درخت سیزدهم: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
سطر ۴۴: | سطر ۴۴: | ||
'''آندره ژید''' | '''آندره ژید''' | ||
+ | |||
کمدی در یک پرده | کمدی در یک پرده | ||
+ | |||
ترجمه:'''احمد شاملو''' | ترجمه:'''احمد شاملو''' | ||
+ | |||
از متن فرانسه | از متن فرانسه | ||
+ | |||
:::آدمها | :::آدمها | ||
سطر ۵۲: | سطر ۵۶: | ||
:::'''ویکنت'''، پسر کنتس | :::'''ویکنت'''، پسر کنتس | ||
:::'''آرمان'''، برادرزاده کنتس | :::'''آرمان'''، برادرزاده کنتس | ||
− | :::'''زبانشناس'''، آقای لاوینیت. | + | :::'''زبانشناس'''، آقای '''لاوینیت'''. |
:::'''پزشک روانکاو''' | :::'''پزشک روانکاو''' | ||
:::'''کشیش''' | :::'''کشیش''' | ||
:::'''بوکاژ'''، نگهبان | :::'''بوکاژ'''، نگهبان | ||
:::'''یک پیشخدمت''' | :::'''یک پیشخدمت''' | ||
− | :::'''للـه''' (طایه و معلمه انگلیسی بچهها | + | :::'''للـه''' (طایه و معلمه انگلیسی بچهها) |
+ | |||
+ | =='''سن یکم'''== | ||
+ | تالاری فوقالعاده مجلل، در یک کاخ اشرافی. | ||
+ | طرف چپ، یک درگاه شیشهئی است که از آن، درختهای | ||
+ | پارک دیده میشود. در انتهای صحنه، دری هست که به اتاق غذاخوری باز میشود و اکنون ویکنت که از قرار معلوم خیال ترککردن میهمانانش را دارد، در شرف بستن آن است. ظاهراً میهمانها کوشیدهاند که مانع رفتن ویکنت شوند، و ویکنت که کنار در اتاق غذاخوری ایستاده، به آخرین حرف آنهاست که پاسخ میدهد. | ||
+ | |||
+ | :::'''ویکنت، کشیش، و بعد، پیشخدمت''' | ||
+ | ویکنت - ممکن نیست... | ||
[[رده:کتاب هفته]] | [[رده:کتاب هفته]] | ||
[[رده:کتاب هفته ۶]] | [[رده:کتاب هفته ۶]] |
نسخهٔ ۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۳۶
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
آندره ژید
کمدی در یک پرده
ترجمه:احمد شاملو
از متن فرانسه
- آدمها
- کنتس
- ویکنت، پسر کنتس
- آرمان، برادرزاده کنتس
- زبانشناس، آقای لاوینیت.
- پزشک روانکاو
- کشیش
- بوکاژ، نگهبان
- یک پیشخدمت
- للـه (طایه و معلمه انگلیسی بچهها)
سن یکم
تالاری فوقالعاده مجلل، در یک کاخ اشرافی. طرف چپ، یک درگاه شیشهئی است که از آن، درختهای پارک دیده میشود. در انتهای صحنه، دری هست که به اتاق غذاخوری باز میشود و اکنون ویکنت که از قرار معلوم خیال ترککردن میهمانانش را دارد، در شرف بستن آن است. ظاهراً میهمانها کوشیدهاند که مانع رفتن ویکنت شوند، و ویکنت که کنار در اتاق غذاخوری ایستاده، به آخرین حرف آنهاست که پاسخ میدهد.
- ویکنت، کشیش، و بعد، پیشخدمت
ویکنت - ممکن نیست...