
 +
سفر به ماه چند صبحی توجه مردم را به خود جلب کرد. امّا به زودی احساس کردند که این تجربه مصلحت عمومی را به دربر نداشت. و بی ارتباط با منافع پنتاگون نبود. بدین معنا که در آینده نزدیک ما دیگر محتاج اونیفرم نظامی و سنگر و تیراندازی نخواهیم بود. کافی است بر صندلی راحتی لم بدهیم و از هر نقطه که باشیم کشتارها را هدایت کنیم. کشتار در صندلی راحتی! دیگر نیازی به سرهنگان، درپاداران و دارودسته هاشان نیست. هر مردی، هر زنی، هر کودکی بمب فی نفسه است.
 +
 +
وقتی میگوییم پای ما لب گور است، این گفته تنها شامل حال ما نیست، شامل کسانی که از ما تقلید میکنند هست. ما همه با هم نابود خواهیم شد.شاید تنها چند قبیله ی ابتدائی و تعدادی از جانوران وحشی جان بدر برند. تردیدی نیست. ما آمریکائیان که تعیین کننده ی جوامع ایم ، دیگر قادر به راه انداختن این کشتی نیستیم. هر فکر تازه ئی که میخواهیم پیش ببریم، به شدت ما را به عقب برمیگرداند.

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۳۴

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۶۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۷۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۷۰

هنری میلر ترجمه هما ناطق


انگار ما را فقط برای کشتن خلق کرده اند. به عنوان کشور رهبر، ما به باقی جهان آموخته ایم چگونه یکدیگر را نابود کنند و ترو خشک را با هم بسوزانند.

سفر به ماه چند صبحی توجه مردم را به خود جلب کرد. امّا به زودی احساس کردند که این تجربه مصلحت عمومی را به دربر نداشت. و بی ارتباط با منافع پنتاگون نبود. بدین معنا که در آینده نزدیک ما دیگر محتاج اونیفرم نظامی و سنگر و تیراندازی نخواهیم بود. کافی است بر صندلی راحتی لم بدهیم و از هر نقطه که باشیم کشتارها را هدایت کنیم. کشتار در صندلی راحتی! دیگر نیازی به سرهنگان، درپاداران و دارودسته هاشان نیست. هر مردی، هر زنی، هر کودکی بمب فی نفسه است.

وقتی میگوییم پای ما لب گور است، این گفته تنها شامل حال ما نیست، شامل کسانی که از ما تقلید میکنند هست. ما همه با هم نابود خواهیم شد.شاید تنها چند قبیله ی ابتدائی و تعدادی از جانوران وحشی جان بدر برند. تردیدی نیست. ما آمریکائیان که تعیین کننده ی جوامع ایم ، دیگر قادر به راه انداختن این کشتی نیستیم. هر فکر تازه ئی که میخواهیم پیش ببریم، به شدت ما را به عقب برمیگرداند.