رباعی‌ها: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پایان تایپ)
جز رباعی‌ها» را محافظت کرد: مطابق با متن اصلی است. (‏[edit=sysop] (بی‌پایان) ‏[move=sysop] (بی‌پایان)))
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:KHN013P131.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱|کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱]]
 
[[Image:KHN013P131.jpg|thumb|alt= کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱|کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱]]
  
{{بازنگری}}
 
  
  
سطر ۱۴: سطر ۱۳:
 
وین طرفه که در نخست‌گامیم هنوز.
 
وین طرفه که در نخست‌گامیم هنوز.
  
:::::مؤمن یزدی
+
:::::::مؤمن یزدی
  
 
==نور یا نار==
 
==نور یا نار==
سطر ۲۶: سطر ۲۵:
 
هرچند که نور می‌نمایند، نار است.
 
هرچند که نور می‌نمایند، نار است.
  
:::::بهائی آملی
+
:::::::بهائی آملی
  
 
==بی‌هم‌آوازی==
 
==بی‌هم‌آوازی==
سطر ۳۸: سطر ۳۷:
 
بستیم زبان، کسی هم‌آواز نبود.
 
بستیم زبان، کسی هم‌آواز نبود.
  
:::::علی حزین
+
:::::::علی حزین
  
 
==درد بی‌درمان==
 
==درد بی‌درمان==
سطر ۴۸: سطر ۴۷:
 
اندیشه در این واقعه سرگردان است،
 
اندیشه در این واقعه سرگردان است،
  
این واقعه نیست، درد بی‌درمان است؛
+
این واقعه نیست، دردبی‌درمان است؛
  
:::::مولانا جلال‌الدین رومی
+
:::::::مولانا جلال‌الدین رومی
  
 
==شیشه کوه‌شکن==
 
==شیشه کوه‌شکن==
سطر ۵۶: سطر ۵۵:
 
ظالم که کلاه گوشه بر می‌شکند،
 
ظالم که کلاه گوشه بر می‌شکند،
  
درویش و غنی به‌یکدگر می‌شکند؛
+
درویش و غنی به‌یکدیگر می‌شکند؛
  
 
غافل که دل نازک مظلومان است
 
غافل که دل نازک مظلومان است
سطر ۶۲: سطر ۶۱:
 
آن شیشه که کوه را کمر می‌شکند.
 
آن شیشه که کوه را کمر می‌شکند.
  
:::::راقم مشهدی
+
:::::::راقم مشهدی
  
  
سطر ۷۴: سطر ۷۳:
 
[[رده:مولانا]]
 
[[رده:مولانا]]
 
[[رده:راقم مشهدی]]
 
[[رده:راقم مشهدی]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
 +
 +
{{لایک}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۶

کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱
کتاب هفته شماره ۱۳ صفحه ۱۳۱


دوزخ حسرت

شد عمر تمام و ناتمامیم هنور،

در دوزخ حسرتیم و خامیم هنوز؛

عمری است که در راه طلب گام زنیم

وین طرفه که در نخست‌گامیم هنوز.

مؤمن یزدی

نور یا نار

هر تازه‌گلی که زیب این گلزار است،

گر بینی گل و گر بچینی خار است؛

از دور نظاره کن، مرو پیش، که شمع

هرچند که نور می‌نمایند، نار است.

بهائی آملی

بی‌هم‌آوازی

در گلشن دهر محرم راز نبود،

در بزم زمانه نغمه‌پرداز نبود؛

تنها نتوان زمزمه‌پردازی کرد،

بستیم زبان، کسی هم‌آواز نبود.

علی حزین

درد بی‌درمان

نی باتو دمی نشستنم سامان است؛

نی بی‌تو دمی زیستنم امکان است؛

اندیشه در این واقعه سرگردان است،

این واقعه نیست، دردبی‌درمان است؛

مولانا جلال‌الدین رومی

شیشه کوه‌شکن

ظالم که کلاه گوشه بر می‌شکند،

درویش و غنی به‌یکدیگر می‌شکند؛

غافل که دل نازک مظلومان است

آن شیشه که کوه را کمر می‌شکند.

راقم مشهدی